العروه الوثقی وسیلة النجاة منهاج الصالحین تحریر الوسیلة آراء المراجع
احکام > (۴۳) داستان:
مناجاتی از مرحوم علامه تهرانی
بسم الله الرحمن الرحیم
مناجاتی از مرحوم علامه تهرانی
آغاز سخن به نام یکتا
دارای همه سماتِ حُسنی
فتاح و غنی لایزالی
آن ذات قدیم حی دانا
هم واحد و هم اَحَد هم اول
هم قاهر و هم قدیر و بینا
او ناصر و اوست خیرُ ناصر
دیّان و لطیف و شافی داء
هم آخر و هم خبیر و خاطر
هم باقی و هم بدیع بنما
وهاب و غیاث و باری و وَتْرْ
رحمن و رحیم و حق و یکتا
قیوم و صمد، کبیر و کافی
قاضی حوایج است هرجا
واسع بود و محیط و صانع
هم خالق هرچه هست برپا
بنما تو توکلی او وکیل است
او رازق جمله ی برایا
وارث بود و مقیت و خالق
او هَست حفیظ پست و بالا
هم اوست علیم و هم حلیم است
هم قابض و باسط عطایا
بر خلق جواد و هم رئوف است
باشد مَلکِ و حسیبِ عقبی
بنما تو ثناش کو حمید است
آن شاه عظیم بی مهابا
طاهر بود و مجید و سید
او را تو رقیب دان به جان ها
دانی که عَفّو و هم غفور است
پوزش طلب و گناه منما
نوری به دل حسینی افکن
ای خالق ارض و آسمان ها
