غسل ميّت - امور مرتبط به غسل

استفتائات رساله نوین احکام برگزیده

العروه الوثقی وسیلة النجاة منهاج الصالحین تحریر الوسیلة آراء المراجع

احکام > امور مرتبط به غسل:

غسل ميّت

پيش از بيان غسل ميّت و احکام آن، به ذكر بخشی از احکام  مرتبط به ميّت میپردازيم.
احكام محتضر
مسأله ۵۵۱- مسلمانی كه در حال جان دادن است و به او «مُحتَضَر» گويند، چه مرد باشد يا زن، بزرگ باشد يا كوچک، بايد به پشت بخوابانند، به‌گونه‌ایكه كف پاهايش به طرف قبله باشد و اگر خواباندن او كاملاً به اين صورت ممكن نيست، بنا بر احتياط واجب تا اندازه‌ای كه ممكن است بايد به اين دستور عمل كنند و چنانچه خواباندن او هيچ‌گونه شدنی نباشد، به قصد احتياط او را رو به قبله بنشانند و اگر آن هم ممكن نشود، بنا بر احتياط او را به پهلوی راست يا به پهلوی چپ، رو به قبله بخوابانند.
مسأله ۵۵۲- به احتياط واجب تا وقتی مُحتَضَر را از محل احتضار حركت نداده‌اند، رو به قبله باشد و پس از حركت دادن، اين احتياط واجب نيست.
مسأله ۵۵۳- رو به قبله گرداندن محتضر بر هر مسلمان واجب است و اجازه گرفتن از ولیّ او لازم نيست.
مسأله ۵۵۴- مستحب است شهادتين و اقرار به امامت دوازده امام: و ديگر عقايد حقّ را، به كسی كه در حال جان دادن است، به گونه‌ای تلقين كنند كه بفهمد؛ نيز مستحب است چيزهايی را كه ذكر شد، تا وقت مرگ تكرار كنند.
مسأله ۵۵۵- مستحب است اين دعاها را به گونه‌ای به محتضر تلقين كنند كه بفهمد: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِي الْكَثيرَ مِنْ مَعاصِيكَ وَ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ مِنْ طٰاعَتِكَ»، «يٰا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسيرَ و اعْفُ عَنِّي الْكَثيرَ إنَّكَ أنْتَ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ» و «اللّهُمَّ ارْحَمْني فَإنَّكَ رَحيمٌ».
مسأله ۵۵۶- مستحب است كسی را كه سخت جان میدهد، اگر ناراحت نمیشود، به جايی كه نماز میخوانده، ببرند.
مسأله ۵۵۷- مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالين او سوره‌های «يس، صافّات و احزاب» و «آية الكرسی» و آيهٔ پنجاه و چهارم از سورهٔ «اعراف» و سه آيهٔ پايان سورهٔ «بقره» بلكه هر چه از قرآن ممكن است، بخوانند.
مسأله ۵۵۸- تنها گذاشتن محتضر و گذاشتن چيز سنگين روی شكم او و بودن جُنُب و حائض نزد او، همچنين بسيار حرف زدن و گريه كردن و تنها گذاشتن خانم‌ها نزد او مكروه است.
احكام پس از مرگ
مسأله ۵۹-پس از مرگ، مستحب است دهان، چشم‌ها و چانهٔ ميّت را ببندند و دست و پای او را دراز كنند و پارچه‌ای روی او بيندازند و اگر شب مرده است، در جايی كه مرده، چراغ روشن كنند و برای تشييع جنازهٔ او مؤمنان را خبر، و در دفن او عجله كنند؛ ولی اگر به مردن او يقين ندارند، بايد صبر كنند تا معلوم شود؛ نيز چنانچه ميّت باردار باشد و بچه در شكم او زنده باشد، بايد به قدری دفن را عقب بيندازند، كه پهلوی چپ او را بشكافند و طفل را بيرون آورند و پهلو را بدوزند.
احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت
مسأله ۵۶۰- غسل، كفن، نماز و دفن مسلمان بر هر مكلّفی واجب است و اگر بعضی انجام دهند، از ديگران ساقط میشود و چنانچه هيچ كس انجام ندهد، همه معصيت كرده‌اند.
مسأله ۵۶۱- اگر كسی به كارهای ميّت بپردازد، بر ديگران واجب نيست اقدام كنند؛ ولی چنانچه او عمل را تمام نكند، بايد ديگران آن را تمام كنند.
مسأله ۵۶۲- اگر انسان يقين يا اطمينان كند كه ديگری مشغول كارهای ميّت شده، واجب نيست به كارهای ميّت اقدام كند؛ ولی چنانچه شک يا گمان دارد، بايد اقدام كند.
مسأله ۵۶۳- اگر كسی بداند غسل يا كفن يا نماز يا دفن ميّت را باطل انجام داده‌اند، بايد دوباره انجام دهد؛ ولی اگر گمان دارد كه باطل بوده يا شک دارد كه درست بوده يا نه، لازم نيست اقدام كند.
مسأله ۵۶۴- برای غسل، كفن، نماز و دفن ميّت، بايد از ولیّ او اجازه بگيرند.
مسأله ۵۶۵- ولیّ زن كه در غسل، كفن و دفن او دخالت میكند، همسر اوست و پس از او، مردهايی كه از ميّت ارث میبرند، مقدّم بر خانم‌هايی‌اند که از او ارث می‌برند و هر كدام كه در ارث بردن مقدّم است، در اين امر نيز مقدم است.
مسأله ۵۶۶- بچهٔ نابالغ و ديوانه، برای انجام دادن كارهای ميّت ولايت ندارند؛ همچنين غائبی كه نمیتواند شخصاً يا با مأمور كردن ديگری، آن كارها را انجام دهد، ولايت ندارد.
مسأله ۵۶۷- اگر كسی بگويد من وصیّ يا ولیّ ميّتم يا ولیّ ميّت به من اجازه داده كه غسل، كفن و دفن ميّت را انجام دهم، چنانچه ديگری چنين ادّعايی ندارد، انجام دادن كارهای ميّت با اوست.
مسأله ۵۶۸- اگر ميّت برای غسل، كفن، دفن و نماز خود غير از ولیّ، شخص ديگری را معيّن كند، به احتياط واجب ولیّ و آن شخص هر دو اجازه بدهند و لازم نيست كسی كه ميّت او را برای انجام دادن اين كارها معيّن كرده، اين وصيت را قبول كند؛ ولی اگر قبول كرد، بايد به آن عمل كند.
احكام غسل ميّت
مسأله ۵۶۹- واجب است ميّت را سه غسل بدهند. 1. به آبی كه با سدر مخلوط باشد. 2. به آبی كه با كافور مخلوط باشد. 3. با آب خالص.
مسأله ۵۷۰- سدر و كافور بايد به اندازه‌ای بسيار نباشد كه آب را مضاف كند و به اندازه‌ای هم كم نباشد، كه نگويند سدر و كافور با آب مخلوط شده است.
مسأله ۵۷۱-اگر سدر و كافور به اندازه‌ای كه لازم است پيدا نشود، به احتياط واجب مقداری كه به آن دسترسی دارند، در آب بريزند.
مسأله ۵۷۲- كسی كه برای حج يا عمره احرام بسته است، اگر پيش از تمام كردن اعمال و خروج از احرام بميرد، نبايد او را با آب كافور غسل دهند و به جای آن بايد با آب خالص غسلش بدهند.
مسأله ۵۷۳- اگر سدر و كافور يا يكی از اين‌ها پيدا نشود يا استعمال آن جايز نباشد ـ مثل آنكه غصبی باشد ـ بايد به جای هر كدام كه ممكن نيست، ميّت را با آب خالص غسل بدهند.
مسأله ۵۷۴- كسی كه ميّت را غسل میدهد، بايد مسلمان دوازده امامی و عاقل باشد و مسائل غسل را هم بداند و به احتياط واجب بالغ باشد.
مسأله ۵۷۵- كسی كه ميّت را غسل میدهد، بايد قصد قربت داشته باشد؛ يعنی غسل را برای انجام دادن فرمان خدای عالم به‌جا آورد و اگر به همين نيّت تا پايان غسل سوم باقی باشد، كافی است و تجديد نيت لازم نيست.
مسأله ۵۷۶- غسل بچهٔ مسلمان، اگرچه از زنا باشد، واجب است و غسل، كفن و دفن كافر و اولاد او جايز نيست و كسی كه از بچگی ديوانه بوده و به حال ديوانگی بالغ شده، چنانچه پدر يا مادر او مسلمان باشد، بايد او را غسل داد و اگر هيچ‌يک از آنان مسلمان نباشد، غسل دادن او جايز نيست. كودكانی كه در كشور اسلامی به سر میبرند و شناسنامه اسلامی ندارند، در حكم مسلمان‌اند.
مسأله ۵۷۷-بچهٔ سقط‌شده، اگر چهار ماهه بوده يا ساختمان بدن او كامل شده باشد، بايد او را غسل بدهند و اگر چهار ماه ندارد يا ساختمان بدن او كامل نشده، در پارچه‌ای بپيچند و بیغسل دفن كنند.
مسأله ۵۷۸- اگر مردْ زن را و زنْ مرد را غسل دهد، باطل است؛ ولی زن میتواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم میتواند همسر خود را غسل دهد، اگرچه به احتياط مستحب، زنْ شوهر خود و شوهر نيز زن خود را غسل ندهد.
مسأله ۵۷۹- كسی كه كشتن او به رجم يا قصاص و مانند اين‌ها واجب شده است، درصورتیكه پيش از اجرای حكم، غسل‌های سه‌گانهٔ ميت را انجام داده باشد، غسل دادنش واجب نيست، اگرچه پس از غسل، از او حدث اصغر يا اكبر سر زده باشد.
مسأله ۵۸۰- مرد میتواند دختر بچه‌ای را كه سن او از سه سال بيشتر نيست، غسل دهد و زن هم میتواند پسر بچه‌ای را كه سه سال بيشتر ندارد، غسل دهد.
مسأله ۵۸۱-اگر برای غسل دادن ميّتی كه مرد است، مردی پيدا نشود، خانم‌هایی كه با او نسبت دارند و محرم‌اند ـ مثل مادر، خواهر، عمّه و خاله ـ يا به سبب شير خوردن با او محرم شده‌اند، میتوانند غسلش بدهند؛ نيز چنانچه برای غسل ميّت زن، خانم ديگری نباشد، مردهايی كه با او نسبت دارند و محرم‌اند، يا به سبب شير خوردن با او محرم شده‌اند، میتوانند وی را از زير لباس غسل دهند.
مسأله ۵۸۲- اگر ميّت و كسی كه او را غسل میدهد، هر دو، مرد يا خانم يا زن و مردی باشند که محرم يكديگرند، جايز است غير از عورت، جا‌های ديگر بدن ميّت برهنه باشد.
مسأله ۵۸۳- نگاه كردن به عورت ميّت حرام است و غسل‌دهندهٔ او اگر نگاه كند، معصيت كرده؛ ولی غسل ميّت باطل نمیشود.
مسأله ۵۸۴- اگر جايی از بدن ميّت نجس باشد، بايد پيش از غسل دادن آن قسمت، آنجا را آب بكشند و به احتياط مستحب تمام بدن ميت، پيش از شروع به غسل پاک باشد.
مسأله ۵۸۵- غسل ميّت، همانند غسل جنابت است و به احتياط واجب تا غسل ترتيبی ممكن است، ميّت را غسل ارتماسی ندهند و به احتياط مستحب در غسل ترتيبی هيچ يک از سه قسمت بدن را در آب فرو نبرند، بلكه آب را روی آن بريزند، هرچند فروبردن در آب جايز است.
مسأله ۵۸۶- كسی را كه در حال حيض يا در حال جنابت مرده، لازم نيست غسل حيض يا غسل جنابت بدهند، بلكه همان غسل ميّت برای او كافی است.
مسأله ۵۸۷-جايز نيست كه برای غسل دادن ميّت مزد بگيرند، ولی مزد گرفتن برای كارهای مقدماتی غسل ـ مثل نظافت و شست‌وشوی ميت و مانند آن ـ حرام نيست.
مسأله ۵۸۸- اگر آب پيدا نشود، يا استعمال آن مانعی داشته باشد، بايد عوض هر يک از سه غسل، ميّت را يک تيمم بدهند.
مسأله ۵۸۹-اگر به جهت نبودن آبْ ميّت را تيمّم دهند و پس از آن آب پيدا شود، درصورتیكه خوفی بر ميّت در تأخير دفن نيست، بايد آن را غسل بدهند و تحنيط و كفن كنند و چنانچه نماز بر او خوانده‌اند، بنا بر أحوط، دوباره بخوانند.
مسأله ۵۹۰- كسی كه ميّت را تيمم میدهد، میتواند در صورت امكان، دست ميّت را به زمين بزند و به صورت و پشت دست‌های او بكشد و اگر به اين صورت ممكن باشد، لازم نيست به دست زنده هم او را تيمم داد، اگرچه احتياط استحبابی، جمع است.
مسأله ۵۹۱- غسل دادن ميّت مسلمان و كفن كردن او واجب است؛ ولی دو گروه از اين حكم مُستثنا هستند:
یکم. «شهيدان راه خدا» يعنی كسانی كه در ميدان جهاد در راه اسلام، همراه پیامبر9 يا امام معصوم7 يا نائب خاص او كشته شده‌اند؛ همچنين كسانی كه در حال غيبت امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ برای دفاع در برابر دشمنان اسلام‌ كشته میشوند؛ خواه مرد باشند، يا زن؛ بزرگ باشند يا كودک. در اين گونه موارد، غسل و كفن و تحنيط واجب نيست، بلكه بايد آن‌ها را با همان لباس‌هايشان پس از خواندن نماز دفن كنند.
دوم. «كسانی كه قتل آن‌ها به عنوان قصاص يا حدّ شرعی واجب شده است» و به فرمان حاكم شرع، مراسم غسل‌های سه‌گانه ميّت را خودشان در حال حيات انجام می‌دهند؛ سپس دو قسمت از قسمت‌های سه‌گانهٔ كفن را ـ يعنی لنگ و پيراهن ـ میپوشند و مانند ميّت تحنيط میكنند و پس از كشته شدن، قطعهٔ سوم را بر آن‌ها میپوشانند و نماز بر آن‌ها خوانده و به همان حال دفنشان میكنند و لازم نيست خون را از بدن و كفن آن‌ها بشويند؛ حتی اگر بر اثر ترس و وحشت خود را نجس كنند، تكرار غسل لازم نيست.
مسأله ۵۹۲- حكم مسألهٔ گذشته برای شهيد، دربارهٔ كسانی است كه در ميدان جنگ كشته شده باشند؛ يعنی پيش از آنكه وی را از ميدان جنگ بيرون ببرند، جان داده باشد؛ نيز همين حكم ثابت است، اگر او را به صورت مجروح از ميدان جنگ خارج سازند و در بيمارستان يا غير آن از دنيا برود، تا وقتی كه جنگ ادامه دارد و اگر پس از سپری شدن جنگ بميرد، احتياط واجب، غسل و تحنيط و كفن كردن اوست. البته ثواب شهيد را دارد.
مسأله ۵۹۳- در جنگ‌های امروز كه ميدان‌های جنگ وسعت دارد و گاه كيلومترها يا فرسخ‌ها مسافت را دربرمیگيرد و گلوله‌های دشمن و مانند آن، تا مسافت دوری میرسد، تمام اين صحنه كه مركز تجمّع سربازان است، ميدان جنگ شمرده میشود؛ ولی اگر دشمن با بمباران، افرادی را به دور از جبهه‌های جنگ به قتل برساند، احكام بالا در مورد آن‌ها جاری نيست.
مسأله ۵۹۴- هرگاه به علتی شهيد برهنه شده باشد، بايد او را كفن كنند و بدون غسل دفن كنند.
احكام كفن ميّت
مسأله ۵۹۵-ميّت مسلمان را بايد با سه پارچه كه لنگ، پيراهن و سرتاسری نام دارند كفن كنند.
مسأله ۵۹۶- لنگ بايد از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند و بهتر آن است كه از سينه تا روی پا برسد و به احتياط واجب، پيراهن بايد از سر شانه تا نصف ساق پا، تمام بدن را بپوشاند و درازی سرتاسری بايد به قدری باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد و پهنای آن بايد به اندازه‌ای باشد كه يک طرف آن، روی طرف ديگر جای گيرد.
مسأله ۵۹۷- اگر سه پارچه (لنگ، پيراهن، سرتاسری) برای كفن ميت ميسّر نشود، به هر كدام كه ميسّر باشد، اكتفا میشود، اگرچه اسم هيچ‌کدام از اين سه پارچه بر آن گفته نشود، بلكه اگر هيچ پارچه‌ای مقدور نشود و فقط مقداری جهت پوشاندن عورتين باشد، واجب است با آن عورتين را بپوشانند.
مسأله ۵۹۸- مقداری از لنگ، كه از ناف تا زانو را میپوشاند و مقداری از پيراهن كه از شانه تا نصف ساق را میپوشاند، مقدار واجب كفن است و آنچه بيش از اين مقدار در مسألهٔ پیشين بیان شد، مقدار مستحب كفن است.
مسأله ۵۹۹- اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند كه بيشتر از مقدار واجب كفن را، از سهم آنان بردارند، اشكال ندارد و به احتياط واجب بيشتر از مقدار واجب كفن، همچنين مقداری را كه بنا بر احتياط لازم است، از سهم وارثی برندارند كه بالغ نشده.
مسأله ۶۰۰- اگر كسی وصيت كرده باشد كه مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند، يا وصيت كرده باشد كه ثلث مال را به مصرف خود او برسانند،هرچند مصرف آن را معيّن نكرده باشد يا فقط مصرف مقداری از آن را معلوم كرده باشد، میتوانند مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند.
مسأله ۶۰۱- اگر كسی وصيت نكرده باشد كه كفن را از ثلث مال او بردارند، میتوانند به صورت متعارف ـ كه لايق شأن ميّت باشد ـ كفن و چيزهای ديگری را كه از واجبات دفن است، از اصل مال او بردارند.
مسأله ۶۰۲- هزینه كفن زن بر شوهر است، اگرچه خانم از خود مال داشته باشد؛ همچنين اگر خانم را به شرحی كه در كتاب طلاق گفته میشود، طلاق رجعی بدهند و پيش از تمام شدن عدّه بميرد، كفن او بر عهدهٔ شوهر اوست و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد، ولیّ شوهر بايد كفن زن را از مال او بپردازد.
مسأله ۶۰۳- كفن ميّت بر خويشان او واجب نيست، اگرچه مخارج او در حال زندگی بر آنان واجب باشد.
مسأله ۶۰۶- اگر ميت مالی برای تهيهٔ كفن نداشته باشد، جايز نيست برهنه دفن شود، بلكه بنا بر احتياط بر مسلمانان واجب است كه او را كفن كنند و جايز است هزينهٔ آن را از زكات حساب كنند.
مسأله ۶۰۵- كفن بايد مباح باشد؛ يعنی از مال خود ميت باشد؛ يا ديگری از مال حلال تهيه كرده و با رضايت خود آن را برای كفن ميّت بپردازد.
مسأله ۶۰۶- به احتياط واجب، هر يک از سه پارچهٔ كفن به قدری نازک نباشد كه بدن ميّت از زير آن پيدا باشد.
مسأله ۶۰۷- كفن كردن با چيز غصبی، اگر چيز ديگری هم پيدا نشود، جايز نيست و چنانچه كفن ميّت غصبی باشد و صاحب آن راضی نباشد، بايد حكومت اسلامی يا مردم مسلمان، رضايت صاحب آن را فراهم كنند و نبش قبر او جايز نيست؛ همچنين جايز نيست با پوست مردار او را كفن كنند.
مسأله ۶۰۸- كفن كردن ميّت با چيز نجس و با پارچهٔ ابريشمی خالص جايز نيست؛ ولی در حال ناچاری اشكال ندارد و به احتياط واجب با پارچهٔ طلاباف هم ميّت را كفن نكنند، مگر در حال ناچاری.
مسأله ۶۰۹- كفن كردن با پارچه‌ای كه از پشم يا موی حيوان حرامگوشت تهيه شده، در حال اختيار جايز نيست؛ ولی اگر پوست حيوان حلالگوشت را به گونه‌ای درست كنند كه به آن جامه گفته شود، میتوان با آن ميّت را كفن كرد؛ همچنين اگر كفن از مو و پشم حيوان حلالگوشت باشد، اشكال ندارد، اگرچه به احتياط مستحب با اين دو هم كفن نكنند.
مسأله ۶۱۰-اگر كفن ميّت نجس شود، بايد آن را بشويند و اگر كفن ضايع نمیشود، میتوان قسمت نجس را بُريد؛ ولی اگر در قبر گذاشته باشند، بهتر است كه قسمت نجس‌شده بريده شود، بلكه اگر بيرون آوردن ميّت اهانت به او باشد، بريدن واجب میشود و چنانچه شستن يا بريدن آن ممكن نيست، در صورتی كه عوض كردن آن ممكن باشد، بايد عوض كنند.
مسأله ۶۱۱- كسی كه برای حج يا عمره احرام بسته، اگر بميرد، بايد مانند ديگران كفن شود و پوشاندن سر و صورتش اشكال ندارد.
مسأله ۶۱۲- مستحب است انسان در حال سلامتی، كفن، سدر و كافور خود را تهيه كند.
احكام تحنيط
مسأله ۶۱۳- پس از غسل، واجب است ميّت را با حنوط پاک و حلال تحنيط كنند؛ يعنی به پيشانی، كف دست‌ها، سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهای او كافور بمالند و مستحب است به سر بينی ميّت هم كافور بمالند و بايد كافور ساييده و تازه باشد و اگر به سبب كهنه بودن، عطر او از بين رفته باشد، كافی نيست.
مسأله ۶۱۴- در تحنيط ميت، مراعات ترتيب بين اعضای سجود لازم نيست، اگرچه مستحب است نخست كافور را به پيشانی ميّت بمالند.
مسأله ۶۱۵- بهتر آن است كه ميّت را پيش از كفن كردن، تحنيط كنند، اگرچه در ميان كفن كردن و پس از آن هم مانعی ندارد.
مسأله ۶۱۶- كسی كه برای حج يا عمره احرام بسته است، اگر پيش از بيرون آمدن از احرام بميرد، تحنيط او جايز نيست.
مسأله ۶۱۷- خانمی كه شوهر او مرده و هنوز عدّه‌اش تمام نشده، اگرچه حرام است، خود را خوشبو كند؛ ولی چنانچه بميرد، تحنيط او واجب است.
مسأله ۶۱۸- مكروه است ميّت را با مشک، عنبر، عود و عطرهای ديگر خوشبو كنند؛ يا برای تحنيط او اين‌ها را با كافور مخلوط كنند.
مسأله ۶۱۹- مستحب است كه قدری تربت حضرت سيد الشهداء7 را با كافور مخلوط كنند؛ ولی بايد كافور را به قسمت‌هايی از بدن كه بیاحترامی به تربت میشود، نرسانند؛ نيز بايد تربت به قدری زياد نباشد، كه وقتی با كافور مخلوط شد، آن را كافور نگويند.
مسأله ۶۲۰- اگر كافور به اندازهٔ غسل و تحنيط نباشد، بنا بر احتياط واجب غسل را مقدّم دارند و اگر برای هفت عضو كافی نباشد، بنا بر احتياط واجب پيشانی را مقدّم كنند.
مسأله ۶۲۱- مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر همراه ميّت بگذارند.
احكام نماز ميّت
مسأله ۶۲۲- نماز گزاردن بر ميّت مسلمان، اگرچه بچه باشد، واجب است؛ ولی بايد پدر و مادر آن بچه يا يكی از آنان مسلمان باشند و شش سال بچه تمام شده باشد.
مسأله ۶۲۳- نماز بر ميّت ديوانه‌ای كه پدر يا مادرش مسلمان هستند، واجب است؛ همچنين است نماز بر مرده‌ای كه در بلاد اسلامی پيدا شود؛ نيز مرده‌ای كه در بلاد كفر پيدا شود و در آنجا مسلمانان هم زندگی كنند و احتمال برود كه اين ميت مسلمان باشد يا از مسلمان متولد شده باشد.
مسأله ۶۲۴-نماز ميت واجب كفايی است، كه با گزاردن يک نفر از ديگران ساقط میشود، به شرط آنكه نمازگزار شيعهٔ اثنیٰ عشری و بنا بر احوط بالغ باشد.
مسأله ۶۲۵- نماز ميّت بايد پس از غسل و تحنيط و كفن كردن او انجام شود و اگر پيش از اين‌ها يا در ميان اين‌ها انجام شود، اگرچه از روی فراموشی يا ندانستن مسأله باشد، كافی نيست.
مسأله ۶۲۶- كسی كه میخواهد نماز ميّت به‌جا آورد، لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمّم باشد؛ نيز لازم نيست بدن و لباسش پاک باشد و اگر لباس او غصبی هم باشد، اشكال ندارد، اگرچه به احتياط مستحب تمام چيزهايی را كه در نمازهای ديگر لازم است، رعايت كند.
مسأله ۶۲۷- كسی كه نماز ميت میگزارد، بايد رو به قبله باشد؛ نيز واجب است ميّت را مقابل او به پشت بخوابانند، به‌گونه‌ایكه سر او به طرف راست نمازگزار و پای او به طرف چپ نمازگزار باشد.
مسأله ۶۲۸- مكان نمازگزار بايد از جای ميّت پست‌تر يا بلندتر نباشد؛ ولی پستی و بلندی مختصر اشكال ندارد.
مسأله ۶۲۹- نمازگزار بايد از ميّت دور نباشد؛ اما كسی كه نماز ميّت را به جماعت میگزارد، اگر از ميّت دور باشد، چنانچه صف‌ها به يكديگر متّصل باشند، اشكال ندارد.
مسأله ۶۳۰- نمازگزار بايد مقابل ميّت بايستد؛ ولی اگر نماز به جماعت گزارده شود و صف جماعت از دو طرف ميّت بگذرد، نماز كسانی كه مقابل ميّت نيستند، اشكال ندارد.
مسأله ۶۳۱- ميان ميّت و نمازگزار، بايد پرده و ديوار يا چيزی مانند اين‌ها نباشد؛ ولی اگر ميّت در تابوت و مانند آن باشد، اشكال ندارد.
مسأله ۶۳۲- هنگام گزاردن نماز، بايد عورت ميّت پوشيده باشد و اگر كفن كردن او ممكن نيست، بايد عورتش را اگرچه با تخته، آجر و مانند اين‌ها باشد، بپوشانند.
مسأله ۶۳۳- نماز ميّت را بايد ايستاده و با قصد قربت به‌جا آورد و هنگام نيّت، ميّت را معيّن كند؛ مثلاً نيّت كند «نماز میگزارم بر اين ميّت قربةً إلی الله».
مسأله ۶۳۴- اگر كسی نباشد كه بتواند نماز ميّت را ايستاده به‌جا آورد، میشود نشسته بر او نماز گزارد.
مسأله ۶۳۵- اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه شخص معيّنی بر او نماز بگزارد، به احتياط واجب، آن شخص از ولیّ ميّت اجازه بگيرد و به احتياط واجب، ولیّ هم اجازه بدهد.
مسأله ۶۳۶- مكروه است بر ميّت چند بار نماز بگزارند؛ ولی اگر ميّت اهل علم و تقوا باشد، مكروه نيست.
مسأله ۶۳۷- اگر چند ميّت با هم حاضر بودند، میتوان برای همه يک نماز گزارد؛ ولی در دعاهايی كه پس از تكبير چهارم خوانده میشود، بايد ضماير به صورت جمع گفته شود و میتوان برای هر كدام يک نماز مستقل گزارد.
مسأله ۶۳۸- در صورت مزاحمت نماز فريضه با نماز ميت، هر كدام كه وقتش تنگ است، مقدّم است و اگر وقت هر دو وسعت دارد، مخيّر است و در صورتی كه وقت هر دو تنگ شده باشد، به‌گونه‌ای كه در تأخير دفن، خوف بر ميت وجود دارد، تقديم فريضه و نماز گزاردن بر قبر ميّت پس از دفن او اظهر است.
مسأله ۶۳۹- اگر ميّت را عمداً يا از روی فراموشی يا بر اثر عذری بدون نماز دفن كنند، يا پس از دفن معلوم شود، نمازی كه بر او گزارده شده باطل بوده است، تا وقتی جسد او از هم نپاشيده، واجب است، با شرط‌هايی كه برای نماز ميّت ذكر شد، به قبرش نماز بگزارند.
شيوهٔ نماز ميّت
مسأله ۶۴۰- نماز ميّت، پنج تكبير دارد و اگر نمازگزار پنج تكبير به اين ترتيب بگويد، كافی است: پس از نيت و گفتن تكبير نخست بگويد: «أشْهَدُ أنْ لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللهُ وَ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ» و پس از تكبير دوم بگويد: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» و پس از تكبير سوم بگويد: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنينَ وَ الْمُؤمِناتِ» و پس از تكبير چهارم اگر ميّت مرد است بگويد: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهٰذَا الْمَيِّتِ» و اگر زن است بگويد: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهٰذِهِ الْمَيِّتِ» و سپس تكبير پنجم را بگويد.
بهتر است پس از تكبير يكم بگويد: «أشْهَدُ أنْ لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لٰا شَرِيكَ لَهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نذِيراً بَيْنَ يَدَي السَّاعَةِ» و پس از تكبير دوم بگويد: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بارِك عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ كَأفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَ بٰارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلیٰ إبْراهِيمَ وَ آلِ إِبراهيمَ إنّكَ حَميدٌ مَجيدٌ وَ صَلِّ عَلیٰ جَميِعِ الأَنْبيٰاءِ وَ الْمُرسَلينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدِّيقينَ وَ جَميِعِ عِبٰادِ اللهِ الصّٰالِحينَ» و پس از تكبير سوم بگويد: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنينَ وَ الْمُؤمِنٰاتِ وَ الْمُسْلِمينَ والْمُسلِمٰاتِ الْأَحْيٰاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوٰاتِ تابِعْ بَيْنَنٰا وَ بَيْنَهُمْ بِالخَيْراتِ إنَّكَ مُجيبُ الدَّعَواتِ إنَّكَ عَلیٰ كُلِّ شَي‌ءٍ قَدِيرٌ» و پس از تكبير چهارم اگر ميّت مرد است بگويد: «اللّهُمَّ إِنَّ هَذٰا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ أمَتِكَ نَزَلَ بِكَ وَ أنْتَ خَيرُ مَنْزولٍ بِهِ اللّهُمَّ إِنّا لٰا نَعْلَمُ مِنْهُ إلّا خَيْراً وَ أنْتَ أعْلَمُ بِهِ مِنّا اللّهُمَّ إنْ كٰانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِي إحسٰانِهِ وَ إنْ كٰان مُسِيئاً فَتَجٰاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَكَ في أعْلیٰ عِلِّيّينَ وَ اخْلُفْ عَلیٰ أهْلِهِ فِي الْغابِرِينَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِكَ يا أرْحَمَ الرَّاحِمينَ» و سپس تكبير پنجم را بگويد؛ ولی اگر ميّت خانم است، پس از تكبير چهارم بگويد: «اللّهُمَّ إِنَّ هٰذِهِ أمَتُكَ و ابْنَةُ عَبْدِكَ وَ ابْنَةُ أمَتِكَ نَزَلَتْ بِكَ وَ أنْتَ خَيرُ مَنزُولٍ بِهِ اللّهُمَّ إنَّا لٰا نَعْلَمُ مِنهٰا إلّٰا خَيْراً وَ أنْتَ أعْلَمُ بِهَا مِنَّا اللّهُمَّ إنْ كانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فِي إحسٰانِهٰا و إنْ كانَتْ مُسِيئةً فَتَجاوَزْ عَنْهٰا وَ اغْفِرْ لَهٰا اللّهُمَّ اجْعَلْهٰا عِنْدَكَ فِي أعْلیٰ عِلِّيِّينَ وَ اخْلُفْ عَلی أهْلِهٰا في الْغٰابِرينَ وَ ارْحَمْهٰا بِرَحْمَتِكَ يا أرْحَمَ الرَّاحِمينَ».
مسأله ۶۴۱- بايد تكبيرها و دعاها را به گونه‌ای پشت سر هم بگويند كه نماز از صورت خود خارج نشود.
مسأله ۶۴۲-كسی كه نماز ميّت را به جماعت میگزارد، بايد تكبيرها و دعاهای آن را هم بخواند.
مستحبّات نماز ميّت
مسأله ۶۴۳- چند چيز در نماز ميّت مستحب است: اول. كسی كه نماز ميّت میگزارد، با وضو يا غسل يا تيمم باشد و به احتياط مستحب، در صورتی تيمّم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد؛ يا بترسد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند، به نماز ميّت نرسد. دوم. اگر ميّت مرد است، امام جماعت يا كسی كه فرادا به او نماز میگزارد، مقابل وسط قامت او بايستد و اگر ميّت خانم است، مقابل سينه‌اش بايستد. سوم. پا برهنه نماز بگزارد. چهارم. در هر تكبير، دست‌ها را بلند كند. پنجم. فاصلهٔ او با ميّت به قدری كم باشد كه اگر باد، لباسش را حركت دهد، به جنازه برسد. ششم. نماز ميّت را به جماعت اقامه كند. هفتم. امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانی كه با او نماز میگزارند، آهسته بخوانند. هشتم. در جماعت اگرچه مأموم يک نفر باشد، عقب امام بايستد. نهم. نمازگزار به ميّت و مؤمنان، فراوان دعا كند. دهم. پيش از نماز سه بار بگويد «الصَّلاة». يازدهم. نماز را در جايی بخوانند كه مردم برای نماز ميّت بيشتر به آنجا میروند. دوازدهم. خانم حائض اگر نماز ميّت را به جماعت میخواند، در صفی تنها بايستد.
مسأله ۶۴۴- خواندن نماز ميّت در مساجد مكروه است؛ ولی در مسجد حرام مكروه نيست.
مسأله ۶۴۵-شركت در تشييع و تدفين و نماز كسی كه خودكشی میكند، اشكال ندارد.
احكام دفن
مسأله ۶۴۶- واجب است ميّت را به گونه‌ای در زمين دفن كنند، كه بوی او بيرون نيايد و درندگان هم نتوانند بدنش را بيرون آورند و در صورتی كه ترس درنده و نزديک شدن انسانی كه از بوی ميّت اذيت شود در بين نباشد، أقوا كفايت تنها عنوان دفن در زمين است، اگرچه به احتياط مستحب گودی قبر به همان اندازهٔ مذكور در بالا باشد و اگر ترس آن باشد كه جانور بدن او را بيرون آورد، بايد قبر را با آجر و مانند آن محكم كنند.
مسأله ۶۴۷-اگر دفن ميّت در زمين ممكن نباشد، میتوانند به جای دفن، او را در بنا يا تابوت بگذارند.
مسأله ۶۴۸- ميّت را بايد در قبر به پهلوی راست، به گونه‌ای بخوابانند كه جلوی بدن او رو به قبله باشد.
مسأله ۶۴۹-اگر كسی در كشتی بميرد، چنانچه جسد او فاسد نمیشود و بودن او در كشتی مانعی ندارد، بايد صبر كنند تا به خشكی برسند و او را در زمين دفن كنند؛ وگرنه بايد در كشتی غسلش بدهند و تحنيط و كفن كنند و پس از خواندن نماز ميّت چيز سنگينی به پايش ببندند و به دريا بيندازند؛ يا او را در خمره بگذارند و درش را ببندند و به دريا بيندازند و اگر ممكن است، بايد او را در جايی بيندازند كه فوراً طعمه حيوانات نشود.
مسأله ۶۵۰- اگر بترسند كه دشمن قبر ميّت را بشكافد و بدن او را بيرون آورد و گوش يا بينی يا اعضای ديگر او را بِبُرد، چنانچه ممكن باشد، بايد به گونه‌ای كه در مسأله پيش ذكر شد، او را به دريا بيندازند.
مسأله ۶۵۱- مخارج انداختن در دريا و مخارج محكم كردن قبر ميّت را، در صورتی كه لازم باشد، بايد از اصل مال ميّت بردارند.
مسأله ۶۵۲- اگر زنی كافر بميرد و کودکش در شكم او مرده باشد، چنانچه پدر کودک مسلمان باشد، بايد زن را در قبر به پهلوی چپ پشت به قبله بخوابانند كه روی بچه به سمت قبله باشد، بلكه اگر هنوز روح هم به بدن او داخل نشده باشد، بنا بر احتياط واجب، بايد به همين روش عمل كنند.
مسأله ۶۵۳- دفن مسلمان، در قبرستان كفّار و دفن كافر، در قبرستان مسلمانان جايز نيست.
مسأله ۶۵۴- دفن مسلمان در جايی كه بیاحترامی به او باشد ـ مانند جايی كه خاكروبه و كثافت میريزند ـ جايز نيست.
مسأله ۶۵۵- ميّت را نبايد در جای غصبی دفن كنند و دفن كردن در جايی كه برای غير دفن كردن وقف شده، همچنین در مسجد، اگر ضرر به مسلمانان باشد، يا مزاحم نمازشان باشد، جايز نيست، بلكه أقوا آن است كه هيچ‌گاه در مسجد دفن نكنند و در زمينی كه مثل مسجد برای غير دفن كردن وقف شده، جايز نيست.
مسأله ۶۵۶- دفن ميّت در قبر مردهٔ ديگر، در صورتی جایز است که اولاً مکان دفن از هر نظر مباح باشد و ثانياً جنازه قبلی کاملاً پوسیده باشد.
مسأله ۶۵۷- چيزی كه از ميّت جدا میشود، اگرچه مو و ناخن و دندانش باشد، بايد با او دفن شود و اگر موجب نبش شود، به احتياط جدا دفن شود و دفن ناخن و دندانی كه در حال زندگی از انسان جدا میشود، مستحب است.
مسأله ۶۵۸- اگر كسی در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممكن نباشد، بايد درِ چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند و در صورتی كه چاه مال ديگری باشد، بايد به نحوی او را راضی كنند.
مسأله ۶۵۹- اگر بچه در رحم مادر بميرد و ماندنش در رحم برای مادر خطر داشته باشد، بايد به آسان‌ترين راه او را بيرون آورند و چنانچه ناچار شوند كه او را قطعه قطعه كنند، اشكال ندارد؛ ولی بايد به دست شوهرش، اگر جراح است، يا خانمی كه تخصص داشته باشد، او را بيرون بياورند و اگر ممكن نيست، مرد محرمی كه اهل فن باشد و اگر آن هم ممكن نشود، مرد نامحرمی كه متخصص باشد، بچه را بيرون بياورد و در صورتی كه آن هم پيدا نشود، كسی كه اهل فن نباشد، میتواند بچه را بيرون آورد.
مسأله ۶۶۰-هر طرفی كه بچه سالم بيرون میآيد، بچه را بيرون آورند و دوباره بدوزند؛ ولی اگر بين پهلوی چپ و راست در سالم بودن بچه فرقی نباشد، به احتياط واجب از پهلوی چپ بيرون آورند.
مستحبات دفن
مسأله ۶۶۱- خوب است به اميد آنكه مطلوب پروردگار باشد قبر را به اندازهٔ قد انسانِ متوسط گود كنند و ميّت را در نزديک‌ترين قبرستان دفن كنند، مگر قبرستانِ دورتر، از جهتی بهتر باشد؛ مانند آنكه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند؛ يا مردم برای فاتحهٔ اهل قبور بيشتر به آنجا بروند؛ نيز هنگام دفن، جنازه را در چند قدمی قبر بر زمين بگذارند و تا سه بار كم كم نزديک ببرند و در هر بار زمين بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم، آن را وارد قبر كنند و اگر ميّت مرد است، در بار سوم، به گونه‌ای زمين بگذارند كه سر او طرف پايين قبر باشد و در بار چهارم از طرف سر وارد قبر كنند.
اگر ميّت خانم است، در بار سوم، سمت قبلهٔ قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر كنند و هنگام وارد كردن، پارچه‌ای روی قبر بگيرند؛ نيز جنازه را به آرامی از تابوت بردارند و وارد قبر كنند و دعاهايی كه دستور داده شده، پيش از دفن و موقع دفن بخوانند و پس از آنكه ميّت را در لحد گذاشتند، گره‌های كفن را باز كنند و صورت ميّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زير سر او بسازند و پشت ميّت، خشت خام يا كلوخی بگذارند كه ميّت به پشت برنگردد و پيش از آنكه لحد را بپوشانند، کسی که او را دفن می‌کند، دست راست خود را به شانهٔ راست ميّت بزند و دست چپ را به قوت بر شانهٔ چپ ميّت بگذارد و دهان را نزديک گوش او ببرد و به شدّت حركتش دهد و سه بار بگويد: «اسْمَعْ افْهَمْ يا فُلانَ بْنَ فُلان» و به جای فلان، اسم ميّت و پدرش را بگويد؛ مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه بار بگويد: «اسْمَعْ افْهَمْ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلي».
پس از آن بگويد: «هَلْ أنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِي فَارَقْتَنا عَلَيهِ مِنْ شَهَادَةِ اَنْ لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَريكَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً صَلّی اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَيِّدُ النَّبِيّينَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلِينَ وأنَّ عَلِيّاً أَميرُالْمُؤمِنينَ وَسَيِّدُ الْوصِيِّينَ وَإمامٌ افْتَرَضَ اللهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعٰالَمِينَ وَأنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَعَلِيّ بْنَ الْحُسَيْنِ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَعَلِيّ بن مُوسیٰ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيّ وَعَليّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنَ بْنَ عَليّ وَ الْقٰائِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدِيّ ـ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ ـ أئِمَّةُ الْمُؤمِنينَ وَحُجَجُ اللهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَأئِمَّتُكَ أئِمَّةُ هُدیً بِكَ اَبْرارٌ يا فُلانَ بْنَ فُلانٍ» و به جای فلان بن فلان اسم ميّت و پدرش را بگويد.
سپس بگويد: «إذا اَتٰاك الْمَلَكٰانِ الْمُقَرَّبٰانِ رَسُولَيْنِ مِنْ عِندِ اللهِ ـ تَبٰارَك وَ تَعٰالَی ـ وَسَأَلاكَ عَنْ رَبِّكَ وَعَنْ نَبِيِّكَ وَعَنْ دِيِنِكَ وَعَنْ كِتابِكَ وَعَنْ قِبْلَتِكَ وَعَنْ أئِمَّتِكَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِي جَوابِهِما اللهُ رَبّي وَمُحَمَّدٌ ـ صَلَّی اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ـ نَبِيّي وَالإِسْلامُ دِينِي وَالْقُرْآنُ كِتٰابِي وَالْكَعْبَةُ قِبْلَتِي وَاَميرُالْمُؤمِنينَ عَلِيُّ بْنُ أبي طٰالِبٍ إمٰامي وَالْحَسَنُ بْنُ عَلِيّ المُجْتَبیٰ إمٰامي وَالْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيّ الشَّهيدُ بِكَرْبَلاءَ إمٰامِي وَعَلِيٌّ زَيْنُ الْعٰابِدِينَ إمَامِي وَمُحَمَّدٌ البِاقِرُ إمَامِي وَجَعْفَرٌ الصّادِقُ إمَامِي وَمُوسَی الكاظِمُ إِمامي وَعَلِيٌّ الرِّضٰا إِمامي ومُحَمَّدٌ الجَوادُ إِمامي وعَليٌّ الْهَادِي إمَامِي وَالْحَسَنُ الْعَسْكَريُّ إمَامِي وَالْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ إمٰامي هٰؤُلٰاءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ أئِمَّتِي وَسَادَتِي وَقَادَتِي وَ شُفَعَائِي بِهِمْ أَتَولَّی وَمِنْ أعدائِهِم:
أَتَبَرَّأُ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ يا فُلانَ بْنَ فُلان» و به جای فلان بن فلان اسم ميّت و پدرش را بگويد.
آن‌گاه بگويد: «إنَّ اللهَ ـ تَبَارَكَ وَتَعَالَی ـ نِعْمَ الرَّبُّ وَأنَّ مُحَمَّداً ـ صَلَّی اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ـ نِعْمَ الرَّسُولُ وَأنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طالِبٍ وَأوْلادَهُ الْمَعْصُومينَ الْأَئِمَّةَ الْاثْنَي عَشَرَ نِعْمَ الْأئِمَّةُ وَأنَّ مٰا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ ـ صَلَّی اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ـ حَقٌ وَأنَّ الْمَوْتَ حَقٌ وَسُؤٰالَ مُنْكَرٍ وَنَكيرٍ فِي القَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَالنُّشُورَ حَقٌّ وَالصِّرٰاطَ حَقٌّ وَالْمِيزانَ حَقٌّ وَتَطٰايُرَ الْكُتُبِ حَقٌّ وَأنَّ الْجَنَّة‌َ حَقٌّ وَالنّٰارَ حَقُّ وَأنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيهَا وَأنَّ اللهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ» سپس بگويد: «أَ فَهِمْتَ يا فُلانُ» و به جای فلان، اسم ميّت را بگويد و پس از آن بگويد: «ثَبَّتَكَ اللهُ بِالْقَولِ الثَّابِتِ وَ هَداكَ اللهُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ عَرَّفَ اللهُ بَيْنَكَ وَبَيْنَ اوْليٰائِكَ في مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ» آن‌گاه بگويد: «اللّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ إلَيكَ وَلَقِّهِ مِنكَ بُرهَاناً أللّٰهُمَّ عَفوَكَ عَفْوَكَ».
مسأله ۱- خوب است به اميد اينكه مطلوب پروردگار باشد، كسی كه ميّت را در قبر میگذارد، با طهارت و سربرهنه و پابرهنه باشد و از طرف پای ميّت از قبر بيرون بيايد و غير از خويشان ميّت كسانی كه حاضرند، با پشت دست خاک بر قبر بريزند و بگويند «إِنّٰا للهِ وَإِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ». اگر ميّت خانم است، كسی كه با او محرم است او را در قبر بگذارد و چنانچه محرمی نباشد، خويشانش او را در قبر بگذارند و اگر مرده زن باشد، تمام فعل و ضمیرِ راجع به میّتْ مؤنث یاد می‌شود.
مسأله ۲- خوب است به اميد اينكه مطلوب پروردگار باشد، قبر را مربع يا مربع مستطيل بسازند و به اندازهٔ چهار انگشت از زمين بلند كنند و نشانه‌ای روی آن بگذارند كه اشتباه نشود و روی قبر آب بپاشند و پس از پاشيدن آب، كسانی كه حاضرند، دست‌ها را بر قبر بگذارند و انگشت‌ها را باز كرده و در خاک فرو برند و هفت بار سورهٔ مباركهٔ: «إنّا أَنْزَلْناهُ» را بخوانند و برای ميّت آمرزش طلب كنند و اين دعا را بخوانند: «اللّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَاصْعِدْ الَيْكَ رُوحَهُ وَلَقِّهِ مِنْكَ رِضْواناً وَاسْكِنْ قَبرَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ ما تُغْنيهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاكَ».
مسأله ۶۶۴- پس از رفتن تشييع‌کنندگان جنازه، مستحب است ولیّ ميّت، يا كسی كه از طرف ولیّ اجازه دارد، دعاهايی را كه دستور داده شده، به ميّت تلقين كند.
مسأله ۶۶۵- پس از دفن، مستحب است صاحبان عزا را تسليت گويند؛ ولی اگر مدتی گذشته است كه با تسليت گفتن، مصيبت يادشان میآيد، ترک آن بهتر است؛ همچنين مستحب است تا سه روز برای بازماندگان ميّت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مكروه است.
مسأله ۶۶۶- مستحب است انسان در مرگ خويشان، مخصوصاً در مرگ فرزند، صبر كند و هر وقت ميّت را ياد میكند، «إِنّٰا للهِ وَإِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ» بگويد و برای ميّت قرآن بخواند و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محكم بسازد كه زود خراب نشود.
مسأله ۶۶۷-جايز نيست انسان در مرگ كسی صورت و بدن خود را بخراشد و به خود آسیب برساند.
مسأله ۶۶۸- پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر، جايز نيست.
مسأله ۶۶۹- اگر مرد در مرگ همسر يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره كند، يا زن در عزای ميّت صورت خود را بخراشد، به‌گونه‌ایكه خون بيايد، يا موی خود را بكند، بنابر احتياط مستحب يک بنده آزاد كند، يا ده فقير را طعام دهد؛ يا آنان را بپوشاند و چنانچه نتواند، بنابر احتياط سه روز روزه بگيرد، بلكه اگر خون هم نيايد، به احتياط مستحب به اين دستور عمل كند.
مسأله ۶۷۰- بنا بر احتياط مستحب، در گريهٔ بر ميّت صدا را بسيار بلند نكنند.
نماز وحشت
مسأله ۶۷۱- مستحب است در شب اول قبر، دو ركعت نماز وحشت برای ميّت بخوانند و دستور آن اين است كه در ركعت اول پس از حمد يک بار «آية الكرسی» و در ركعت دوم، پس از حمد، ده بار سورهٔ «إِنّا أَنْزَلْناهُ» بخوانند و پس از سلام نماز بگويند: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوَابَهَا إلَی قَبْرِ فُلٰانٍ» و به جای كلمه فلان، اسم ميّت را بگويند.
مسأله ۶۷۲- نماز وحشت را در هر موقع از شب اول قبر میشود خواند؛ ولی بهتر است در اول شب، پس از نماز عشاء خوانده شود.
مسأله ۶۷۳- اگر بخواهند ميّت را به شهر دوری ببرند، يا به جهت ديگر دفن او تأخير بيفتد، بايد نماز وحشت را تا شب اول قبر او به تأخير بيندازند.
نبش قبر
مسأله ۶۷۴- اگر كافر بودن شخصی كه به اشتباه در قبرستان مسلمانان دفن شده، شرعاً محرز شده باشد، نبش قبر و انتقال جسدش از قبرستان مسلمانان واجب است.
مسأله ۶۷۵- نبش قبر مسلمان ـ يعنی شكافتن قبر او ـ اگرچه طفل يا ديوانه باشد، حرام است؛ ولی اگر بدنش از بين رفته و خاک شده باشد، اشكال ندارد.
مسأله ۶۷۶- بدن ميّت وقتی پوسيد و مندرس شد، میتوان در آن قبر ـ اگر از هر نظر مباح باشد ـ بدن ديگر را دفن كرد، مگر قبور صلحا، علما، اوليا، صديقان و شهدا، چون دينْ حرمتی كه برای ايشان معتقد است، برای قبر آنان هم باور دارد و اجازه نبش قبر را، هرچند پس از ده‌ها سال، نمی‌دهد.
مسأله ۶۷۷- نبش قبر امامزاده‌ها، اگرچه سال‌ها بر آن گذشته باشد، درصورتیكه زيارتگاه باشد، حرام است، بلكه اگر زيارتگاه هم نباشد، به احتياط واجب نبايد آن را نبش كرد.
مسأله ۶۷۸- شكافتن قبر در چند مورد حرام نيست: ۱- ميّت در زمين غصبی دفن شده باشد و مالک زمين راضی نشود كه در آنجا بماند. ۲- كفن يا چيز ديگری كه با ميّت دفن شده، غصبی باشد و صاحب آن راضی نشود كه در قبر بماند؛ همچنين است اگر چيزی از مال خود ميّت كه به ورثهٔ او رسيده، با او دفن شده باشد و وارثان راضی نشوند كه آن چيز در قبر بماند؛ ولی اگر چيز مختصری از مال او كه به وارثان به ارث رسيده ـ مانند انگشتر و مثل آن ـ با او دفن شده باشد، در جواز نبش برای درآوردن آن، تأمّل و اشكال است؛ به ویژه اگر اجحاف بر ورثه نباشد و اگر وصيت كرده باشد كه دعای نوشته‌شده يا قرآن يا انگشتری را با او دفن كنند، درصورتیكه وصيتش بيشتر از يک سوم مال او نباشد، برای بيرون آوردن اين‌ها پیش از پوسیدن کامل بدن نمیتوانند قبر را بشكافند.
۳- ميّت بیغسل يا بیكفن دفن شده باشد؛ يا بفهمند غسلش باطل بوده؛ يا به غير دستور شرع كفن شده يا در قبر، او را رو به قبله نگذاشته‌اند. البته در صورتی که سبب هتک و بیاحترامی به ميّت نشود. ۴- برای ثابت شدن حقّی بخواهند بدن ميّت را ببينند. ۵- ميّت را در جايی كه بیاحترامی به اوست ـ مثل قبرستان كفّار يا جايی كه كثافت و خاكروبه میريزند ـ دفن كرده باشند. ۶- برای يک مطلب شرعی كه اهميّت آن از شكافتن قبر بيشتر است، قبر را بشكافند؛ مثل اينکه بخواهند کودک زنده را از شكم زن بارداری كه دفنش كرده‌اند، بيرون آورند. ۷- بترسند درنده‌ای بدن ميّت را پاره كند؛ يا سيل او راببرد؛ يا دشمن آن را بيرون آورد. 8. قسمتی از بدن ميّت را كه با او دفن نشده، بخواهند دفن كنند؛ ولی به احتياط واجب، آن قسمت از بدن را به گونه‌ای در قبر بگذارند، كه بدن ميّت ديده نشود.
مسأله ۶۷۹- هرگاه كسی وصيت كند بدن او را در جای معيّنی دفن كنند و به وصيت او عمل نشود و در جای ديگری دفن گردد، جايز نيست قبر او را نبش كنند و به جای مورد وصيّت انتقال دهند.
مسأله ۶۸۰- تأخير دفن ميّت، در صورتی كه سبب هتک و توهين او باشد، جايز نيست.

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.
پورتال انهار

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس