مسائل زكات - رساله آیةالله العظمی جوادی آملی (مدّظلّه)

استفتائات رساله نوین احکام برگزیده

العروه الوثقی وسیلة النجاة منهاج الصالحین تحریر الوسیلة آراء المراجع

احکام > رساله آیةالله العظمی جوادی آملی (مدّظلّه):

مسائل زكات

موارد وجوب زکات

مسأله 2071- زكات در نُه چیز واجب است: گندم؛ جو؛ خرما؛ كشمش؛ طلا؛ نقره؛ شتر؛ گاو؛ گوسفند. اگر كسی مالک یكی از این نُه چیز باشد ـ با شرایطی كه بعداً بیان میشود ـ باید مقدار معیّن‌شده را به یكی از مصرف‌های معیّن‌شده برساند.

شروط واجب شدن زكات

مسأله 2072- زكات با چند شرط واجب میشود: 1. مال به مقدار نصابی كه بعداً ذكر میشود، برسد. 2. مالک آن بالغ و عاقل باشد. 3. مالک بتواند در آن مال تصرّف كند. 4. مالکِ آن شخص خاصّ باشد؛ نه عنوان كلّی، بنابراین در وقف عام و مانند آن ـ كه مالک، عنوان كلّی است ـ زكات واجب نیست؛ برای مثال، گندم یا جو كه از زمین‌های موقوفه برداشت میشود، نیز انگور یا خرما كه از باغ‌های وقفی به دست میآید، زكات ندارد؛ همچنین درآمدهای وقفی اگر یک سال بماند، خمس ندارد، چون ادله‌ زكات و خمس ناظر به اشخاص حقیقی است؛ نه شخصیت حقوقی و جهت عام.

مسأله 2073- اگر انسان دوازده ماه مالک گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره باشد، باید زكات آن را بپردازد؛ ولی از اوّل ماه دوازدهم نمیتواند در این‌ها به گونه‌ای تصرّف كند كه از بین بروند؛ یا از مقدار نصاب كمتر شوند و اگر چنین تصرّفی كند، ضامن زكات است و چنانچه در ماه دوازدهم، بدون اختیار او برخی از شرط‌های زكات از بین بروند، زكات بر او واجب نیست.

مسأله 2074- اگر مالک گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره در ميان سالِ مالکیت خود بالغ شود، زكات بر او واجب نیست، بلکه معیار مالکیت از آغاز بلوغ است.

مسأله 2075- زكات گندم و جو وقتی واجب میشود كه به آن‌ها گندم و جو گفته شود و زكات كشمش بنا بر احتیاط، وقتی واجب میشود كه غوره است و زكات خرما وقتی واجب میشود كه قدری خشک شده و عرب به آن تَمر گوید؛ ولی زمان پرداختن زكات در گندم و جو، موقع خرمن شدن و جدا كردنِ كاه آن‌هاست و در خرما و كشمش، زمانی است كه خشک شده باشند.

مسأله 2076- اگر هنگام واجب شدن زكات گندم، جو، كشمش و خرما كه در مسألهٔ پیش بیان شده، صاحب آن‌ها بالغ باشد، باید زكات آن‌ها را بپردازد.

مسأله 2077- چنانچه مالک گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره در تمام سالِ مالکیتِ خود دیوانه باشد، زكات بر او واجب نیست؛ ولی اگر در مقداری از سال دیوانه باشد و در آخر سال عاقل گردد، چنانچه دیوانگی او به قدری كم باشد كه مردم بگویند در تمام سال عاقل بوده، بنا بر احتیاط، زكات بر او واجب است.

مسأله 2078-اگر مالک گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره در مقداری از سال مست یا بیهوش شود، زكات از او ساقط نمیشود؛ همچنین است اگر هنگام واجب شدن زكات گندم، جو، خرما و كشمش مست یا بیهوش باشد.

مسأله 2079- مالی كه از انسان غصب شده و او نمی‌تواند در آن تصرّف كند، زكات ندارد؛ نیز اگر زراعتی از او غصب شود و موقع واجب‌شدن زكات آن، در دست غصب‌كننده باشد، زمانی كه به مالکش برمیگردد، زكات ندارد.

مسأله 2080-اگر كسی مال زكات برداری مانند طلا و نقره و...، را از دیگری قرض كند و شروط زکات را هم داشته باشد و یک سال نزد او بماند، باید زكات آن را بپردازد و بر كسی كه قرض داده، چیزی واجب نیست.

مسأله 2081-مالی كه زكات به آن تعلّق میگیرد ـ مانند گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره ـ اگر در بین سال، به سبب انتقال یا صدقه یا تعلّق نذر به آن، از حدّ نصاب خارج شود، زكات آن واجب نیست.

مسأله 2082- اگر چند نفر در مالی شریک باشند، آن كه سهم او به مقدار نصاب رسیده، زكات بر او واجب است؛ همچنین اگر انسان در چند جا مالی داشته باشد كه مجموع آن‌ها به حدّ نصاب برسد، زكات بر او واجب میشود.

نصاب زكات گندم و جو و خرما و كشمش

مسأله 2083-زكات گندم، جو، خرما و كشمش وقتی واجب میشود كه به اندازه نصاب برسند و نصاب تقریبی آن‌ها 288 مَنِ تبریز است كه معادل تقریبی آن 847 كیلوگرم میشود و این موافق با احتیاط است.

مسأله 2084. اگر مالک پس از واجب شدن زكات كشمش، خرما، گندم و جو ـ که زمان وجوب آن‌ها بیان شده ـ و پیش از پرداختن آن، مقداری از این‌ها را هزینه کند، یا به فقیر بدون قصد زکات بپردازد، باید زكات مقدار مصرف‌شده را بپردازد.

مسأله 2085-اگر پس از آنكه زكات گندم، جو، خرما و انگور واجب شد، مالک آن بمیرد، باید مقدار زكات را از مال او بپردازند؛ ولی چنانچه پیش از واجب شدن زكات بمیرد، هر یک از ورثه كه سهم او به اندازهٔ نصاب است، باید زكات سهم خود را بپردازد.

مسأله 2086- كسی كه از طرف حاكم شرع مأمور گردآوری زكات است، هنگام برداشت محصول ـ كه گندم و جو را از كاه جدا میكنند ـ و پس از خشک شدن خرما و انگور میتواند زكات را مطالبه كند و اگر مالک نپردازد و چیزی كه زكات آن واجب شده، از بین برود، باید معادل زكات آن را بپردازد.

مسأله 2087- اگر پس از مالک شدن درخت خرما و انگور یا زراعت گندم و جو، زكات آن‌ها واجب شود، باید زكات آن را بپردازد.

مسأله 2088- اگر پس از آنكه زكات گندم، جو، خرما و انگور واجب شد، زراعت یا درخت را بفروشد، باید زكات آن‌ها را بپردازد و چنانچه آن‌ها را بخرد، زكات بر عهدهٔ فروشنده است.

مسأله 2089- اگر انسان گندم، جو، خرما یا انگور را بخرد و بداند كه فروشنده زكات آن را پرداخته است، یا شک كند كه پرداخته یا نه، زكات بر او واجب نیست؛ چنانچه بداند كه زكات آن را نپرداخته و دادوستد به مقدار آن فضولی است، درصورتی‌که حاكم شرع نسبت به خریدِ اندازه زكات اجازه ندهد، معامله به مقدار زكات باطل است و حاكم شرع میتواند مقدار زكات را، از خریدار بگیرد و اگر معاملهٔ مقدار زكات را اجازه دهد، معامله صحیح است و خریدار باید قیمت آن مقدار را به حاكم شرع بپردازد و درصورتیكه قیمت آن مقدار را به فروشنده پرداخته باشد، میتواند از او پس بگیرد.

مسأله 2090- اگر وزن گندم، جو، خرما و كشمش هنگامی كه تر است، به مقدار نصاب (288 من تقریبی) برسد و پس از خشک شدنْ كمتر از این مقدار شود، زكات آن واجب نیست.

مسأله 2091- اگر گندم، جو و خرما را پیش از خشک شدن مصرف كند، هرچند خشک‌شده آن‌ها به اندازهٔ نصاب باشد، زكات آنان واجب نیست؛ ولی به احتیاط مستحبْ زكات آن‌ها را بپردازد.

مسأله 2092- خرمایی كه تازهٔ آن را میخورند و اگر بماند بسيار كم میشود، چنانچه مقداری باشد كه خشک‌شده آن به مقدار نصاب باشد، زكات آن واجب است.

مسأله 2093- گندم، جو، خرما و كشمشی كه زكات آن‌ها را پرداخته است، اگر چند سال هم نزد او بمانند، دوباره زكات ندارند.

مسأله 2094- اگر گندم، جو، خرما و انگور از آب باران، قنات، نهر، سدّ مشروب شود یا از رطوبت زمین استفاده کند، مقدار زكات آن یک دهم (10 درصد) است و اگر از آب چاه عمیق، نیمه عمیق، كم عمق یا رودخانه با ابزاری مانند پمپ آب، موتور آب، دلو و نظیر آن، آبیاری شود، زكات آن یک بیستم (5 درصد) است. زکات آبیاری با ابزار قطره‌ای یا باران مصنوعی نیز یک بیستم است.

مسأله 2095-اگر گندم، جو، خرما و انگور، هم از آب باران و مانند آن مشروب شود، هم از آب رودخانه به‌وسیله دلو و مانند آن آبیاری شود، چنانچه به گونه‌ای باشد كه در عرف بگویند قسمت مهمّ آبیاری آن با دلو و مانند آن است، زكات آن یک بیستم است و اگر در عرف بگویند قسمت مهمّ آبیاری آن با آب باران و مانند آن است، زكات آن یک دهم است.

مسأله 2096- اگر زراعتی با آب باران و با ابزاری مانند موتورآب و پمپ آبیاری شود، هرگاه یكی از آن‌ها به قدری كم باشد كه به حساب نیاید، باید به معیار آنچه در غالب، آبیاری شده زكات بپردازد؛ ولی اگر از هر دو به مقداردرخور توجهی آبیاری شده باشد ـ مثلاً نیمی با آب باران و نیمی با ماشین آلات آبیاری شود ـ باید زكات نیمی از آن را یک دهم و زکات نیم دیگر را یک بیستم بپردازد.

مسأله 2097-اگر شک كند كه آبیاری زراعت با آب باران شده یا با ابزاری نظير دلو، پمپ آب یا ماشین آلات دیگر، یک بیستم بر او واجب میشود.

مسأله 2098-اگر گندم، جو، خرما و انگور با آب باران یا نهر آبیاری شود و نیازی به آبیاری با ابزاری مانند پمپ آب، دلو و... نباشد، ولی با این ابزار هم آبیاری شود و این آبیاری به افزوده شدن محصول كمک نكند، زكات آن یک دهم (ده درصد) است. چنانچه با ابزاری همچون پمپ آب، دلو و... آبیاری شود و به آب نهر و باران نیازی نباشد؛ ولی با آب نهر و باران هم آبیاری شود و آن‌ها به افزايش محصول كمک نكنند، زكات آن، یک بیستم (پنج درصد) است.

مسأله 2099- اگر زراعتی را با دلو، پمپ، یا ماشین آلات آبیاری كنند و در زمینی كه كنارش است زراعتی كنند كه از رطوبت آن زمین اول استفاده كند و نیاز به آبیاری نباشد، زكات زراعتی كه با دلو پمپ، یا ماشین آلات آبیاری شده، یک بیستم (پنج درصد) و زكات زراعتی كه در كنارش است، یک دهم (ده درصد) است.

مسأله 2100-هزینه‌ای كه كشاورز برای زراعت گندم و جو و برای باغ خرما و انگور كرده است، حتی مقداری از قیمت ابزار و لباس را كه به سبب كشاورزی كم شده، میتواند از محصول به‌دست‌آمده كسر كند و چنانچه پس از كم كردن، هزینه‌ها به مقدار نصاب زكات (288 من تقریبی) برسد، باید زكات ماندهٔ آن را بپردازد.

مسأله 2101- زارع میتواند قیمت بذر زراعت در زمان پاشیدن در مزرعه را جزء هزینه حساب کند و از محصولی كه برداشت كرده است، كسر كنند.

مسأله 2102- اگر زمین و ابزار زراعت یا یكی از این دو، ملک خود او باشد، نباید اجرت یا كرایهٔ آن‌ها را جزء هزینه حساب كند؛ نیز برای كارهایی كه خودش كرده یا دیگری بیاجرت انجام داده است، چیزی از محصول كسر نمیشود.

مسأله 2103-زکاتِ عوارض و مالیاتی كه از عین مال زكات‌دار پرداخت می‌شود، واجب نیست؛ برای مثال، اگر محصول زراعت 850 كیلوگرم باشد و 50 كیلوگرم آن به عنوان مالیات پرداخت شود، فقط زكات 800 كیلوگرم واجب میشود.

مسأله 2104- هرگاه درخت انگور یا خرما را بخرد، قیمت آن جزء مخارج نیست؛ ولی اگر خرما یا انگور را پیش از چیدن بخرد، پولی را كه برای آن داده، جزء مخارج شمرده میشود.

مسأله 2105- اگر زمینی را بخرد و در آن گندم یا جو بكارد، پولی كه برای خرید زمین پرداخته، جزء هزینه حساب نمیشود؛ ولی چنانچه زراعت را بخرد، پولی را كه برای خرید آن پرداخته، میتواند جزء هزینه حساب، و از محصول كم كند؛ امّا باید قیمت كاهی را كه از آن به دست میآید، از پولی كه برای خرید زراعت داده، كسر كند؛ برای نمونه، اگر زراعتی را پانصد تومان بخرد و قیمت كاه آن یکصد تومان باشد، فقط چهارصد تومان آن را میتواند جزء هزینه حساب كند.

مسأله 2106- كسی كه بدون ابزار و وسایل كشاورزی میتواند به آسانی زراعت كند، اگر این‌ها را بخرد، بنا بر احتیاط واجب، نباید پولی را كه برای خرید این‌ها داده و بعدها نیز از او بهره می‌برد، جزء مخارج حساب كند.

مسأله 2107- كسی كه بدون ابزار و و وسایل كشاورزی نمیتواند زراعت كند، اگر آن‌ها را بخرد و به‌واسطهٔ زراعت، به كلّی از بین بروند، میتواند تمام قیمت آن‌ها را جزء مخارج حساب كند و اگر مقداری از قیمت آن‌ها كم شود، میتواند آن مقدار را جزء هزینه حساب كند؛ ولی چنانچه پس از زراعت، چیزی از قیمتشان كم نشود، بنا بر احتیاط لازم، نباید چیزی از قیمت آن‌ها را جزء هزینه حساب كند.

مسأله 2108- اگر در یک زمین، جو یا گندم و چیزی مانند برنج و لوبیا ـ كه زكات آن واجب نیست ـ بكارد، هزینه‌هایی كه برای هركدام از آن‌ها انجام داده، فقط برای همان شیء حساب میشود؛ ولی چنانچه برای هر دو هزینه‌ای كرده، باید به نسبت هر دو قسمت كند؛ برای مثال، اگر هزینهٔ هر دو به یک اندازه بوده، میتواند نصف هزینه را از جنسی كه زكات دارد، كسر كند.

مسأله 2109- اگر برای سال نخست، عملی مانند شخم زدن یا تسطیح كردن زمین انجام دهد، هرچند برای سال‌های بعدی هم فایده داشته باشد، باید هزینهٔ آن را از سال اوّل كسر كند؛ ولی چنانچه برای چند سال عمل كند، باید بین آن‌ها قسمت كند.

مسأله 2110- اگر کسی در چند شهر كه فصل رسیدن محصولات آن‌ها با یكدیگر اختلاف دارد و  زراعت و میوهٔ آن‌ها در یک وقت به دست نمیآید، گندم، جو، خرما یا انگور داشته باشد و همهٔ آن‌ها محصول یک سال حساب شود، چنانچه چیزی كه نخست میرسد به اندازهٔ نصاب (288 من تقریبی) باشد، باید زكات آن را وقتی كه میرسد، بپردازد و زكات بقیّه را هرگاه به دست میآید، ادا کند و اگر آنچه اوّل میرسد به اندازهٔ نصاب نباشد، صبر میكند تا بقیهٔ آن برسد و زکات آن‌ها هم‌اکنون واجب نیست، هرچند علم یا اطمینان داشته باشد که مجموع آنچه رسیده و آنچه در آینده می‌رسد، به اندازهٔ نصاب است، پس اگر روی هم به مقدار نصاب باشد، زكات آن واجب است و اگر به اندازه نصاب نباشد، زكات آن واجب نیست.

مسأله 2111- اگر درخت خرما یا انگور در یک سال دو بار میوه دهد، چنانچه روی هم به اندازهٔ نصاب باشد، بنا بر احتیاط، زكات آن واجب است.

مسأله 2112- اگر مقداری خرمای تازه یا انگور تازه دارد كه خشک‌شدهٔ آن به اندازهٔ نصاب میشود، چنانچه به قصد زكات از تازهٔ آن به قدری به مصرف زكات برساند كه اگر خرما خشک شود یا انگور كشمش گردد، به اندازهٔ زكاتی باشد كه بر او واجب است، اشكال ندارد؛ همچنين است اگر قيمت آن را حساب كند.

مسأله 2113- اگر زكات خرمای خشک یا كشمش بر او واجب باشد، نمیتواند زكات آن را از خرمای تازه یا انگور بپردازد؛ همچنین اگر زكات خرمای تازه یا انگور بر او واجب باشد، نمیتواند زكات آن را خرمای خشک یا كشمش بپردازد؛ امّا چنانچه یكی از این‌ها یا چیز دیگری را به قصد قیمت زكاتی كه بر او واجب شده بپردازد، مانعی ندارد.

مسأله 2114- كسی كه بدهكار است و مالی هم دارد كه زكات آن واجب شده، اگر بمیرد، باید نخست تمام زكات را از مالی كه زكات آن واجب شده بپردازند و سپس قرض او را ادا كنند.

مسأله 2115- كسی كه بدهكار است و گندم، جو، خرما یا انگور هم دارد، اگر بمیرد و پیش از آن كه زكات این‌ها واجب شود، وارثان قرض او را از مال دیگر بپردازند، هر كدام كه سهمشان به مقدار نصاب (288 من تقریبی) برسد، باید زكات بپردازد و اگر پیش از آنكه زكات این‌ها واجب شود، قرض او رانپردازند، چنانچه مال میّتْ تنها به اندازهٔ بدهی او باشد، واجب نیست زكات این‌ها را بپردازند و اگر مال میّتْ بیش از بدهی او باشد، درصورتیكه بدهکاری او به اندازه‌ای است كه اگر بخواهند ادا كنند باید مقداری از گندم، جو، خرما و انگور را هم به طلبكار بپردازند، آنچه به طلبكار میپردازند، زكات ندارد و بقیّه، مال وارثان است و هر يک از آنان كه سهمش به اندازهٔ نصاب شود، باید زكات آن را بپردازند.

مسأله 2116- اگر گندم، جو، خرما و كشمشی كه زكات آن‌ها واجب شده، خوب و بد دارد، باید به احتیاط واجب، زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن‌ها بپردازد و چنانچه بخواهد زكات همه را یکجا بپردازد، به احتیاط واجب، نمی‌تواند زكات همه را از جنس بد بپردازد.

نصاب طلا

مسأله 2117- طلا دو نِصاب دارد: 1. بیست مثقال شرعی و هر مثقال آن 18 نخود است (که بنا بر مشهور، مثقال شرعی 456/3 گرم است) پس وقتی طلا به بیست مثقال شرعی (معادل 120/69 گرم) ـ كه پانزده مثقال معمولی است ـ برسد، اگر شروط دیگر را هم ـ كه ذكر شد ـ داشته باشد، باید یک چهلم آن را كه نُه نخود شرعی (728/1 گرم) میشود، به عنوان زكات بپردازد و اگر به این مقدار نرسد، زكات آن واجب نیست.

2. چهار مثقال شرعی، كه معادل سه مثقال معمولی است؛ یعنی اگر سه مثقال به پانزده مثقال اضافه شود، باید زكات تمام 18 مثقال را ـ که یک چهلم آن می‌شود ـ بپردازد و چنانچه كمتر از سه مثقال اضافه شود، فقط باید زكات 15 مثقال آن را بپردازد و اضافه آن زكات ندارد؛ همچنین است هرچه بالا رود؛یعنی اگر سه مثقال اضافه شود، باید زكات تمام آن‌ها را بپردازد و اگر كمتر اضافه شود، مقداری كه اضافه شده زكات ندارد.

نِصاب نقره

مسأله 2118- نقره دو نصاب دارد: 1. 105 مثقال معمولی كه اگر نقره به 105 مثقال برسد و شروط دیگر ـ بیان شده ـ را هم كه داشته باشد، مالک باید یک چهلم (5/2 درصد) آن را كه 2 مثقال و 15 نخود است، به عنوان زكات بپردازد و چنانچه به این مقدار نرسد، زكات آن واجب نیست.

2. 21 مثقال؛ یعنی اگر 21 مثقال به 105 مثقال اضافه شود، باید زكات تمام 126 مثقال را به صورتی كه بیان شده، بپردازد و چنانچه كمتر از 21 مثقال اضافه شود، فقط باید زكات 105 مثقال آن را بپردازد و افزون بر آن زكات ندارد؛ همچنین است هرچه بالا رود؛ یعنی اگر 21 مثقال اضافه شود، باید زكات تمام آن‌ها را بپردازد و اگر كمتر اضافه شود، مقدار اضافی كه كمتر از 21 مثقال است، زكات ندارد، بنابراین اگر مالکْ یک چهلمِ (5/2 درصد) طلا و نقره‌اش را بپردازد، زكاتی را كه بر او واجب بوده، پرداخته و گاهی هم بیش از مقدار واجب پرداخته است؛ برای مثال، كسی كه 110 مثقال نقره دارد، اگر یک چهلم آن را بپردازد، زكات 105 مثقال آن را كه واجب بوده، پرداخته و مقداری هم برای 5 مثقال آن پرداخته كه واجب نبوده است.

مسأله 2119- كسی كه طلا یا نقرهٔ او به اندازهٔ نصاب است، اگرچه زكات آن را پرداخته باشد، تا وقتی از نصاب یکم، كم نشده، همه ساله باید زكات آن را بپردازد.

مسأله 2120- زكات طلا و نقره در صورتی واجب میشود كه آن را سكه زده باشند و معاملهٔ با آن رایج باشد و چنانچه سكهٔ آن هم از بین رفته باشد، باید زكات آن را بپردازند.

مسأله 2121- طلا و نقرهٔ سكه‌داری كه زن‌ها برای زینت به كار میبرند و به عنوان پول رایج نیست، زكات ندارد، اگرچه خرید و فروش آن رواج داشته باشد.

مسأله 2122- سکه بهار آزادی، هرچند خرید و فروش آن رایج است، به عنوان پول، رایج نیست و اگر به عنوان پول دادوستد شود، زکات دارد.

مسأله 2123- كسی كه طلا و نقره دارد، اگر هیچ كدام آن‌ها به اندازهٔ نصاب یکم نباشد ـ برای مثال، 104 مثقال نقره و 14 مثقال طلا داشته باشد ـ زكات بر او واجب نیست.

مسأله 2124- چنان‌كه در گذشته ذكر شده، زكات طلا و نقره در صورتی واجب میشود كه انسان یازده ماه مالک مقدار نصاب باشد و اگر در بین یازده ماه، طلا و نقرهٔ او به جهتی مانند فروختن، بخشودن و... از نصاب یکم كم شود، زكات بر او واجب نیست.

مسأله 2125- اگر در بین یازده ماه طلا و نقره‌ای را كه دارد، با چیز دیگر تبدیل كند، یا آن‌ها را آب كند، زكات بر او واجب نیست؛ ولی اگر برای فرار از پرداختن زكات این كارها را انجام دهد، برای محروم نشدن از طهارت معنوی و خیر ظاهری به احتیاط مستحب، زكات را بپردازد.

مسأله 2126- اگر در ماه دوازدهم، پول طلا و نقره را آب كند، باید زكات آن‌ها را بپردازد و چنانچه با آب كردن، وزن یا قیمت آن‌ها كم شود، باید زكاتی را كه پیش از آب كردن بر او واجب بوده بپردازد.

مسأله 2127- اگر طلا و نقره‌ای كه دارد، خوب و بد داشته باشد یا عیارش كم و اضافه باشد، میتواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن بپردازد؛ ولی بهتر است زكات همهٔ آن‌ها را از طلا و نقرهٔ خوب بپردازد.

مسأله 2128- طلا و نقره‌ای كه بیش از اندازهٔ متعارف، فلز دیگر دارد، اگر خالص آن به اندازهٔ  نصاب ـ كه مقدار آن بیان شده ـ برسد، انسان باید زكات آن را بپردازد و چنانچه شک دارد كه خالص آن به اندازهٔ نصاب هست یا نه و بررسی آن دشوار باشد، زكات آن واجب نیست و در صورت دشوار نبودن آن، باید معلوم كند.

مسأله - اگر طلا و نقره‌ای كه دارد به مقدار متعارف، فلز دیگر با آن مخلوط باشد، نمیتواند زكات آن را از طلا و نقره‌ای بپردازد كه بیشتر از معمول، فلز دیگر دارد؛ ولی چنانچه به قدری بپردازد كه یقین كند طلا و نقرهٔ خالصی كه در آن هست، به اندازهٔ زكاتی است كه بر او واجب است، اشكال ندارد.

زكات شتر، گاو و گوسفند

مسأله 2130- زكات شتر، گاو و گوسفند، غیر از شرط‌های ذكرشده، دو شرط دیگر نیز دارد: 1. حیوان در تمام سال بیكار باشد و اگر در تمام سال یكی دو روز كار كرده باشد، زكات آن واجب است. 2. در مدت سال از علف بیابان بچرد، پس اگر تمام سال یا مقدار درخور اعتنایی از آن را از علف چیده‌شده، یا از زراعتی كه مالک خصوصی دارد، بچرد، به‌گونه‌ایکه نتوان دربارهٔ آن حیوان گفت بیابانچر است، زكات ندارد.

مسأله 2131- اگر مالک برای شتر، گاو و گوسفند خود چراگاهی را كه كسی نكاشته بخرد یا اجاره كند، هرچند دام‌های او در بیابان می‌چرند، بیابانچرنیستند، زیرا در ملک خصوصی چرا دارند، ازاین‌رو وجوب زکات آن‌ها مشکل است، گرچه مطابق احتیاط است و اگر برای چراندن در آن باج بدهد، باید زكات را بپردازد.

نِصاب شتر

مسأله 2132- شتر دوازده نصاب دارد: یکم. پنج شتر كه زكات آن یک گوسفند است و تا آمار شتر به این اندازه نرسد، زكات ندارد. دوم. ده شتر كه زكات آن دو گوسفند است. سوم. پانزده شتر كه زكات آن سه گوسفند است. چهارم. بیست شتر كه زكات آن چهار گوسفند است. پنجم. بیست و پنج شتر كه زكات آن پنج گوسفند است. ششم. بیست و شش شتر كه زكات آن یک شتر است كه داخل سال دوم شده باشد. هفتم. سی و شش شتر كه زكات آن یک شتر است كه داخل سال سوم شده باشد. هشتم. چهل و شش شتر كه زكات آن یک شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد. نهم. شصت و یک شتر كه زكات آن یک شتر است كه داخل سال پنجم شده باشد. دهم. هفتاد و شش شتر كه زكات آن دو شتر است كه داخل سال سوم شده باشد.

یازدهم. نود و یک شتر كه زكات آن دو شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد. دوازدهم. صد و بیست و یک شتر و بیش از آن كه باید چهل، چهل حساب کند و برای هر چهل شتر یک شتری بپردازد كه داخل سال سوم شده باشد؛ یا پنجاه، پنجاه حساب كند و برای هر پنجاه شتر یک شتری بپردازد كه داخل سال چهارم شده باشد؛ یا با چهل و پنجاه حساب كند؛ ولی در هر صورت، باید به گونه‌ای حساب كند كه چیزی نماند؛ یا اگر چیزی میماند، ازنه شتر بیشتر نباشد؛ برای مثال، اگر 140 شتر دارد، باید برای صد شتر، دو شتری كه داخل سال چهارم شده و برای چهل شتر، یک شتر ماده‌ای كه داخل سال سوم شده، بپردازد و در صورت نداشتن شتر ماده، شتر نر در سن خاص کافی است و اگر آن نیز مقدور نبود، قیمت آن پرداخت شود.

مسأله 2133- زكات ما بین دو نصاب واجب نیست، پس اگر شمار شترهایی كه دارد، از نصاب يكم كه پنج شتر است بگذرد، تا به نصاب دوم كه ده شتر است نرسیده، فقط باید زكات پنج شتر را بپردازد. همین‌گونه است در نصاب‌های بعد.

نصاب گاو

مسأله 2134- گاو و گاومیش دو نصاب دارد: 1. سی رأس؛ یعنی اگر شمار گاو به سی رأس رسید، چنانچه ديگر شروط ذكرشده را داشته باشد، مالک باید یک گوساله‌ای كه داخل سال دوم شده باشد، زكات بپردازد. 2. چهل رأس كه زكات آن، یک گوسالهٔ ماده‌ای است كه داخل سال سوم شده باشد؛ امّا زكات بین سی و چهل رأس واجب نیست؛ برای مثال، كسی كه سی و نه رأس گاو دارد، فقط باید زكات سی رأس آن‌ها را بپردازد؛ نیز اگر آمار گاو او از چهل رأس بیشتر باشد، تا به شصت گاو نرسیده، فقط باید زكات چهل رأس آن را بپردازد و پس از آنكه به شصت ـ یعنی دو برابر نصاب یکم ـ رسید، باید دو گوساله‌ای كه داخل سال دوم شده بپردازد.

همچنین هرچه بالا رود، باید سی، سی حساب یا چهل، چهل، یا با سی و چهل حساب كند و زكات آن را به روشی كه ذكر شده بپردازد؛ ولی باید به گونه‌ای حساب كند كه چیزی نماند؛ یا اگر چیزی ‌ماند، از نُه رأس بیشترنباشد؛ برای مثال، اگر هفتاد رأس گاو دارد، باید به حساب سی و چهل محاسبه كند و برای سی ‌رأس آن، زكات سیتا و برای چهل رأس آن، زكاتِ چهل‌تا را بپردازد، چون اگر به سی رأس حساب كند، ده رأس آن زكات نداده میماند؛ ولی در جایی كه رعایت این جهت ممكن نیست ـ مانند آنكه پنجاه گاو داشته باشد ـ به احتیاط چهل را معیار قرار دهد، اگرچه ده تا اضافه میآید.

نِصاب گوسفند

مسأله 2135- گوسفند پنج نصاب دارد: یکم. چهل كه زكات آن، یک گوسفند است و تا عدد آن‌ها به چهل نرسد، زكات ندارد. دوم. صد و بیست و یک كه زكات آن، دو گوسفند است. سوم. دویست و یک كه زكات آن، سه گوسفند است. چهارم. سیصد و یک كه زكات آن، چهار گوسفند است. پنجم. چهارصد و بیش از آن، كه باید آن‌ها را صدتا صدتا حساب كند و برای هر صد رأس آن‌ها یک گوسفند بپردازد و لازم نیست زكات را از خود گوسفندها بپردازد، بلكه اگر گوسفند دیگری بدهد، یا مطابق قیمت گوسفند پول بپردازد، كافی است؛ ولی اگر بخواهد جنس دیگر بپردازد، در صورتی بیاشكال است كه برای فقرا بهتر باشد، اگرچه لازم نیست.

مسأله 2136- زكات ما بین دو نصاب واجب نیست، پس اگر آمار گوسفندهای كسی از نصاب يكم كه چهل است بیشتر باشد، تا به نصاب دوم كه صد و بیست و یک است نرسیده، فقط باید زكات چهل رأس آن را (که زکات مجموع آن‌ها شمرده می‌شود) بپردازد و بیش از آن لازم نیست؛ همچنین است در نصاب‌های بعدی.

مسأله 2137- زكات شتر، گاو و گوسفندی كه به مقدار نصاب برسد واجب است؛ چه همهٔ آن‌ها نر باشند یا مادّه؛ یا برخی نر و بعضی مادّه باشند.

مسأله 2138- در حکم زكات، گاو و گاومیش یک جنس حساب میشوند و شتر عربی و غیر عربی یک جنس است؛ همچنین بز، میش و شیشک (برّه) در زكات با هم فرقی ندارند.

مسأله 2139- اگر برای زكات، گوسفند میپردازد، باید داخل سال دوم شده باشد و چنانچه بز میپردازد، باید داخل سال سوم شده باشد.

مسأله 2140- اگر قیمت گوسفندی که مالک آن را برای زكات میپردازد، مختصری از گوسفندان خوب او كمتر باشد، ولی با قیمت گوسفندهای متوسط او همسان باشد، اشكالی ندارد. البته بهتر است گوسفندی را كه قیمت آن از تمام گوسفندهایش بیشتر است بپردازد؛ همچنین است در گاو و شتر.

مسأله 2141- اگر چند نفر با هم شریک باشند، هر كدام آنان كه سهمش به نصاب یکم رسیده، باید زكات آن را بپردازد و بر كسی كه سهم او كمتر از نصاب یکم است، زكات واجب نیست.

مسأله 2142- اگر یک نفر در چند جا گاو یا شتر یا گوسفند داشته باشد و روی هم به اندازهٔ نصاب باشند، باید زكات آن‌ها را بپردازد.

مسأله 2143- اگر گاو، گوسفند و شتری كه دارد، مریض و معیوب هم باشند، باید زكات آن‌ها را بپردازد.

مسأله 2144- اگر گاو، گوسفند و شتری كه دارد، همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زكات را از خود آن‌ها بپردازد؛ ولی چنانچه همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زكات آن‌ها را از بیمار، معیوب یا پیر بپردازد، بلكه اگر برخی از آن‌ها سالم و بعضی بیمار و دسته‌ای معیوب و دستهٔ دیگربیعیب و مقداری پیر و بخشی جوان باشند، به احتیاط مستحب، برای زكات آن‌ها از سالم و بیعیب و جوان بپردازد.

مسأله 2145- اگر پیش از تمام شدن ماه یازدهم گاو و گوسفند و شتری را كه دارد با چیز دیگر معاوضه كند، یا نصابی را كه دارد با مقدار نصاب از همان جنس تبدیل كند ـ برای مثال، چهل گوسفند بپردازد و چهل گوسفند دیگر بگیرد ـ احتیاط واجب، پرداخت زكات آن‌هاست.

مسأله 2146- كسی كه باید زكات گاو، گوسفند و شتر را بپردازد، اگر زكات آن‌ها را از مال دیگرش بپردازد، تا وقتی آمار آن‌ها از نصاب كم نشده، همه ساله باید زكات را بپردازد و چنانچه از خود آن‌ها بدهد و از نصاب يكم كمتر شوند، زكات بر او واجب نیست؛ برای مثال، كسی كه چهل گوسفند دارد، اگر از مال دیگرش زكات آن‌ها را بپردازد، تا وقتی كه گوسفندهای او از چهل كم نشده، همه ساله باید یک گوسفند بپردازد و اگر از خود آن‌ها بدهد، تا زمانی كه به چهل نرسیده، زكات بر او واجب نیست.

موارد مصرف زكات

مسأله 2147- مالک میتواند زكات  مال خود را در هشت مورد صرف كند:

1. فقیر و او كسی است كه مخارج سال خود و افراد تحت تكفّلش را ندارد. كسی كه صنعت یا مِلک یا سرمایه‌ای دارد كه میتواند به تدریج مخارج سال خود را به دست آورد، فقیر نیست.

2. مسكین و او، كسی است كه هزینه زندگی او سخت‌تر از فقیر تأمین میشود.

3. كسی كه از طرف امام یا نایب امام مأمور گردآوری و نگهداری زكات است و به حساب آن رسیدگی می‌كند و آن را به امام یا نایب او یا به فقرا می‌رساند.

4. كافرانی كه با پرداختن زكات به آنان به دین اسلام گرایش مییابند؛ یا در جنگ به مسلمانان كمک میكنند.

5. خریداری برده‌ها و آزاد كردن آنان.

6. بدهكاری كه نمیتواند دَین خود را بپردازد.

7. سبیل الله؛ یعنی كاری كه مانند ساختن مسجد، منفعت عمومی دینی دارد و ساختن پل و اصلاح راه كه سود آن به همه مسلمانان میرسد و آنچه برای اسلام سودمند است، به هر صورت كه باشد.

8. ابن‌السبیل؛ یعنی مسافر در سفر مانده‌ای كه محتاج شده است. احكام این‌ها در مسائل آینده ذكر خواهد شد.

مسأله 2148- به احتیاط واجب، فقیر و مسكین بیش از هزینهٔ سال خود و افراد تحت تكفّلش را از زكات نگیرد و اگر مقداری پول یا جنس دارد، تنها به اندازهٔ كسری مخارج یک سالش زكات بگیرد.

مسأله 2149- كسی كه مخارج سالش را داشته، اگر مقداری از آن را صرف كند و سپس شک كند كه آنچه مانده به اندازهٔ مخارج سال او هست یا نه، نمیتواند زكات بگیرد.

مسأله 2150- صنعتگر، كارگر، مالک یا تاجری كه درآمد او از هزینهٔ سالش كمتر است، میتواند برای كسری مخارجش زكات بگیرد و لازم نیست كه ابزار كار یا ملک یا سرمایهٔ خود را به مصرف مخارج برساند.

مسأله 2151- فقیری كه خرج سال خود و افراد تحت تكفّلش را ندارد، اگر خانه‌ای دارد كه ملک اوست و در آن نشسته، یا وسیله نقلیه دارد، چنانچه بدون این‌ها نتواند زندگی كند ـ اگرچه برای حفظ آبرویش باشد ـ میتواند زكات بگیرد؛ همچنین است وسایل خانه، ظرف، لباس تابستانی و زمستانی و امکانات مورد نیاز كه آن‌ها را ندارد و به آن‌ها نیاز دارد، میتواند از زكات خریداری كند.

مسأله 2152- فقیری كه یادگیری صنعت برای او مشكل نیست، باید آن را بیاموزد و با گرفتن زكات زندگی نكند؛ ولی تا وقتی مشغول آموختن است، میتواند زكات بگیرد.

مسأله 2153- فقیری كه میتواند كسب كند و هزینه خود و افراد تحت تكفّلش را تهیّه نماید، ولی از روی تنبلی اقدام نمیكند، جایز نیست زكات بگیرد و شخص فقیری كه كسب، مانع ادامهٔ تحصیل اوست، در هیچ صورتی نمیتواند از سهم فقرا زكات بگیرد و در صورتی که تحصیل بر او واجب عینی یا کفایی بوده و تحصیل او منفعت عمومی داشته باشد می‌تواند از سهم فی سبیل الله دریافت کند.

مسأله 2154- به كسی كه درگذشته فقیر بوده و میگوید فقیرم، تا وقتی که گمان بر خلاف حاصل نشود، می‌توان زكات پرداخت كرد.

مسأله 2155- كسی كه میگوید فقیرم و درگذشته فقیر نبوده، یا معلوم نیست فقیر بوده یا نه، اگر از ظاهر حالش گمان پیدا شود كه فقیر است، یا افراد مورد اعتماد خبر دهند كه او فقیر است، میتوان به او زكات پرداخت.

مسأله 2156- كسی كه باید زكات بپردازد، چنانچه از فقیری طلبكار باشد، میتواند طلبی را كه از او دارد، زكات حساب كند.

مسأله 2157- اگر فقیرِ بدهكار بمیرد و تركه‌ای كه برای بدهکاری او کفایت کند نداشته باشد، می‌توان بدهکاری او را برای زکات حساب کرد.

مسأله 2158- زکاتی را که شخص به فقیر میپردازد، لازم نیست به او بگوید كه زكات است، بلكه اگر فقیر خجالت بكشد، مستحبّ است به گونه‌ای كه دروغ نشود، به اسم پیشكش بپردازد؛ ولی باید قصد زكات كند.

مسأله 2159- اگر به خیال اینكه كسی فقیر است، به او زكات بپردازد و سپس بفهمد فقیر نبوده، یا از روی ندانستن مسأله به كسی كه میداند فقیر نیست زكات بپردازد، كافی نیست؛ چنانچه چیزی را كه به او پرداخته باقی باشد، میتواند از او بگیرد و باید آن یا عوضش را به مستحقّ بپردازد و اگر از بین رفته باشد، چنانچه كسی كه آن چیز را گرفته نمیدانسته كه زكات است، ضامن نیست و اگر میدانسته یا احتمال میداده كه زكات است، میتوان عوض آن را از او گرفت و به مستحقّ پرداخت؛ ولی چنانچه به غیر عنوان زكات داده، نمیتواند چیزی از او بگیرد و باید از مال خودش زكات را به مستحقّ بپردازد و در تمام صورت‌ها میتواند از مال خودش زكات را بپردازد و از گیرنده زکات مطالبه نكند.

مسأله 2160- كسی كه بدهكار است و نمیتواند بدهی خود را بپردازد، اگرچه هزینهٔ سال خود را داشته باشد، میتواند برای پرداخت قرض خود زكات بگیرد؛ ولی باید مالی را كه قرض كرده، در معصیت خرج نكرده باشد؛ یا اگر در معصیت هزینه كرده، از آن معصیت توبه كرده باشد كه در این صورت از سهم فقرا میتوان به او پرداخت.

مسأله 2161- اگر به كسی كه بدهكار است و نمیتواند بدهی خود را بپردازد، از سهم بدهکاران زكات بدهد و سپس بفهمد قرض را در معصیت مصرف كرده، چنانچه آن بدهكار فقیر باشد، میتواند آنچه را به او داده، از سهم فقرا به عنوان زكات حساب كند؛ ولی اگر چیزی را كه گرفته در شرابخواری یا به صورت آشكارا در معصیت صرف كرده و از معصیت خود توبه نكرده، به احتیاط واجب، باید چیزی را كه به او پرداخته، برای زكات حساب نكند.

مسأله 2162- كسی كه بدهكار است و نمیتواند بدهی خود را بپردازد، اگرچه فقیر نباشد، شخص بدهکارِ زکات میتواند طلبی را كه از او دارد، زكات حساب كند.

مسأله 2163- مسافری كه خرجی او تمام شده، یا وسیله نقلیه‌اش از كار افتاده، یا اموالش به سرقت رفته، چنانچه سفر او معصیت نباشد و نتواند با قرض كردن یا فروختن چیزی خود را به مقصد برساند، اگرچه در وطن خود فقیر نباشد، میتواند زكات بگیرد؛ ولی اگر بتواند در جای دیگر با قرض كردن یا فروختن چیزی هزینهٔ سفر خود را فراهم كند، فقط به مقداری كه به آنجا برسد، میتواند زكات بگیرد.

مسأله 2164- مسافری كه در سفر درمانده شده و زكات گرفته، پس از آنكه به وطنش رسید، اگر چیزی از زكات اضافه آمده باشد، در صورتی كه بدون دشواری نتواند بقیّه را به صاحب مال، یا وكیل، یا نايب او برساند، باید آن را به حاكم شرع بپردازد و زكات بودن آن را اعلام کند.

اوصاف مستحقّ زكات

مسأله 2165- كسی كه از غیر سهم كارگزاران زكات و سهم گرایش به اسلام و كمک به جهاد دینی زكات میگیرد، باید شیعهٔ دوازده امامی باشد و اگر شیعه بودن كسی از راه شرعی ثابت شود و به او زكات بپردازد و زكات تلف شود و سپس معلوم گردد كه شیعه نبوده، واجب است احتیاطاً دوباره زكات بپردازد.

مسأله 2166- اگر طفل یا دیوانه‌ای از شیعه فقیر باشد، كسی كه زكات میپردازد، میتواند زكات را به ولیّ او تحویل دهد، تا به مصرف او برساند، به قصد اینكه آنچه را میپردازد ملک طفل یا دیوانه باشد.

مسأله 2167- اگر به ولیّ طفل یا دیوانه دسترسی ندارد، میتواند خودش یا به دست فردی امین، زكات را به مصرف طفل یا دیوانه برساند و باید هنگامی که زكات را به مصرف آنان می‌رساند، نیّت زكات كند.

مسأله 2168- به فقیری كه فقر او ثابت شده، میتوان زكات داد، هرچند گدایی میكند؛ ولی به كسی كه زكات را در معصیت مصرف میكند، نمیتوان زكات داد.

مسأله 2169- كسی كه آشكارا معصیت كبیره انجام میدهد، به احتیاط واجب، به او زكات نپردازند.

مسأله 2170- به كسی كه بدهكار است و نمیتواند بدهی خود را بپردازد، اگرچه مخارج او بر انسان واجب باشد ـ مانند فرزند، همسر، پدر و مادر ـ میتوان زكات پرداخت، تا بدهی خود را بپردازد؛ ولی اگر زن برای هزینهٔ زندگی خود قرض كرده باشد، شوهر نمیتواند بدهی او را از زكات بپردازد، بلكه اگر كس دیگری هم كه مخارج او بر انسان واجب است، برای هزینهٔ زندگی خود قرض كند، به احتیاط واجب، بدهی او را از زكات نپردازد.

مسأله 2171- انسان نمیتواند مخارج كسانی را كه مثل اولاد، خرجشان بر او واجب است، از زكات بپردازد؛ ولی دیگران میتوانند به آنان زكات بپردازند.

مسأله 2172- اگر انسان زكات را به پسرش بپردازد تا خرج زن و خدمتكار خود کند، اشكال ندارد.

مسأله 2173- اگر پسر به كتاب‌های علمی دینی احتیاج داشته باشد، پدر میتواند برای خریدن آن‌ها به او زكات بپردازد.

مسأله 2174- پدر میتواند به پسرش زكات بپردازد، تا برای خود زن بگیرد. پسر هم میتواند برای آنكه پدرش زن بگیرد، زكات خود را به او بپردازد.

مسأله 2175- به زنی كه شوهرش هزینهٔ او را میپردازد و زنی كه شوهرش مخارج او را نمیپردازد، ولی زن میتواند بدون دشواری از او هزینه را دریافت كند، نمیتوان زكات پرداخت. 

مسأله 2176- زنی كه به عقد موقّت کسی درآمده، اگر فقیر باشد، شوهرش یا دیگری میتواند به او زكات بپردازد؛ ولی اگر شوهرش در ضمن عقد موقّت شرط كند كه مخارج او را بپردازد، یا به سبب دیگری پرداختن مخارجش بر او واجب باشد، در صورتی كه بتواند مخارج آن زن را بپردازد، یا زن بدون دشواری بتواند هزینه را از او دریافت كند، نمیتوان به آن زن زكات پرداخت.

مسأله 2177- زن میتواند به شوهر فقیر خود زكات بپردازد، اگرچه شوهر، زكات را صرف هزینه خود آن زن كند.

مسأله 2178- سیّد میتواند از سیّد زكات بگیرد، چنان‌كه غیر سیّد میتواند از سیّد زكات دریافت كند؛ ليكن سیّد نمیتواند از غیر سیّد زكات بگیرد؛ ولی اگر خمس و وجوه ديگر، مخارج او را كفايت نكند و از گرفتن زكات ناچار باشد، میتواند از غیر سیّد زكات بگیرد؛ ولی به احتیاط واجب، اگر ممكن باشد، فقط به مقداری بگيرد كه برای مخارج روزانه‌اش ناچار است.

مسأله 2179- مراد از صدقه واجب كه پرداخت آن از غیرِ سادات به سادات حرام است، زكات اموال زَكَوی (غلّات چهارگانه و اَنعام سه‌گانه) و زكات فطره است؛ اما برخی صدقه‌هایی كه پرداختن آن واجب است ـ مانند مجهول‌المالک كه صدقه دادن (تصدّق) آن واجب است ـ نیز صدقه‌های مستحب را میتوان به سادات پرداخت.

مسأله 2180- كسی كه معلوم نیست سیّد است یا نه، و ادعای سیادت ندارد، میتوان به او زكات پرداخت. 

نيّت زكات

مسأله 2181- زكات‌دهنده باید زكات را به عنوان زكات و به قصد قربت، یعنی برای انجام دادن فرمان خدای عالم بپردازد و اگر، هم زكات مال بر او واجب شده است، هم زكات فطره، باید در نیّت معیّن كند كه آنچه را میپردازد، زكات مال است یا زكات فطره؛ ولی اگر مثلاً زكات گندم و جو بر او واجب باشد، لازم نیست معیّن كند چیزی را كه میپردازد، زكات گندم است یا زكات جو.

مسأله 2182- كسی كه زكات چند مال بر او واجب شده، اگر به مقدار كافی از مالی به عنوان زكات بپردازد و نیّت هیچ كدام آن‌ها را نكند و برابر عادت وی به قسم خاص برنگردد، ذمّه او تبرئه میشود و كافی است.

مسأله 2183- اگر كسی را وكیل كند كه زكات مال او را بپردازد، چنانچه وكیل هنگام پرداختن زكات به فقیر، به نیابت از مالک نیّت زكات كند، كافی است، چنان‌كه نیّت مستمر مالک تا زمان رسیدن زكات به فقیر كفایت میكند، هرچند وكیل غفلت كند.

 

مسأله 2184- اگر مالک یا وكیل او بدون قصد قربتْ زكات را به فقیر بپردازند و پیش از آنكه آن مال از بین برود، خود مالک، با قصد قربت نیّت زكات كند، زكات حساب میشود.

مسأله 2185- اگر كسی بدون قصد تفصیلی قربت، زكات را به فقیر پرداخت و آن مال از بین رفت، كفایت میكند، چون زكاتْ واجب عبادی است و قصد قربت، هرچند به صورت ارتكازی و اجمالی باشد، كافی است. البته اگر در صورت التفاتْ هیچ‌گونه قصد قربت نداشت، به احتیاط واجب، باید دوباره بپردازد.

مسأله 2186- مسلمانی كه مُستبصر (شیعه) شد، عباداتی كه موافق مذهب خودش انجام داده اعاده ندارد، مگر زكات كه سهم فقیر آن را باید به فقیر شیعه بپردازد؛ ولی اگر از آغاز، آن را به فقیر شیعه و با قصد قربت داده باشد، اعاده ندارد.

مسأله 2187- در حال غیبت، دادن زكات به مجتهد جامع الشّرايط مانند دادن زكات به امام معصوم كفایت میكند و در صورت مطالبه، احتیاط واجب، پذیرش است.

مسأله 2188- كسی كه زكات را به میل خود نمیپردازد، حاكم شرع میتواند به اجبار از او دریافت كند و احتساب آن به عنوان زكات، وقتی است كه حاكم شرع با قصد عنوان، نیز با نیّت قربت، به مصرف برساند.

احکام متفرقه زكات

مسأله 2189- هنگام جدا كردن گندم و جو از كاه و وقت خشک شدن خرما و انگور، انسان باید زكات را به فقیر بپردازد؛ یا از مال خود جدا كند و زكات طلا، نقره، گاو، گوسفند و شتر را پس از تمام شدن ماه دوازدهم باید به فقیر بپردازد؛ یا از مال خود جدا كند؛ ولی پس از جدا كردن اگر منتظر فقیر معیّنی باشد، یا بخواهد به فقیری بپردازد كه از جهتی برتری دارد، میتواند دادن زكات را به انتظار او تأخیر اندازد.

مسأله 2190- زكات گندم، جو، خرما، كشمش، طلا و نقره را میتوان از خود آن‌ها پرداخت و میتوان قیمت آن را حساب كرد؛ همچنین است در زكات شتر، گاو و گوسفند؛ و اگر قیمت را میپردازد، بنا بر احتیاط واجب باید پول نقد بپردازد، مگر گیرنده رضایت داشته باشد. معیار قیمت، زمان پرداختن زكات به مستحقّ است.

مسأله 2191- كسی كه میتواند زكات را به مستحقّ برساند، اگر نپردازد و با كوتاهی او از بین برود، باید عوض آن را بپردازد.

مسأله 2192- اگر زكات را از خود مال كنار بگذارد، میتواند در بقیّه آن تصرّف كند و چنانچه از مال دیگرش كنار بگذارد، میتواند در تمام مال تصرّف كند.

مسأله 2193- انسان نمیتواند زكاتی را كه كنار گذاشته، برای خود بردارد و چیز دیگری به‌جای آن بگذارد.

مسأله 2194- اگر از زكاتی كه كنار گذاشته منفعتی ببرد ـ مثلاً گوسفندی كه برای زكات گذاشته برّه بیاورد ـ مال مستحق زكات است.

مسأله 2195- اگر وقتی كه زكات را كنار میگذارد مستحقی حاضر باشد، بهتر است زكات را به او بپردازد، مگر كسی را در نظر داشته باشد كه دادن زكات به او از جهتی بهتر است.

مسأله 2196- اگر با عین مالی كه برای زكات كنار گذاشته برای خودش تجارت كند، معامله‌ای فضولی و نیازمند اجازه حاكم شرع است و در صورت اجازه، اصل مال و سود آن، برای مستحق زكات است.

مسأله 2197- اگر پیش از آنكه زكات بر او واجب شود، چیزی به عنوان زكات به فقیر بپردازد، زكات حساب نمیشود و پس از آنكه زكات بر او واجب شد، اگر کالایی را كه به مستحقِ دریافتِ زكات پرداخته از بین نرفته باشد و آن مستحق هم به استحقاق باقی باشد، میتواند کالای پرداخت‌شدهٔ به او را زكات حساب كند.

مسأله 2198- فقیری كه میداند زكات بر شخص پرداخت‌كننده آن واجب نشده، اگر چیزی را به عنوان زكات از او بگیرد و نزد فقیر تلف شود، ضامن است، پس بعد از وجوب زكات، اگر آن فقیر به فقر خود باقی باشد، شخص مكلّف به پرداخت زكات میتواند قیمت چیزی را كه به فقیر پرداخته، به عنوان زكات حساب كند.

مسأله 2199- فقیری كه نمیداند زكات بر پرداخت كننده آن واجب نشده، اگر چیزی را به عنوان زكات از او بگیرد و پیش او تلف شود، ضامن نیست و شخص مكلف به پرداخت زكات نمیتواند عوض آن را زكات حساب كند.

مسأله 2200- مستحبّ است زكات گاو، گوسفند و شتر را به فقیرهای آبرومند بپردازد و در پرداختن زكات، خویشان خود را بر دیگران و اهل علم و كمال را بر غیر آنان، و كسانی را كه اهل سؤال (درخواست) نیستند، بر اهل سؤال مقدّم بدارد؛ ولی اگر پرداختن زكات به فقیری از جهت دیگری بهتر باشد، مستحبّ است زكات را به او بپردازد.

مسأله 2201- بهتر است زكات را آشكار، و صدقهٔ مستحبّی را مخفیانه بپردازد.

مسأله 2202- اگر در شهر كسی كه میخواهد زكات بپردازد، مستحقی نباشد و نتواند زكات را به مصرف دیگری هم كه برای آن معیّن شده برساند،چنانچه امید نداشته باشد كه بعداً مستحقّ پیدا كند، باید زكات را به شهر دیگر ببرد و به مصرف زكات برساند؛ ولی مخارج بردن به آن شهر به عهدهٔ خود اوست و اگر زكات بدون تفریط تلف شود، ضامن نیست.

مسأله 2203- اگر در شهر خودش مستحقّ پیدا شود، میتواند زكات را به شهر دیگر ببرد؛ ولی مخارج بردن به آن شهر را باید از خودش بپردازد و اگر زكات تلف شود، ضامن است، هرچند كوتاهی نكرده باشد، مگر آنكه به اجازه حاكم شرع برده باشد.

مسأله 2204- اجرت وزن و پیمانه كردن گندم، جو، كشمش و خرمایی را كه برای زكات میپردازد، بنا بر احتیاط واجب با مالک است.

مسأله 2205- كسی كه 2 مثقال و 15 نخود نقره یا بیشتر، زكات بدهكار است، بنا بر احتیاط واجب نمیتواند كمتر از 2 مثقال و 15 نخود نقره به یک فقیر بپردازد؛ نیز اگر غیر نقره چیز دیگری ـ مانند گندم و جو ـ بدهكار باشد و قیمت آن به 2 مثقال و 15 نخود نقره هم برسد، بنا بر احتیاط واجب نمیتواند به یک فقیر كمتر از آن بپردازد.

مسأله 2206- مكروه است انسان از مستحقّ درخواست كند كه زكاتی را كه از او گرفته به او بفروشد؛ ولی اگر مستحقّ بخواهد چیزی را كه گرفته پس از تعیین قیمت، آن را بفروشد، كسی كه زكات را به او پرداخته، در خریدن آن بر دیگران مقدّم است.

مسأله 2207- كسی كه مالک حدّ نصاب طلا یا نقره بوده و چند سال بر آن گذشته و زكات آن را نپرداخته است، در صورتی كه زكات فعلی آن را پرداخت كند، كافی است.

مسأله 2208- اگر شک كند زكاتی را كه بر او واجب بوده پرداخته یا نه، باید زكات را بپردازد، هرچند شک او برای زكات سال‌های گذشته باشد.

مسأله 2209- فقیر و حاكم شرع نمیتوانند زكات را به كمتر از مقدار آن صلح كنند؛ یا چیزی را گران‌تر از قیمت آن برای زكات قبول كنند؛ یا زكات را از مالک بگیرند و به او ببخشند؛ ولی كسی كه زكات بسياری بدهكار است و فقیر شده و نمیتواند زكات را بپردازد و امید هم ندارد كه دارا شود، چنانچه بخواهد توبه كند، فقیر و حاكم شرع میتوانند زكات را از او بگیرند و به او ببخشند.

مسأله 2210. انسان میتواند از زكات، قرآن یا كتاب دینی یا كتاب دعا بخرد و وقف كند، اگرچه بر اولاد خود و بر كسانی وقف كند كه خرج آنان بر او واجب است؛ نیز میتواند تولیت زكات وقف‌شده را برای خود یا اولاد خود قرار دهد.

مسأله 2211- انسان نمیتواند از زكات، املاكی بخرد و بر اولاد خود یا بر كسانی كه مخارج آنان بر او واجب است، وقف كند كه سود آن را به مصرف مخارج خود برسانند.

مسأله 2212- با اذن حاكم شرع میتوان از زكات ملكی خرید و بر یكی از مصرف‌های زكات وقف كرد، تا درآمد آن به مصرف خاص وقف برسد.

مسأله 2213- مستحق زكات میتواند برای رفتن به حجّ، زیارت و مانند این‌ها زكات بگیرد و اگر فقیری به اندازهٔ خرج سالش زكات گرفته باشد، نمیتواند از سهم فقرا برای زیارت و مانند آن زكات بگیرد؛ اما از سهم سبیل الله مانعی ندارد.

مسأله 2214- اگر مالکْ فقیری را وكیل كند كه زكات مال او را بپردازد، چنانچه آن فقیر احتمال دهد كه قصد مالک این بوده كه خود آن فقیر از زكات برندارد، نمیتواند چیزی از آن را برای خودش بردارد و اگر یقین یا اطمینان داشته باشد كه قصد مالک این نبوده، برای خودش هم میتواند بردارد.

مسأله 2215- اگر فقیر شتر، گاو، گوسفند، طلا و نقره را به عنوان زكات بگیرد، چنانچه شرط‌هایی كه برای واجب شدن زكات بیان شد، در آن‌ها جمع شود، باید زكات آن‌ها را بپردازد.

مسأله 2216- اگر دو نفر در مالی كه زكات آن واجب شده با هم شریک باشند و یكی از آنان زكات قسمت خود را بپردازد و سپس مال را قسمت كنند، چنانچه بداند شریكش زكات سهم خود را نپرداخته، تصرّف او در سهم خودش هم اشكال دارد.

مسأله 2217- كسی كه خمس یا زكات بدهكار است و كفّاره و نذر و مانند این‌ها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، چنانچه نتواند همهٔ آن‌ها را بپردازد، اگر مالی كه خمس یا زكات آن واجب شده، از بین نرفته باشد، باید خمس و زكات آن‌ها را بپردازد و چنانچه از بین رفته باشد، میتواند خمس یا زكات را بپردازد؛ یا كفّاره، نذر، قرض و مانند این‌ها را ادا یا توزیع كند. البته مناسب است ضروریترین نیازها را مقدّم بدارد.

مسأله 2218- كسی كه خمس یا زكات بدهكار است و نذر، كفاره و مانند این‌ها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، اگر بمیرد و مال او برای همهٔ آن‌ها كافی نباشد، چنانچه مالی كه خمس و زكات آن واجب شده از بین نرفته باشد، باید خمس یا زكات را بپردازند و ماندهٔ مال او را به چیزهای دیگری كه بر او واجب است، قسمت كنند و اگر مالی كه خمس و زكات آن واجب شده از بین رفته باشد، میتواند مال او را به خمس، زكات، قرض، نذر و مانند این‌ها قسمت كند؛ برای مثال، اگر چهل تومان خمس بر او واجب است و بیست تومان به كسی بدهكار است و همهٔ مال او سی تومان است، باید بیست تومان برای خمس و ده تومان به دَیْن او بپردازند. مناسب است ضروریترین نیازها را نیز ترجیح دهد.

مسأله 2219- كسی كه مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نكند میتواند برای معاش خود كسب كند، چنانچه تحصیل آن علم، بر او واجب یا مستحبّ باشد، میتوان به وی زكات پرداخت و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زكات دادن به او اشكال دارد.

مسأله 2220- كسانی كه مشغول فراگرفتن علم واجب یا عمل واجب دیگری هستند، میتوانند از زكات استفاده كنند.

مسأله 2221- مال مجهول‌المالک را باید به فقیه جامع الشرایط كه نايب امام معصوم است، پرداخت كرد؛ یا به اذن او صدقه داد.

مسأله 2222- مال پیدا شده (لقطه) را باید معرّفی و اعلان كرد و در صورت ناامید شدن از شناسایی صاحب مال، میتوان از طرف صاحب آن صدقه داد.

مسأله 2223- كسی كه میداند مبلغی به فردی بدهكار است و بیش از آن را شک دارد و طلبكار را هم نمیشناسد، آن مبلغ متیقّن، حكم مجهول‌المالک را دارد؛ یعنی باید آن را به حاكم شرع بپردازد؛ یا به اذن او صدقه بدهد.

زکات فطره

مسأله 2224- کسی که هنگام مغرب شب عید فطر بالغ، عاقل و هوشیار است و فقیر و بندهٔ دیگری نیست، باید برای خود و کسانی که نانخور او هستند، زکات فطره بپردازد.

مسأله 2225- مقدار زکات فطره برای هر نفر حدود سه کیلو گندم، جو، برنج، خرما، کشمش و مانند آن‌ها؛ یا قیمت آن‌هاست که در هر مکانی، قیمت خاص خود را دارد.

مسأله 2226- کسی که مخارج سال خود و کسانی را که در خرج او هستند ندارد و کسب و حرفه‌ای نیز ندارد تا بتواند هزینهٔ سال خود و عائله‌اش را از آن راه بگذراند، فقیر است و پرداختن زکات فطره بر او واجب نیست.

مسأله 2227- کسی که هنگام مغرب شب عید فطر دیوانه باشد، زکات فطره بر او واجب نیست.

مسأله 2228- اگر كودک پیش از مغرب یا مقارن آن بالغ شود، یا دیوانه عاقل شود، یا فقیر بینیاز گردد، چنانچه شروط وجوب زکات فطره را دارا باشد و نانخور دیگری نباشد، باید فطریّه بپردازد.

مسأله 2229- کسی که حقوق‌بگیر است و تا ظهر روز عید حقوقش را نگرفته و پولی برای پرداختن زکات فطره ندارد، قرض کردن بر او واجب نیست، هرچند اگر قرض كرده و زکات فطره را ادا كند، صحیح است. البته اگر قرض نکرده باشد، پس از دریافت حقوق باید زکات فطره را بپردازد.

حلال بودن زکات فطره

مسأله 2230- كسی كه با مال حرام مانند ربا، رِشا، اختلاس و...، عائله یا مهمان را غذا می‌دهد، واجب است که با مال حلال، زکات فطره خود و همه آن‌ها را بپردازد.

فطره مهمان

مسأله 2231- فرض‌های فطرهٔ مهمان چنین است: 1. اگر مهمان و میزبان هردو فقیر باشند، زکات فطره بر هیچ‌کدام واجب نیست. 2. چنانچه میزبان غنی و مهمان فقیر باشد، زکات فطره مهمانِ فقیر بر میزبان واجب است.3. اگرمیزبان فقیر و مهمان غنی باشد، زکات فطره بر میزبان واجب نیست و بر مهمان واجب است که احتیاطاً زکات فطره خود را بپردازد. 4. هرگاه میزبان و مهمان هردو غنی باشند و میزبان زکات فطره را نپردازد، بر مهمان واجب نیست که زکات فطره خود را بپردازد، زیرا آن که زکات فطره بر او واجب شده با نپرداختنش معصیت کرده است و بر مهمان هم اصلاً واجب نشده است، هرچند احتیاط این است که مهمان زکات فطره خود را بپردازد و احتیاط کامل، آن است که برائت ذمّهٔ کسی را که زکات بر او واجب شده، نیّت بکند. 5.زکات فطرهٔ شخصی که اول مغرب شب عید (نه غروب آن) نانخور کسی شود ـ چه با رضایت او وارد شود، یا بدون رضایت وی ـ بر او واجب است. صِرف خوردن نان میزبان در شب عید فطر، کافی نیست، بلکه باید نانخور او حساب شود، بنابراین مهمانی که فقط افطار کسی را میخورد و نانخور او شمرده نمیشود، فطریّهٔ او بر میزبان واجب نیست.

مسأله 2232- زکات فطرهٔ مهمانی که بعد از مغرب شب عید فطر وارد می‌شود، بر صاحب‏خانه واجب نیست، اگرچه پیش از مغرب او را دعوت كرده و در خانه وی هم افطار كند.

مصرف زكات فطره

مسأله 2233- اگر زكات فطره را به یكی از هشت مصرفی كه برای زكات مال گفته شد برسانند كافی است؛ ولی به احتیاط مستحب، فقط به فقرای شیعه بپردازند.

مسأله 2234- اگر طفل شیعه‏ای فقیر باشد، انسان میتواند فطره را به مصرف او برساند؛ یا با پرداختن به ولیّ طفل، ملک طفل كند.

شروط مصرف كننده

مسأله 2235- فقیری كه فطره به او میپردازند، لازم نیست عادل باشد؛ ولی به احتیاط واجب به شرابخوار و كسی كه آشكارا معصیت كبیره میكند، فطره نپردازند؛ نیز به كسی كه فطره را در معصیت مصرف میكند، نباید فطره بپردازند.

مسأله 2236- مستحب است در دادن زكات فطره، خویشانِ فقیر خود را بر دیگران مقدّم بدارد؛ سپس همسایگان فقیر را؛ آن‌گاه اهل علم فقیر را؛ ولی اگر دیگران از جهتی برتری داشته باشند، مستحب است که آن‌ها را مقدّم بدارد.

مسأله 2237- اگر كسی بگوید فقیرم، نمیتوان به او فطره داد، مگر آنكه اطمینان حاصل شود؛ یا از ظاهر حالش گمان پیدا شود كه فقیر است؛ یا انسان بداند قبلاً فقیر بوده است.

فطره به سادات

مسأله 2238- مصرف زکات فطره، اگر غیر از فقیر و مسکین ـ یعنی یکی از موارد شش‌گانه دیگر ـ باشد، فرقی بین زکات‌دهنده سیّد و غیر سیّد نیست و اگر مصرف آن، فقیر یا مسکین باشد، می‌توان زکات فطره سیّد را به سیّد و غیر سیّد پرداخت کرد.

مسأله 2239- کودکان، معلولان و افراد بی‌سرپرستی که در آسایشگاه به‌سر می‌برند و سیّد هستند، می‌توان زکات سیّد را به مصرف غذا و داروی آن‌ها رساند.

مسأله 2240- كسی كه سیّد نیست، نمیتواند فطره خود را به سیّد بپردازد، حتی اگر سیّدی نانخور او باشد، نمیتواند فطره او را به سیّد بپردازد.

مسأله 2241- معیار در این مسأله، آن کسی است که هزینه زندگی برعهدهٔ اوست.

نيّتِ فطره

مسأله 2242- انسان باید زكات فطره را به قصد قربت ـ یعنی برای انجام دادن فرمان خدای عالم ـ بپردازد و هنگامی كه آن را میپردازد، نیّتِ فطره كند.

زمان پرداختن زكات فطره

مسأله 2243- كسی كه نماز عید فطر میخواند، بنا بر احتیاط واجب باید فطره را پیش از نماز عید بپردازد؛ یا کنار بگذارد، به صورتی که به منزلهٔ پرداخت كردن حساب شود؛ ولی اگر نماز عید نمیخواند، میتواند پرداختن فطره را تا ظهر تأخیر بیندازد.

مسأله 2244- اگر وقت پرداختن زكات فطره واجب، فطره را نپردازد و كنار هم نگذارد، به احتیاط واجب بعداً بدون اینكه نیّت ادا و قضا كند، فطره را بپردازد و اگر آن را كنار بگذارد، نمیتواند برای خودش بردارد.

مسأله 2245- اگر مالی را كه برای فطره كنار گذاشته از بین برود، چنانچه به فقیر یا یکی از مصرف‌های دیگر دسترسی داشته و پرداختن فطره را تأخیر انداخته، باید عوض آن را بپردازد و چنانچه به فقیر یا مصرف دیگر از مصرف‌های زکات فطره دسترسی نداشته، ضامن نیست، مگر آنكه در نگهداری آن كوتاهی كرده باشد.

مسأله 2246- پرداختن فطره پیش از عید فطر، چه در ماه رمضان باشد یا قبل از آن، صحیح نیست.

مسأله 2247- اگر پیش از ماه رمضان یا در بین آن به فقیر قرض بدهد و پس از آنکه زکات فطره بر او واجب شد، طلب خود را فطره حساب کند، اشکالی ندارد.

جابه‌جايي زكات فطره

مسأله 2248- در صورتی كه زكات فطره را از مال خود جدا كرده باشد، اگر در محل خودش مستحق پیدا شود، به احتیاط واجب فطره را به جای دیگر نبرد و اگر به جای دیگر ببرد و تلف شود، باید عوض آن را بپردازد.

زكات فطرهٴ نانخوران دولت

مسأله 2249- سرباز، رزمنده، دانشجو، زندانی و... كه مخارج آن‌ها را دولت یا اداره آنان میپردازد، اگر شروط وجوب زكات فطره (تمکّن مالی) را دارند، پرداختن آن بر خود آنان واجب است.

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.
پورتال انهار

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس