جوانی در کلام امام خمینی (قدّس سرّه) - روز جوان

استفتائات رساله نوین احکام برگزیده

العروه الوثقی وسیلة النجاة منهاج الصالحین تحریر الوسیلة آراء المراجع

احکام > روز جوان:

جوانی در کلام امام خمینی (قدّس سرّه)

  
بسم الله الرحمن االرحيم
جوان در كلام حضرت امام خميني رحمت الله عليه
جوانان ، جلوه الهى
به تو و ساير جوآنها كه طالب معرفت اند وصيت مى كنم كه شما و همه موجودات جلوه اويند و ظهور وى اند. كوشش و مجاهد كنيد تا بارقه اى از آن را بيابيد و در آن محو شويد و از نيستى به هستى مطلق رسيد.[1]
به جوانهايتان سفارش كنيد؛ از قول من سلام به همه برسانيد، سفارش كنيد كه شما جوآنها جُند خدا هستيد؛ شما دست خدا هستيد، شماها كارى بكنيد كه ايران سربلند باشد در دنيا؛ ما پيش خدا سربلند باشيم ؛ خود شما پيش خدا آبرومند باشيد.[2]
جوآنها جديد العهد هستند به ملكوت عالم و نفوسشان پاك تر است و هر چه بالاتر روند، اگر مجاهده نكنند و تحت تربيت واقع نشوند، هر قدمى كه به بالا بردارند و هر مقدارى كه از سنشان بگذرد، بعيدتر مى شوند از ملكوت اعلا و اذهانشان كدورتش بيشتر مى شود و لهذا تربيت ها بايد از اول باشد.
از همان كودكى تحت تربيت انسان قرار بگيرد و بعد هم در هر جا كه هست يك مربى هايى باشد كه تربيت كنند انسان را و تا آخر عمر هم انسان محتاج به اين است كه تربيت بشود.[3]
تحول معنوى جوانان
اين مسئله اى كه آن اشخاصى كه در صدد تهذيب هستند، در صدد تزكيه نفس هستند. پنجاه سال زحمت مى كشد، بعد از زحمت هاى فراوان پنجاه ساله به يك مقامى مى رسند و اين جوآنها را خداى تبارك و تعالى آن طور در ظرف يك مدت بسيار كم ، متحول كرد به يك مقامى كه آن هايى كه پنجاه سال زحمت كشيده اند، نرسيده اند به اين مقام ؛ نرسيده اند به آن جا كه غير از خدا اصلاً هيچى نخواهند، شهادت را اين طور طالب باشند. اين طور غير شهادت را در برگيرند. اين يك مسئله مهمى است . ما هميشه بايد در نظر داشته باشيم كه اين مسئله ، مسئله عادى نيست.[4]
اين تحولى كه در جوان هاى ما، در انسانها، آنهايى كه متعهد هستند پيدا شده است ؛ اهميتش بيش تر از آن تحولى است كه در مملكت پيدا شده است . اين بود كه با همت شما جوانان همه قشرها، زن و مرد، بزرگ و كوچك ، اين سد باطل را(سد شيطانى را) شكستيد و شيطان ها را از حريم اسلام بيرون كرديد.[5]
ملتى كه جوانهاى او در جبهه ها، نماز شب مى خوانند و جهاد فى سبيل الله مى كند و اين جهاد را براى خودش فخر مى داند و زندگى ننگين فرصت طلبى و راحت طلبى را به كنار زده است و شب و روز خودش را در سنگر، با آن هواى گرم و با آن بى آبى و با آن شدت مى گذراند و پيش روى مى كند با كشتن من و امثال من كنار مى رود اين ملت ؟ اشتباه داريد شما، شمايى كه داريد دعوت مى كنيد به ايستادن در مقابل مردم ، در مقابل اين ملت ، مى خواهد كسى بايستد؟![6]
روح لطيف و ملكوتى جوان
جوانان ننشينند كه گَرد پيرى سر و روى آنان را سفيد كند.(اما به پيرى رسيده ايم و به مصائب و مشكلات آن واقفيم ) شما تا جوان هستيد مى توانيد كارى انجام دهيد، و تا نيرو و اراده جوانى داريد مى توانيد هواهاى نفسانى ، دنيايى و خواسته هاى حيوانى را از خود دور سازيد؛ ولى اگر در جوانى به فكر اصلاح و ساختن خود نباشيد، ديگر در پيرى كار از كار گذشته است . تا جوانيد فكر كنيد، (و) نگذاريد پير و فرسوده شويد. قلب جوان لطيف و ملكوتى است و انگيزه هاى فساد در آن ضعيف مى باشد؛ ليكن هر چه سن بالا رود ريشه گناه در قلب قوى تر و محكم تر مى گردد؛ تا جايى كه كندن آن از دل ممكن نيست .
چنان كه در روايت است : قلب انسان ابتدا مانند آينه ، صاف و نورانى است و هر گناهى كه از انسان سر بزند، يك نقطه سياه بر روى قلب فزونى مى بايد؛ تا جايى كه قلب را سياه كرده ، ممكن است شب و روزى بدون معصيت پروردگار بر او نگذرد و به پيرى كه رسيد، مشكل است قلب خود را به صورت و حالت اول بازگرداند. شما اگر خداى نخواسته خود را اصلاح نكرديد و با قلبهاى سياه ، چشم ها، گوش ها، و زبان هاى آلوده به گناه از دنيا رفتيد، خدا را چگونه ملاقات خواهيد كرد؟ اين امانات الهى را كه با كمال طهارت و پاكى به شما سپرده شده ، چگونه با آلودگى و رذالت مسترد خواهيد داشت ؟
اين چشم و گوش كه در اختيار شماست ؛ اين دست و زبانى كه تحت فرمان شماست ؛ اين اعضا و جوارحى كه با آن زيست مى كنيد، همه امانات خداوند متعال مى باشد كه با كمال پاكى و درستى به شما داده شده است ؛ اگر ابتلا به معاصى پيدا كرد آلوده مى گردد. خداى نخواسته اگر به محرمات آلوده شود، رذالت پيدا مى كند و آن گاه كه بخواهيد اين امانات را مسترد داريد، ممكن است از شما بپرسند كه راه و رسم امانتدارى اين گونه است ؟ ما اين امانت را اين طور در اختيار شما گذاشتيم ؟ قلبى كه به شما داديم چنين بود؟ چشمى كه به شما سپرديم اين گونه بود؟ ديگر اعضا و جوارحى كه در اختيار شما قرار داديم چنين آلوده و كثيف بود؟ در مقابل اين سؤ الها چه جواب خواهيد داد؟ خداى خود را با اين خيانت ها كه به امانت هاى او كرديد چگونه ملاقات خواهيد كرد؟[7]
استفاده از نشاط جوانى
شيخ جليل ما و عارف بزرگوار، آقاى شاه آبادى روحى فداه فرمودند: كه تا قواى جوانى و نشاط آن باقى است بهتر مى توان قيام كرد در مقابل مفاسد اخلاقى و خوب تر مى توان وظايف انسانيه را انجام داد. مگذاريد اين قوا از دست برود و روزگار پيرى پيش آيد كه موفق شدن در آن حال مشكل است و بر فرض موفق شدن ، زحمت اصلاح خيلى زياد است.[8]
جوانى فرصت طلايى
انسان اگر در جوانى تهذيب كرد، خودش را شده است . اگر بگذارد تا به پيرمردى برسد، هم قواى خودش ضعيف مى شود و هم آن درختى كه در دل انسان ، شيطانى كاشته است قوى مى شود و آن درخت قوى را نمى شود با يك اراده ضعيف انسان بكَند. اين يكى از امورى است كه من نگرانش  هستم و آقايان هم بايد نگران باشند.[9]
از حالا كه جوان هستيد و قواى جوانى محفوظ است ، جديت كنيد به اين كه هواى نفس را از خودتان خارج كنيد. همه گرفتارى ها روى همين هواى نفس است.[10]
تا جوان هستيد مى توانيد يك كارى انجام دهيد، ريشه هاى فساد در قلب جوان ضعيف است . هر چه بزرگ شد، آن روايت را ملاحظه كرده ايد، من سابقاً ديده ام كه قلب انسان نقطه سفيد است ، بعد كه چيزى مى كند، گناه مى كند نقطه سياهى پيدا مى شود كه هر چه گناه زياد بشود سياهى اش  سياه تر مى شود. اين جوان قلبش لطيف است ، ملكوتى است لكن وقتى كه وارد شد در اين جامعه ها، وارد شد در اين چيزها كم كم خداى نخواسته اطلاعات پيدا مى كند، دائماً يك كارى مى كند، يك شب و روز از نمى گذرد الا اين كه يك كار نعوذ بالله خلافى مى كند خوب ، اين يك نقطه سياه در قلبش زياد مى شود، نه در اين قلب ، در آن قلبى كه نفسانى و روحانى ، كم كم اين نقطه سياه زياد مى شود. وقتى كه به پيرى رسيد و قلبش سياه شده است او نمى تواند به اين زودى ها آن قلب را برگرداند به حال اول ؛ لكن شما جوانها مى توانيد، قدرت داريد، قدرت جوانى داريد؛ از اين طرف قدرت جوانى داريد؛ از آن طرف اين امور در شما ضعيف است الان . هر چه سن شما اضافه بشود و هر قدمى كه برداريد و برداريم به طرف آخرت ، آن چيزهايى كه منافى است با سعادت انسان ، زياد مى شود، قدرت هم كم مى شود. به سن پيرى كه رسيد نمى تواند ديگر، از او نمى آيد توبه ، خوب ؛ توبه يك امرى نيست كه انسان با لفظ اتوب الى الله كارش درست بشود.
ندامت است ، اين ندامت به اين زودى ها نمى آيد براى اشخاصى كه پنجاه سال غيبت كرده ، پنجاه سال فحش داده او ديگر سقوط كرده در كفر و غيبت او نمى تواند، او تا آخر عمر مبتلاست ، اما جوان ها كه گاهى اتفاق مى افتد، و نگذاريد اتفاق بيفتد، اگر يك مجلسى ديديد كه غيبت مى كنند، در روايات مثل اين است كه حضرت مى فرمايد: پاشو از اين مجلس ، مى گويد نمى شود، گفت اگر به پدرت فحش مى داد تو پا نمى شدى كه جلو بگيرى ؟ پا مى شدى ديگر؛ مثل اين كه يك هم چو روايتى هست . نگذريد غيبت بشود.
السامع احد المغتابين .( پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد: المستمع احد المُغتابين . شنونده غيبت يكى از غيبت كنندگان است.[11] اين جور نيست كه او غيبت مى كند. منى هم كه گوش مى كنم احد المغتابين هستم . نگذاريد كه اين مفسده ها پيدا بشود؛ خودتان را نصيحت كنيد. آقا شما چند نفر جوانيد كه عمرتان را گذاشتيد روى اين كار، در صورتى كه اين كار براى شما يك منافع سرشارى ندارد، جوانى تان را داريد تلف مى كنيد، اگر چنان چه اين جوانى را در راه خدا بدهيد و در راه خدا تلف بكنيد تلف نشده ، براى شما باقى است.[12]
جوانى آسانترين دوران خودسازى
پسرم !از زير بار مسؤ وليت انسانى ، كه خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است شانه خالى مكن كه تاخت و تاز شيطان در اين ميدان كم تر از ميدان تاخت و تاز در بين مسؤ ولين و دست اندركاران نيست و دست و پا براى به دست آوردن مقام (هر چه باشد) چه مقام معنوى و چه مقام مادى مزن . به عذر آن كه مى خواهم به معارف الهى نزديك شوم ، يا خدمت به عبادالله نمايم ؛ كه توجه به آن از شيطان است ، چه رسد كه كوشش براى به دست آوردن آن .
يكتا موعظه خدا را با دل و جان بشنو، با تمام توان بپذير و در آن خط سير نما.
قُلْ اِنَّما اَعِظُكُم بِواحِدَةٍ اَن تَقُومو لِلّهِ مَثنى وَ فُرادى.[13]
بگو، به يك سخن پندتان دهم (و آن ) اين كه دو تن و دو تن و تك تك براى خدا قيام كنيد.
ميزان در اول سير، قيام لله است ؛ هم در كارهاى شخصى و انفرادى و هم در فعاليت هاى اجتماعى . سعى كن در اين قدم اول موفق شوى كه در روزگار جوانى آسان تر و موفقيت آميزتر است . مگذار مثل پدرت پير شوى كه يا در جازنى و يا به عقب برگردى و اين محتاج به مراقبه و محاسبه است.[14]
جهاد اكبر است ، جهادى است كه با نفس طاغوتى خودش ، انسان انجام مى دهد. شما جوان ها از حالا بايد شروع كنيد به اين جهاد؛ نگذاريد كه قواى جوانى از دستتان برود. هر چه قواى جوانى از دست برود ريشه هاى اخلاق فاسد در انسان زياد مى شود و جهاد مشكل تر. جوان زود مى تواند نگذاريد اصلاح خودتان را از زمان جوانى به زمان پيرى بيفتد. يكى از كيدهايى كه نفس انسانى به انسان مى كند و شيطان به انسان پيشنهاد مى كند اين است كه بگذار براى آخرت عمر خودت را اصلاح كن ، حالا از جوانى استفاده كن و بعد آخر عمر توبه كن . اين يك طرح شيطنت آميز است كه نفس انسان مى كند به تعليم شيطان بزرگ . انسان تا قواى جوانى اش هست و تا روح لطيف جوانى هست و تا ريشه هاى فساد در او كم است مى تواند اصلاح كند خودش را؛ لكن اگر چنان چه ريشه هاى فساد در انسان ريشه اش  قوى شده ، ملكه انسان شد فسادها؛ آن وقت است كه امكان ندارد. شما جوان ها كه الان مهيا هستيد براى جهاد در راه ساختن ، اين يك جهاد است ؛ لكن جهاد اكبر، جهاد در راه سازندگى خودتان است كه براى مملكت خودتان بعدها مفيد واقع بشويد. خدمتگزار باشيد. از همين سنين شما بايد شروع بشود به ساختن افرادى كه بعدها يك مملكت ، يك كشور را ممكن است نجات دهد. اگر چنانچه شما ساختيد خودتان را و فضايل انسانى را در خودتان ريشه دار كرديد، آن وقت در همه مراحل پيروز هستيد، مملكتتان را مى توانيد نجات بدهيد.[15]
جوان و راه هاى عملى تزكيه نفس
به قدر ميسور در رفع حجب و شكستن اقفال ، براى رسيدن به آب زلال و سرچشمه نور كوشش كن . تا جوانى در دست توست ، كوشش كن در عمل و در تهذيب قلب و در شكستن اقفال و رفع حجب ؛ كه هزاران جوان كه به افق ملكوت نزديك ترند موفق به مى شوند و يك پير موفق نمى شود.
قيد و بندها و اقفال شيطانى ، اگر در جوانى غفلت از آنها رد شود هر روز كه از عمر بگذرد، ريشه دارتر و قوى تر شوند.
از مكايد بزرگ شيطان و نفس خطرناك تر از آن ، آن است كه به انسان وعده اصلاح در آخر عمر و زمان پيرى دهد و تهذيب و توبه الى الله را به تعويق مى اندازد براى زمانى كه درخت فساد و شجره زقوم قوى شده و اراده و قيام به تهذيب ، ضعيف بلكه مرده است .[16]
اصلاح نفس در جوانى
اى برادر، تا عمر و جوانى و قوت و اختيار باقى است اصلاح نفس كن . عتنا به اين جاه و شرف ها مكن . اين اعتبارات را زير پا بگذار، تو آدمى زاده اى ، صفت شيطان را از خود دور كن.[17]
آيا نيامده وقت آن كه در صدد اصلاح نفس برآييم و براى علاج امراض آن قدمى برداريم ؟ سرمايه جوانى را به رايگان از دست داديم و با غرور نفس و شيطان ، جوانى را كه بايد با آن به سعادت هاى دو جهان را تهيه كنيم از كف نهاديم ؛ اكنون نيز در صدد اصلاح برنمى آييم تا سرمايه حيات هم از دست برود و با خسران تام و شقاوت كامل از دنيا منتقل شويم.[18]
جوانى و پرورش نفس با توبه
پسرم ، تو جوانى و با قدرت جوانى ، كه حق داده است مى توانى اولين قدم انحراف را قطع كنى و نگذارى به قدم هاى ديگر كشيده شوى كه هر قدمى قدم هايى در پى دارد و هر گناهى ، گر چه كوچك به گناهان بزرگ و بزرگ تر انسان را مى كشد. به طورى كه گناهان بسيار بزرگ در نظر انسان ناچيز آيد. بلكه گاهى اشخاص به ارتكاب بعض كبائر به يكديگر فخر مى كنند و گاهى به واسطه شدت ظلمات و حجاب هاى دنيوى ، منكر به نظر معروف و معروف منكر مى گردد.[19]
در ايام جوانى ، اراده و تصميم انسان ، جوان است و محكم . از اين جهت نيز، اصلاح براى انسان آسانتر است .ولى در پيرى ، اراده سست و تصميم پير است ، چيره شدن بر قوا مشكل تر است.[20]
چه بسا باشد كه يك خُلق زشتى چون بخل يا حسد مثلا كه در جوان ، نارس  است با كمى مراقبت و زحمت بتوان اصلاح كرد؛ بلكه مبدل به اخلاق صالح مقابله آنها،كرد و چون مدتى غفلت شد و سهل انگارى شد، محتاج به رياضات سخت و مجاهدات شديد طولانى باشد كه ممكن است وضعيت روزگار و رسيدن اجل به انسان مجاهد نيز مهلت اصلاح و تصفيه ندهد و با آن اخلاق ظلمانى و كدورتهاى معنوى ، كه مبداء و منشاء فشارها و ظلمت هاى قبر و برزخ و قيامت است ، انسان منتقل به آن عالم شود.[21]
بهار توبه ، ايام جوانى است كه بار گناهان كمتر و كدورت قلبى و ظلمت باطنى ناقص تر و شرايط توبه سهل تر و آسان تر است. انسان در پيرى حرص  و طمع و حب مال و جاه و طول املش بيش تر است . و اين مجرب است و حديث شريف نبوى (پيامبر اسلام (ص ) فرمود: فرزند آدم پير مى شود و دو چيز با او مى ماند: حرص و آرزو؛ شاهد بر آن است.[22]
گيرم كه انسان بتواند در ايام پيرى قيام به اين امر كند، از كجا به پيرى برسد و اجل موعود او را در سن جوانى و در حال اشتغال به نافرمانى نربايد و به او مهلت دهد؟
كمياب بودن پيران ، دليل است كه مرگ به جوانان نزديك تر است ...
پس اى عزيز، هر چه زودتر دامن (همت ) به كمر بزن و عزم را محكم و اراده را قوى كن ، و از گناهان ، تا سن جوانى هستى يا در حيات دنيايى مى باشى توبه كن و مگذار فرصت خداداد از دستت برود و به تسويلات شيطانى و مكايد نفس اماره اعتنا مكن.[23]
نعمت جوانى و علم آموزى
نعمت جوانى را دارد اين را، قدرش را بدانيد و هدر ندهيد اين نعمت را؛ اگر بنا باشد انسان جوان ، من نمى گويم كه تفريح نداشته باشد، عرض نمى كنم كه همه اش مشغول باشد. من عرض مى كنم كه اوقاتش تقسيم باشد و فكر مهمش براى تحصيل ...حالا كه نعمت جوانى را داريد اوقاتتان تقسيم بشود و قسمت مهمش صرف مباحثه و مطالعه و مذاكره و بحث و تدريس باشد. و اگر چنانچه ايام جوانى از دست برود ديگر خيال نكنيد كه مى توانيد عبادت را بگذاريد آخر ايام عمر و تحصيل را بگذاريد براى آخر عمر. در آخر عمر، انسان نه عبادت مى تواند بكند و نه تحصيل مى تواند بكند و نه افكارش يك افكار قوى مستقيمى است كه بتواند مطالب علمى را درك بكند. بايد شما از حالا كه جوان هستيد تحصيل كنيد مبانى علمى را، مبانى فقهى را.[24]
بايد چو طبقه جوان روحانى و دانشگاهى ، با كمال جديت به تحصيل علم ، هر يك در محيط خود ادامه دهند. اين زمزمه بسيار ناراحت كننده كه اخيراً بين بعضى جوانان شايع شده كه درس خواندن چه فايده اى دارد مطلبى است انحرافى و مطمئناً يا از روى جهالت و بى خبرى است و يا با سوء نيت واز القائات طاغوت شيطانى است كه مى خواهند طلاب علوم دينى را از علوم اسلامى باز دارند كه احكام اسلام به طاق نسيان سپرده شود و محو آثار ديانت ، به دست خودمان تحقق پيدا كند و جوانان دانشگاهى ما را انگل و متكى به قشرهاى استعمارى بار بياورند كه همه كس چون همه چيز، وارداتى باشد و احتياج به اجنبى در تمام ابعاد و رشته هاى علمى هر چه بيش تر روز افزون شود و اين خطر بزرگى است كه كشور را هر چه بيش تر به عقب مى راند. اگر علو اسلامى مردانى متخصص نداشت ، تاكنون آثار ديانت محو شده بود و اگر پس از اين نداشته باشد اين سد عظيم مقابل اجانب ، منهدم مى شود و راه براى استثمارگران هر چه بيش تر باز مى شود و اگر دانشگاه ها خالى از مردانى دانشمند و متخصص شوند، اجانب منفعت طلب چون سرطان ، در تمام كشور ريشه دوانده و زمام امور اقتصادى و علمى ما را به دست مى گيرند و سرپرستى مى كنند. بايد جوانان با اين فكر غلط استثمارى مبارزه كنند و بهترين و مؤ ثرترين مبارزه با اجنبى مجهز شدن به سلاح علم و دين و ديانت و خالى كردن اين سنگر و دعوت به خلع اين سلاح ، خيانت به اسلام و مملكت اسلامى است.[25]
بايد كوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشته هاى مختلفه ، اساس فعاليت جوانان دانشجوى عزيز ما باشد كه نيازمندى هاى ميهن به دست خود آنها برآورده و كشور ما با كوشش شما خودكفا شود.[26]
منبع

[1] ( نامه عارفانه امام به خانم فاطمه طباطبايى - صحيفه نور، ج 22، ص ‍ 345)
[2] (صحيفه نور، ج 12، ص 69، بيانات امام در جمع فرماندهان سپاه پاسداران 12/2/59)
[3] ( صحيفه نور ، ج 14، ص 102، بيانات امام در جمع اعضاى اسلامى وزارت دفاع و نمايندگان پرسنل اداره سياسى ، 7/12/59.)
[4] (صحيفه نور ، ج 16،ص 190، بيانات امام در جمع فرماندهان لشگرها، 23/3/61.)
[5] (صحيفه نور ، ج 11، ص 175، بيانات امام در جمع اعضاى جهاد سازندگى تبريز 12/10/58.)
[6] (صحيفه نور ، ج 15، ص 48، بيانات امام در جمع اقشار مردم و اعضاى ستاد مركزى جهاد، 8/4/60.)
[7] (جهاد اكبر، امام خمينى ، ص 57 60)
[8] (چهل حديث ، امام خمينى ، ص 111)
[9] (صحيفه نور، ج 18، ص 45، بيانات امام در جمع نمايندگان مجلس خبرگان 28/4/62)
[10] (صحيفه نور ، ج 18، ص 48، بيانات امام در جمع نمايندگان مجلس خبرگان ، 28/4/62)
[11] مهجة البيضاء، ج 5، ص 260
[12] ( صحيفه نور، ج 22، ص 6، بيانات امام در جمع علماى اعلام در نجف اشرف)
[13] سوره سباء آيه 46
[14] نقطه عطف ، امام خمينى ، ص 16-18
[15] (صحيفه نور، ج 7، صفحه 211، بيانات امام در جمع گروهى از دانشجويان اصفهان ، 5/4/58)
[16] (ره عشق ، ص 28، نامه عرفانى حضرت امام خمينى (ره ) به فاطمه طباطبائى 5/3/63 صحيفه نور، ج 22، ص 344)
[17] (چهل حديث ، امام خمينى ، (ره ) ص 98)
[18] (شرح حديث ، جنود عقل و جهل ، ص 345)
[19] ( نقطه عطف ، ص 43 و 44، نامه عارفانه امام به حجت الاسلام سيد احمد خمينى ، 26/4/63، صحيفه نور، ج 22، ص 364)
[20] ( شرح حديث جنودِ عقل و جهل ، ص 157)
[21] (شرح حديث جنودِ عقل و جهل ، ص 157)
[22] (خصال ، صدوق (ره )، ج 1، ص 73)
[23] ( چهل حديث ، ص 499.)
[24] (صحيفه نور، ج 1، ص 233، بيانات امام در مورد نقش احكام سياسى عبادى قرآن در انسان سازى ، 6/7/47)
[25] (صحيفه نور، ج 2، ص 21 و 20، پاسخ امام به اتحاديه انجمن هاى اسلامى دانشجويان در اروپا24/11/56)
[26] (صحيفه نور ، ج 9، ص 186، پيام امام در آستانه بازگشايى دانشگاه ها و مدارس  كشور 31/6/58)
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.
پورتال انهار

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس