احکام >
12 رجب:
وفات «شیخ جعفر کاشف الغطاء» (1228 ق)
جعفر بن خضر بن یحیی جناجی حلّی نجفی، ملقب به کاشف الغطاء (۱۱۵۶-۱۲۲۷ق)، از مراجع تقلید شیعه در قرن سیزدهم قمری. آل کاشف الغطاء، از خاندانهای علمی شیعی قرن ۱۳ و ۱۴ق، به وی منسوباند.
شیخ جعفر پس از استادش علامه بحرالعلوم، مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت. او همچون استاد دیگرش وحید بهبهانی به مبارزه با اخباریان پرداخت و آثاری در ردّ آرای آنان نگاشت.
شیخ جعفر در حمله وهابیان به نجف، به دفاع از این شهر پرداخت و نخستین عالم شیعی بود که در ردّ وهابیت کتاب نوشت. کاشف الغطاء آثاری در فقه، اصول و کلام هم دارد. مهمترین اثر او کشف الغطاء است که به سبب نگارش آن به کاشف الغطاء مشهور شد. او منهج الرّشاد لمن اراد السّداد را در ردّ آراء وهابیان و الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین، و تخطئه الاخباریین را در ردّ اخباریان نگاشت. شیخ محمد حسن نجفی، معروف به صاحب جواهر، از شاگردان وی بوده است.
نسب و زندگینامه
نسب آل کاشف الغطاء به مالک اشتر میرسد. پدر او خضر، از عالمان و زاهدان روزگار خود شمرده میشد، از جناجیه در اطراف شهر حله به قصد تحصیل به نجف رفت و در همان شهر ماند و در سال ۱۱۸۱ قمری۱۱۸۱ق درگذشت.[۱] شیخ جعفر هم در نجف زاده شد.
او در کربلا و نجف به تحصیل پرداخت و پس از آموختن علم تا پایان عمر در نجف ساکن بود. او در رجب ۱۲۲۷ق در نجف درگذشت و در مقبرهای که خود آماده کرده بود (یکی از حجرههای مدرسه خود)، در محله عماره نجف دفن شد. گنبدی بر مقبره او ساختهاند. جمعی از اولاد و اعقاب او در همین مقبره دفن شدهاند.[۲]
شیخ جعفر کاشف الغطاء، در صدر خاندان کاشف الغطاء قرار دارد که از خاندانهای علمی شیعی قرن ۱۳ و ۱۴ق است. عالمان بسیاری از این خاندان برخاستهاند؛ از جمله محمد حسین کاشف الغطا که از مراجع تقلید شیعه قرن ۱۴ قمری است. مبارزه با اخباری گری و گسترش اندیشههای اصولی وحید بهبهانی، از ویژگیهای عالمان این خاندان بوده است.
تحصیل
شیخ جعفر نزد پدر مقدمات علوم را خواند و پس از آن خارج فقه و اصول را نزد عالمان عراق مانند سید صادق فَحّام (۱۱۲۴-۱۲۰۵ق)، شیخ محمد دوْرَقی (م ۱۱۸۷ق)، شیخ فتّونی، وحید بهبهانی در کربلا، و اندکی نزد سید محمد مهدی بحرالعلوم (۱۱۵۵-۱۲۱۲ق) در نجف فرا گرفت و خود از مجتهدان و عالمان بلندآوازه گردید و به تدریس پرداخت.
شاگردان
در حوزۀ درس او عالمان بسیاری شرکت کردند که عدّهای از آنان خود از فقیهان و محققان بزرگ شدند و در عرصۀ علوم دینی عراق و ایران درخشیدند. از آن میان میتوان به این کسان اشاره کرد:
محمدحسن نجفی، صاحب جواهر (م۱۲۶۶ق)
شیخ اسدالله دزفولی کاظمی (م۱۲۳۴ق)
شیخ علی هزار جریبی (م۱۲۵۴ق)
شیخ محمدتقی اصفهانی (م ۱۲۴۸ق)
شیخ محسن اَعسَم (م۱۲۳۸ق)
سید محمدبن امیر معصوم رضوی(م ۱۲۵۵ق)
سیدمحمدباقراصفهانی (م ۱۲۶۰ق)
شیخ ابراهیم کلباسی (م ۱۲۶۱ق)
سید صدرالدّین عاملی (م ۱۲۶۳ق)
چهار تن از فرزندانش: موسی، علی، حسن و محمد[۳]
کسانی چون شیخ احمد احسایی (م ۱۲۴۱ق)، شیخ عبدعلی بن امید گیلانی، شیخ ملاعلی رازی نجفی، شیخ اسدالله دزفولی و سید عبدالله کاظمی شُبَّر (م ۱۲۴۲ق) از او اجازۀ روایت یافتهاند.[۴]
زعامت دینی
شیخ جعفر پس از درگذشت بحرالعلوم، به رهبری دینی شیعیان عراق و ایران و دیگر کشورها دست یافت و بر شهرت و نفوذ اجتماعی و سیاسی او افزوده شد. با اینکه پیش از شیخ مرتضی انصاری نظریۀ وجوب تقلید از اعلم چندان رواج نداشت و از اینرو مقلّدان شیعی همزمان از مجتهدان مختلف و عمدتاً محلّی و منطقهای تقلید میکردند، کاشف الغطاء عملاً مرجع تقلید شیعیان جهان گردید.
مبارزه با اخباری ها
در روزگار کاشف الغطاء برخورد علمی سختی میان عالمان اصولی و اخباری شیعی پدید آمده بود و هریک از آن دو طایفه میکوشید نظر خود را اثبات و نظر مخالف را رد و محکوم کند. شیخ جعفر که از تربیت یافتگان مکتب اصولی وحید بهبهانی و طرفدار اجتهاد و استنباط بود و از به کارگیری عقل و استدلال در درک عقاید و احکام شرعی دفاع میکرد، به دفاع از علم اصول برخاست.
نمود برجستۀ این جدال، برخورد شدید او با شیخ محمد بن عبدالنّبی نیشابوری (م ۱۲۳۲ق) عالم اخباری مشهور بود که بر اثر آن، میرزا محمد احساس خطر کرد و به ایران آمد و به فتحعلی شاه پناه برد. شیخ جعفر نخست کتابی با عنوان کشف الغطاء عن معایب میرزا محمد عدوّالعلماء در رد آرای او نوشت و آن را برای شاه ایران فرستاد.[۵] و آنگاه خود به ایران آمد و کاری کرد که شاه قاجار شیخ محمد را از خود راند.[۶].
وی سپس ضمن سفر به اصفهان کتاب دیگری به نام الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه جهّال الاخباریین برای فرزند خود شیخ علی نوشت و باز هم نظریات اخباریان را رد و محکوم کرد.[۷] میرزا محمد اخباری نیز کتابی با عنوان الصیحه بالحقّ علی من اَلْحَدَ و تزندق در ردّ کتاب یاد شده تألیف کرد.[۸]
مبارزه با وهابیان
در سالهای آخر سدۀ ۱۲ق/۱۸م پیروان محمد بن عبدالوهاب (۱۱۱۱-۱۲۰۷ق) در عربستان سر به شورش برداشتند و با ادعای پیرایشگری دینی، با بسیاری از اعتقادات فرقههای مختلف اسلامی (و بیشتر شیعیان) مخالفت ورزیدند و در عمل تلاش گستردهای را برای مبارزه با آنچه خود مظاهر غیردینی و شرکآلود میخواندند، آغاز کردند.
دامنۀ این طغیان از مرزهای عربستان و مکّه و مدینه گذشت و به عراق کشیده شد و دو شهر کربلا و نجف مورد هجوم وهابیان قرار گرفت. در حملۀ آنان به نجف، شیخ جعفر کاشف الغطاء به دفاع از شهر و مقدسات و مردم آن برخاست و خود مسلّح شد و دیگر عالمان و طلاب و مردم را نیز مسلح ساخت و با مهاجمان جنگید و سرانجام آنان را مجبور به فرار کرد. وی پس از آن دستور داد دیواری استوار بر گرد شهر نجف بکشند تا در هنگام تاخت و تاز وهابیان، شهر و مردم آن در امان باشند.
در صحنۀ مبارزۀ علمی نیز وی کتابی به نام منهج الرّشاد لمن اراد السّداد در نقد و ردّ آراء وهابیان نوشت که گویا نخستین کتاب در این زمینه بود.[۹]
مسافرتها
کاشف الغطاء دوبار به حج رفت. یک بار در ۱۱۸۶ق و دیگر بار در ۱۱۹۹ق. در ۱۲۲۲ق عازم سفر به ایران شد و از شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، اصفهان، قزوین، یزد، مشهد و رشت دیدار کرد و در همهجا از سوی مردم و علما به گرمی پذیرفته شد. جماعات و اجتماعات باشکوهی ترتیب داد و در همهجا با مردم سخن گفت.
اعتبار و نفوذ سیاسی
فتوای جهاد شیخ جعفر کاشف الغطاء
ای کافه اهل ایران از عراق و فارس و آذربایجان و خراسان، آماده شوید به جهاد کفار لئام، و بر آورید تیغها از نیام، برای حفظ بیضه اسلام و در آیید در سلک یاوران ملک علام و جهاد کنید به دفع کفار از شریعت سید انام (ص) وطریقه امیرالمؤمنین (ع) و سید الوصیین. اینکه برای شماحوران آراسته و غلمان به خدمت برخواسته[خاسته]، پس بفروشید جانهای خود را به بهای گران که اندوخته شده است برای شما در جنات عالیه «لاتسمع فیها لاغیة فیها عین جاریة فیها سرر مرفوعة و اکواب موضوعة ونمارق مصفوفة و زرابی مبثوثة»[۱۰] قیام کنید به یاری مؤمنین تا در یابید بهشت برین را. آیا خطاب نمیکردید به خدا در دعای ماه مبارک رمضان که: شهادت نهایت آرزو و مطلوب ماست در عبارت «و قتلا فی سبیلک فوفق لنا»[۱۱][۱۲] آیا مکرر نمیگفتید میان مردم «لیتنا کنا مع الشهداء فی کربلاء»؟ پس راضی مشوید به کذب گفتار خود و مخالفت گفتار با کردار خود، بدانید که مقتول ثغور آذربایجان در دفاع اهل کفر و طغیان برای حفظ بیضه اسلام و مسلمین و حراست ناموس مؤمنات و مؤمنین مانند شهدای کربلا است در طلب رضای خداوند ارض و سماء. و به یاد آورید آرزوی خود را در قول: «لیتنا کنا حاضرین یوم الطفوف ونفدی نفوسنا للحسین و نجعلها وقایة دون طعن الرماح و ضرب السیوف»، پس اگر در قول صادق اید و به حق ناطق، پیش بگیرید پیشه شهداء را در ا متثال امر بضعه بتول، زهرا، چه به خدا در این مقام حاضر است امام حسین (ع) وگویا در این کارزار شما را به یاری میخواند و همچنین خاتم انبیا و سید اوصیا و سایر ائمه، سیما صاحب این عصر وامام این عهد میفرمایند: «ای پیروان پاک اعتقاد، به درستی که سیاست جهاد و دفع اهل کفر و عناد و جمع لشکر و سپاه مخصوص است به بزرگان بندگان و پیامبران و ائمه امنا وکسی که قایم مقام ایشان است از علما و پس در حصول موانع ظهور و عدم امکان قیام ما و قیام علما این امور اذن دادیم به یادشاه این زمان و یگانه دوران که معترف است به اطاعت وسالک است در دفع دشمنان به طریق شریعت ما فتحعلی شاه (حفظه الله مما یخافه و یخشاه) و کسی را که ولی عهد وقایم مقام خود داشته و ملک آذربایجان را به او واگذاشته است، شاهزاده عباس میرزا (ادخله الله فی شفاعتنا وجعله فی الدنیا و الآخرة تحت ظلنا وفی حمایتنا) در جمع سپاه برای کسر شوکت کفار و اخذ اموال و اسر عیال و اطفال آنها. هر که در سپاه ایشان قتیل شود مثل آن است که در لشکر مابه قتل رسیده و آنکه اطاعت ایشان کند چنان است که اطاعت ما کرده باشد و هر که ایشان را یاری نکند، ندیم ندامت شود و محروم از شفاعت ما در روز قیامت باشد. ای شیعیان و چاکران که شنوندهاید گفتار ما را و پیروانیدکردار ما را، چون شما را خوانده شود این کتاب و مسموع شود این خطاب، بر آورید تیغها از نیام و طلب کنید خون شهدا را در این مقام. بگویید به آواز بلند که دور و نزدیک شنوند: کجا است غیرت اسلام؟ کجا است حمیت شریعت سید انام؟ کجا است حرمت مردم و نساء که پرده نشینان عفت و ناموس اند و اکنون بعض ایشان محل زنا و فجور روس اند؟ کجایند اهل ناموس از امم؟ کجایند آنان که میگفتیم در حق ایشان «اکثر شیعتنا العجم»؟ اگر نکوشید با شنیدن این کلام ونخواهید جهاد دشمنان در این مقام، نمیرسید به شفاعت ما در روز قیام.[۱۳]
در زمان سفر به ایران، شیخ جعفر که در اوج شهرت و اقتدار دینی و سیاسی بود، در تهران به دیدار فتحعلیشاه قاجار رفت و در این دیدار شخصاً کتاب کشف الغطاء را به شاه تقدیم کرد و برای جهاد با کافران و گردآوری سربازان و ستاندن مالیات و زکات از مردم به منظور سامان دادن سپاه، اجازۀ رسمی به او داد.[۱۴] این فتوا در جریان جنگ اول ایران و روسیه (۱۲۱۸-۱۲۲۸ق) صادر شد.
کاشف الغطاء در نزد دولتهای ایران و عثمانی از اعتبار فراوان برخوردار بود و از اینرو در موارد لازم از نفوذ کلام او در رفع اختلافات دو کشور استفاده میشد.[۱۵]
تأکید بر اجرای حدود
وی به اجرای احکام اسلام بهویژه حدود و دیات و تعزیرات و امر به معروف و نهی از منکر اعتقاد راسخ داشت و با تمام قدرت و امکانات خود در این راه میکوشید، گاهی نیز پای فشردن او در اجرای حدود به حوادثی منتهی میشد[۱۶] شیخ در رسیدگی به وضع تهیدستان اهتمام میورزید، از توانگران میگرفت و به نیازمندان میداد و گاهی برای یاری رساندن به محرومان شخصاً اعانه جمع میکرد.
آثار
کتاب منهج الرشاد لمن اراد السداد نوشته جعفر کاشف الغطاء
از کاشف الغطاء آثار علمی متنّوعی به جای مانده که عمدتاً در فقه، اصول، کلام و ادب عربی است:
الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه الاخباریین، چاپ تهران، ۱۳۰۶ق و ۱۳۱۹ق.
کشف الغطاء عن مبهمات الشّریعه الغّراء، تهران، ۱۲۷۱ق و ۱۳۱۷ق؛ تبحّر و مهارت کاشف الغطاء بیشتر در فقه و اصول بود و آثار او در این دانشها بهویژه کتاب کشف الغطاء، نشانۀ چیرهدستی او در استنباط احکام است.
وی این کتاب را در ضمن سفر به ایران نوشته در حالی که جز کتاب قواعد علامۀ حلّی کتاب دیگری همراه نداشته است. چنین نقل شده که شیخ مرتضی انصاری (۱۲۱۴-۱۲۸۱ق) گفته است: اگر کسی قواعد و اصول این کتاب را بداند، نزد من مجتهد است. او خود ادّعا کرده است که اگر همۀ کتابهای فقهی از دسترس من بیرون رود، باز قادر خواهم بود همۀ ابواب و مباحث فقهی را از آغاز تا انجام بنویسم[۱۷] تبحّر علمی و فقهی او مورد تأیید فقیهان معاصرِ او و پس از اوست.
بغیة الطّالب فی معرفة المفّوض و الواجب: رسالهای عملیه و کوتاه که بخش اول آن در اصول عقاید و بخش دوم آن در احکام است.
التحقیق و التّنقیر فیما یتعلّق بالمقادیر
الرّساله الصّومیه
مشکاه المصابیح
رساله فی العبادات المالیه
غایه المراد فی احکام الجهاد
منهج الرّشاد لمن اراد السّداد
پانویس
-
معلم حبیبآبادی، مکارم الآثار، ج ۳،ص۸۵۲؛ آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ص۲۴۹.
-
خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۲۰۶.
-
حرزالدین،معارف الرجال، ج۱، ص۱۵۲-۱۵۳
-
حرزالدین،معارف الرجال، ج۱، ص۱۵۲-۱۵۳
-
آقابزرگ، الذریعه، ج۴۵، ص۱۸؛ خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ۲۰۴.
-
آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ص۲۵۰
-
آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۷، ص۳۷
-
آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۷، ص۳۸
-
آقا بزرگ تهرانی، طبقات علماء الشیعه، ص۲۵۱
-
-
دعای افتتاح اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۱۴۳.
-
دعای افتتاح، مفاتیح الجنان و زیارت امام حسین علیه السلام کامل الزیارات ابن قولویه، ص ۳۰۵
-
موسی نجفی، موسی حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص ۱۰۱ و ۱۰۲
-
کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ص۳۹۴
-
اعیان الشیعه، امین، ج۴، ص۱۰۲
-
اعیان الشیعه، امین، ج۴، ص۱۰۲
-
قمی، عباس، فوائد الرّضویه، ص۷۰