احکام >
29 رجب:
وفات «ابوبدالله محمدبن ادریس شافعی» (204 ق)
مذهب شافعی، منتسب است به ابوعبدالله محمّد بن ادریس بن عباس بن عثمان بن شافع ، معروف به شافعى.
وى در سال ۱۵۰ هجرى در «غزه» متولّد شد و در سال ۲۰۴ هجرى در مصر وفات یافت.
اساتید شافعی
از سویى شاگرد زعیم مدرسه حدیث، مالک بن انس و از سوى دیگر شاگرد ابراهیم بن محمد بن یحیی مدینی شاگرد امام صادق(علیه السلام) بود. او همچنین از محمد بن حسن شیبانی شاگرد ابوحنیفه نیز بهره ها برد. [۱]
بیشترین روایات شافعى از ابراهیم بن محمد، شاگرد امام صادق است. مذهب شافعى حدّ فاصل میان مذهب حنفی و مالکی است.
شاگردان شافعی
نوشته اند: از مشهورترین شاگردان وى، یوسف بن یحیی (م۲۳۱); احمد بن حنبل (م۲۴۱); اسماعیل بن یحیی (م ۲۶۴) و ربیع بن سلیمان بن عبدالجبار(م۲۷۰) بودند. [۲]
مذهب شافعى به دست شاگردانش در بسیارى از بلاد اسلامى گسترش یافت و در مصر و عراق و خراسان و ماوراء النهر نفوذ کرد و رقیب نزدیک مذهب حنفی به شمار مى رفت [۳] و امروزه در مصر، اردن، سوریه، لبنان، عراق، هند و اندونزى مذهب شافعى پیروان فراوانى دارد. [۴]
مصادر فقهى شافعى
شافعی در فتوا دادن، از کتاب، سنت، اجماع و قیاس بهره مى گرفت; البتّه وى خبر واحد را از فرد موثق ـ هر چند آن خبر مشهور نباشد (بر خلاف نظر ابوحنیفه) و هر چند موافق عمل مردم مدینه نباشد (برخلاف شیوه مالک) ـ حجّت مى دانست.
در قیاس نیز، اگر اصل و ریشه معیّنى در کتاب و سنت داشته باشد، در نظر وى حجّت است. او استحسان را ـ برخلاف شیوه ابوحنیفه و مالک ـ حجّت نمى دانست و مى گفت: «من استحسن فقد شرّع; هر کس به استحسان روى آورد، تشریع کرده و بدعت گذارده است». [۵] [۶] او مصالح مرسله و حجیت عمل اهل مدینه را قبول نداشت. [۷] [۸] در ردّ عمل به استحسان، کتابى به نام ابطال الاستحسان و در ردّ عمل به مصالح مرسله، کتابى به نام الاستصلاح نوشته و در کتاب معروفش الام حجیت عمل مردم مدینه را انکار کرده است. [۹]
لازم به ذکر است که شافعی در کتاب الاُمّ فتوا هاى تازه و تجدید نظرهاى فقهى را ذکر کرده است. [۱۰] به تصریح برخى از اندیشمندان اهل سنت، فقه شافعی به فقه شیعه امامیه نزدیک و موارد اختلافى میان آنان، نسبت به دیگر مذاهب کمتر است. [۱۱]
پانویس
۱. ادوار علم الفقه، ص ۱۵۷.
۲. الفقه الاسلامى و ادلّته، ج ۱، ص ۵۲-۵۱.
۳. تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۸۰۴.
۴. تاریخ الفقه الاسلامى، ص ۱۴۳.
۵. الفقه الاسلامى و ادلّته، ج ۱، ص ۵۱ .
۶. تاریخ الفقه الاسلامى، ص ۱۴۰-۱۳۹.
۷. الفقه الاسلامى و ادلّته، ج ۱، ص ۵۱ .
۸. المدخل فى التعریف بالفقه الاسلامى، ص ۱۹۶.
۹. ادوار علم الفقه، ص ۱۵۹.
۱۰. الفقه الاسلامى و ادلّته، ج ۱، ص ۵۱.
۱۱. الفقه الاسلامى و ادلّته، ج ۱، ص ۵۹.