احکام >
13 جمادی الاول:
وفات «محقق حلی» دانشمند جلیلالقدر (676 ق)
وفات محقق حلی، دانشمند جلیلالقدر (676ق)
افرادی که در رشتههای مختلف علوم به بررسی و پژوهش عمیق پرداخته و در این راه رنج بسیار کشیده و درنتیجه، نوآوریها و ابتکاراتی داشتهاند را محقق مینامند. نخستینبار که اصطلاح محقق در علوم اسلامی متداول شد و اولین شخصیتی که لقب محقق گرفت، استاد بزرگ و فقیه عظیمالشأن، ابوالقاسم جعفر بن حسن معروف به محقق حلی بود. او محقق علیالطلاق است یعنی هرگاه - بهطور مطلق - محقق گفته میشود مراد و مقصود، آن بزرگوار است. وی در سال ۶۰۲ هجری قمری در شهر حله آن هنگام که کشور اسلامی، رنج فاجعهها و بلاهای دولت عباسی و همچنین خرابیها و ویرانیهای مغول را با شدت و سختی تحمل میکرد، چشم به جهان گشود. محقق حلی کسی است که شهرت علمی او از لقبش نمایان است. او بحق شایستگی این لقب را دارد. زیرا در دوران خود، گذشته از اینکه بزرگترین فقیه و دانشمند شمرده میشد، کتابی در فقه نوشت بهنام «شرائع الاسلام فی معرفة الحلال و الحرام» که معروف به کتاب شرایع است و این اولینبار بود که فقه به این صورت منظم و مرتب درمیآمد و شاید اگر نام ایشان بر کتاب نبود کسی تصور نمیکرد چنین کتابی در اوائل قرن ششم هجری نوشته شده باشد. علامه حلی خواهرزاده محقق حلی است، هنگامی که از او سؤال میکنند: نظر شما درباره محقق چیست؟ در جواب مینویسد: «انه کان افضل اهل عصره فی الفقه او برترین و شایستهترین شخصیت زمان خود در فقه است.» شاید به نظر برسد که این سخن علامه حلی جامعترین وصف و تعریف باشد ولی میبینیم یکی از فقهای شیعه (شیخ حسن فرزند شهید ثانی، صاحب معالم) از این سخن علامه انقاد کرده و میگوید: «اگر قید اهل زمانه را برداشته بود بهتر و صحیحتر بود زیرا من در زمان خودمان نیز همانند او فقیهی نمیشناسم. یعنی او بالاترین فقیهی است که (تا زمان صاحب معالم) عالم فقاهت به خود دیده است.» ابن داود حلی در کتاب رجال خود چنین مینویسد: «جعفر بن حسن... حلی محقق، امام، علامه و یگانه شخصیت زمان خود، سخنوری همانند او نیست. او کسی است که با دلیل و برهان خصم را به سکوت و خضوع وامیدارد. تستری در قاموس الرجال مینویسد: «او نخستین کسی است که کتابهای فقهی را به روش و ترتیب متأخرین درآورد. او در کتاب شرایئعش نخبه آنچه در کتاب نهایه شیخ طوسی آمده گردآوری کرده است.» کوتاه سخن اینکه محقق حلی اولین فقیهی است که در تحقیقات فقهی نبوغ داشته و نوآوری نموده و تحقیق کرده است. و آنچه او را در تاریخ فقه اسلامی همچون ستارهای درخشنده و فروزان نگهداشته دو چیز است: ۱- تحقیقات و تألیفات علمی او که همیشه زنده و جاوید است و نسلهای متوالی همواره از این منبع زلال استفاده کرده و میکنند. ۲- تربیت شاگردان برجسته و ممتازی که جامع علم و عمل بودند و رهبری دین و دنیای مردم را در دست داشتند.» در زمان محقق حلی حوزه علمیه به شهر حله منتقل شد و حرکت علمی رونق خاصی پیدا کرد. انبوهی از شاگردان بافضیلت در محضر درس استاد حاضر میشدند و در اعلام العرب نقل شده است که: «محقق حلی بیش از چهارصد مجتهد شایسته و مبرز به عالم اسلامی تحویل داد و این برای هیچکس قبل از ایشان سابقه نداشته است.» گرچه محقق حلی استاد بزرگ فقه و اصول است ولی شخصیت علمی او منحصر در این دو علم نیست بلکه او مجموعهای از علوم و فضائل بود. در عقائد و ادبیات و منطق و حکمت نیز بالاترین بهره را داشت. فکری روشن و هوشی سرشار داشت که در برابر هیچ سؤالی خم به ابرو نمیآورد و چنان حاضرجواب بود که گوئی مدتها در جواب اندیشیده و فکر کرده است. هنگامی که دانشمند عالیقدر، خواجه نصیرالدین طوسی به عراق آمده بود، برای دیداری از حوزه علمیه به حله رفت و در محضر درس محقق حاضر شد. محقق برای تعظیم و تقدیر از مقام شامخ خواجه، درس را قطع کرد ولی خواجه از او خواست درس را دنبال کند. بحث استاد به اینجا کشیده شد که: برای اهل عراق مستحب است در قبله مقدرای به طرف چپ میل کنند. خواجه پرسید: وجهی برای این استحباب نیست زیرا اگر تیاسر (میل به طرف چپ) از قبله به غیر از قبله باشد حرام است و اگر از غیر قبله به طرف قبله باشد واجب است. محقق در پاسخ گفت: تیاسر از قبله به قبله است. خواجه ساکت شد. بعد از این محقق کتاب جالبی پیرامون همین مسأله نوشت و برای خواجه نصیرالدین طوسی به ایران فرستاد. که خواجه نیز تحسین و تقدیر کرد. این بزرگمرد با اینهمه عظمت و جلال به اندازهای متواضع و فروتن بود که یکی از شاگردانش قصیدهای در ستایش و مدحش سروده و برای او ارسال میدارد و با اینکه در آن اشعار چیز جز واقعیت نبوده ولی محقق در جواب او قصیدهای سروده و ضمن تشویق و تقدیر از او مینویسد: من نمیدانم چه او را وادار کرده که باری سنگین بر دوش من بگذارد. درحالیکه مردان روزگار نمیتوانند این بار را حمل کنند بلکه کوهها نیز از زیر این بار شانه خالی میکنند با اینکه من میدانم او به برادران و دوستانش شفیق و مهربان است... کتاب «شرایع» زندهترین و ارزندهترین اثری است که از محقق حلی به یادگار مانده و در تاریخ جاوید خواهد ماند. با الفاظی کم و عباراتی شیوا و سبکی روان و نظم و ترتیبی بیسابقه و خلاصه روشی جالب و جدید در فقه، محقق حلی این کتاب نفیس را نوشت و مجموعه ابواب فقه را زیر چهار عنوان قرار داد: ۱- عبادات ۲- عقود ۳- ایقاعات ۴- احکام. ۴۸ کتاب فقهی بهطور تفصیل در این چهار عنوان آمده و کلیات مسائل مربوط به اینها را محقق در «شرایع» جمعآوری نموده است. هریک از این ابواب فقهی را نیز به ارکان یا فصلها و مقدمات تقسیم نموده و هریک از این ارکان و فصلها نیز به بخشهای مختلف تقسیم میشود که گاهی هر جزء از اینها بحث خاص خود دارد. این کتاب از آن زمان تاکنون همواره مورد توجه و علاقه فقها و مجتهدین بوده است. شیخ جعفر بن شیخ حسن حلی معروف به «محقق حلی»، سرانجام پس از هفتاد و چهار سال تلاش بیوقفه در راه خدمت به اسلام و مسلمین و ترویج احکام آلمحمد (ص)، در سال ۶۷۶ هجری قمری چشم از جهان فانی فروبست و زندگی جاویدان را آغاز کرد.