سؤال 7 - در زمان سابق، قريهاى با شهر چهار فرسخ، فاصله داشته كه نماز را قصر و روزه را افطار مىكردهاند، فعلا وسعت شهر زياد شده و نسبت به قريه مذكور، نزديك و اين قريه از توابع متصله شهر شده است ولى باز هم بين قريه مذكور و شهر، زمينهاى مزروعى، فاصله است مثلا شهر تبريز و قلعه مليك يا ايستگاه تبريز باز به تمام معنى اتصالش به شهر واضح نشده است، تكليف اهالى قريههائى كه سابقا فاصله آنها با شهر به قدر مسافت بوده و فعلا به اين صورت در آمده است چيست؟.
جواب: اگر كسى يقين دارد كه فاصله مزبور، سابقا به قدر مسافت بوده و فعلا در اثر وسعت شهر، مثلا شك دارد كه فاصله، از مسافت شرعى، كمتر شده يا نه، به حكم مسافت عمل نمايد تا وقتى كه يقين كند كه فاصله، كمتر از مسافت شرعى است كه در اين صورت نماز تمام است.
سؤال 8 - در سالهاى قبل فاصله دو شهر اصفهان و نجف آباد بيش از چهار فرسخ بوده كه در صورت مسافرت به نجف آباد نماز را شكسته مىخوانديم، در سالهاى اخير، دهات مجاور اصفهان به شهر وصل شده، آيا فاصله دو شهر را نسبت به زمان قديم حساب كنيم يا با توجه به وصل شدن دهات مذكور و كمتر شدن فاصله، از چهار فرسخ، ديگر نمازها را در مسافرت به آن شهر بايست تمام خواند، همچنين در مورد شهرهائى كه حالت دو شهر فوق را پيدا نمودهاند چگونه بايد عمل كرد؟.
جواب: ميزان فاصله فعلى است، به شرط آن كه شهر از بلاد كبيره نباشد، و اگر از بلاد كبيره باشد در صورتى كه از خارج محله تا مقصد چهار فرسخ يا بيشتر باشد لكن از آخر شهر تا مقصد كمتر از چهار فرسخ باشد احتياطا نماز را هم شكسته و هم تمام بخوانند.