احکام >
وفات حضرت خدیجه (س) بنا به قولی (10 بعثت):
زندگینامه
خَدیجَه دختر خُوَیلِد مشهور به خدیجه کبری (س)، ام المؤمنین، نخستین همسر پیامبر اسلام (ص) و مادر حضرت زهرا(س) است. خدیجه (س) قبل از بعثت با پیامبر اسلام (ص) ازدواج کرد و اولین زن و به عقیده برخی اولین کسی است که به پیامبر (ص) ایمان آورد. به علاوه، وی همه ثروت خویش را در راه نشر دعوت پیامبر (ص) بکار گرفت. پیامبر (ص) در طول حیات او همسری دیگر برنگزید و پس از درگذشت وی همواره از او به نیکی بسیار یاد میکرد.
پیامبر از خدیجه ۲ پسر به نامهای قاسم و عبدالله و ۴ دختر به نامهای زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه (س) داشت. با این وصف همه فرزندان پیامبر (ص) به جز ابراهیم، از خدیجه (س) بودند.
خدیجه(س) سه سال قبل از هجرت و در سن شصت و پنج سالگی در مکه از دنیا رفت. پیامبر او را در قبرستان معلاة در دامنه «کوه حجون» که بر فراز شهر مکه است به خاک سپرد.
خانواده و نسب
خدیجه (س) مُکّنیٰ به ام هند،[۱] بنت خویلد بن أسد بن عبدالعزی بن قصی القرشیه الاسدیه است.[۲] او در مکه، حدود سه یا چهار دهه قبل از آغاز بعثت پیامبر اسلام(ص) به دنیا آمد و در همان شهر، در خانه پدرش که فردی از بزرگان مورد احترام قومش و همپیمان با بنی عبدالدار بن قصی بود، رشد یافت.[۳]
خدیجه(س) قبل از اسلام
منابع تاریخی درباره شخصیت خدیجه(س) پیش از اسلام، گزارش چندانی ارائه نکردهاند. بنابر این منابع، او ثروتمند بود و تجارت میکرد و سرمایه خود را به صورت مضاربه و استخدام افراد برای تجارت به کار میگرفت. [۴]
منابع به جایگاه بالای اجتماعی و حُسن شهرت او در شرف و نسب اشاره دارند چنانکه ابن سیدالناس دراین باره آورده است: «او زنی شریف و بادرایت بود که خداوند خیر و کرامت برای او در نظر گرفته بود. به لحاظ نسب در طبقه متوسط از انساب عرب جای داشت، اما دارای شرافتی عظیم و ثروتی زیاد بود.» [۵] بلاذری نیز از قول واقدی در اسنادش گفته است: «خدیجه(س) بنت خویلد، زنی با اصل و نسب و تاجری ثروتمند بود.» [۶]
ازدواج خدیجه پیش از پیامبر
در این که آیا حضرت خدیجه(س) پیش از ازدواج با پیامبر، شوهر دیگری اختیار کرده یا نه، اختلاف نظر وجود دارد. اکثر منابع تاریخی اهل سنت، ازدواجهای پیشین حضرت خدیجه(س) را پذیرفته و نامهای شوهران و فرزندانشان را ذکر کردهاند.
بلاذری در انساب الاشراف در معرفی صفوان بن محرز، مکنیٰ به ابوهاله، نوشته است: «نام او هند بن النباش بن زرارة بن وقدان بود و پیش از ازدواج خدیجه بنت خویلد با پیامبر، شوهر خدیجه بود».[۷] ابن حبیب نیز در کتاب «المنمّق»، در معرفی «نباش» او را مکنّی به ابوهاله و شوهر خدیجه(س) قبل از پیامبر(ص) معرفی مینماید. [۸] ابن حبیب همچنین در «المحبّر» در بیان اسامی کسانی که سه بار ازدواج نمودهاند، نام حضرت خدیجه(س) را نیز آورده است و در این باره به ازدواج حضرت خدیجه(س) با «اباهاله النباش الاسیدی» و «عتیق بن عابد بن عبدالله بن عمر بن مخزوم» قبل از ازدواج با پیامبر(ص) اشاره داشته است. [۹]
با این حال برخی از محققان شیعی بر این باورند که حضرت خدیجه(س) پیش از ازدواج با پیامبر ازدواج نکرده است.
ابن شهرآشوب از قول سید مرتضی در «شافی» و شیخ طوسی در التلخیص، به عذراء(دوشیزه) بودن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) اشاره نموده است.
همچنین برخی با نقد گزارشهای موجود دربارۀ همسران خدیجه مدعی شدهاند نمیتوان پذیرفت در شرائطی که تعصبات قبیلهای در فضای فکری و فرهنگی حجاز حاکم بوده است، خدیجه(س) که خود از بزرگان نامور قریش بود، به ازدواج دو نفر اعرابی از تمیم و مخزوم در آمده باشد. [۱۰]
همچنین پژوهشهای فوق در بارۀ فرزندان منسوب به خدیجه مدعی آن است که دو فرزند منسوب به او در حقیقت ، فرزندان خدیجه(س) نبوده، بلکه فرزندان هاله خواهر خدیجه(س) بوده اند. بنا بر این تحقیقات خدیجه(س) پس از مرگ شوهرِ هاله، سرپرستی هاله و دو فرزندش را برعهده گرفت، تا اینکه خواهرش(هاله) نیز از دنیا رفت و خدیجه(س) سرپرستی خواهرزادههایش را بر عهده داشت و از آنجا که عرب، «ربیبه» (فرزندان همسر) را فرزند تلقی مینمود، آنها را فرزندان پیامبر(ص) برمیشمردند. [۱۱]
ازدواج خدیجه(س) با پیامبر(ص)
ابن کثیر از ابن اسحاق نقل میکند: زمانی که خدیجه(س) با درستکاری و درست گفتاری و امانتداری و کرامت اخلاقی محمدامین(ص) آشناشد، او را امین بر مالش قرارداد و پس از برگشت پیامبر(ص) از سفر تجاری شام و بیان ویژگیهای پیامبر(ص) از سوی میسره(غلام خدیجه) به خدیجه(س)، ایشان پیشنهاد ازدواج با پیامبر(ص) را مطرح ساخت. [۱۲] ابن سیدالناس نیز آگاهی خدیجه(س) از کرامت اخلاقی و صداقت پیامبر(ص) را موجب پیشنهاد ازدواج از طرف خدیجه(س)دانسته و تصریح میکند که خدیجه(س) به دلیل صداقت، امانت و حسن خلق و درستکاری پیامبر(ص) پیشنهاد ازدواج را مطرح میسازد.[۱۳] همین عوامل را ابن اثیر نیز در اسدالغابه بیان میکند. [۱۴]
همه منابع تاریخی خدیجه(س) را اولین همسر پیامبر(ص) معرفی نموه اند. ابن عبدالبر، خدیجه(س) را اولین همسر رسول الله(ص) دانسته که پیامبر(ص) هنگام زندگی با او، همسر دیگری اختیار نکرد. [۱۵] او سن پیامبر(ص) هنگام ازدواج با خدیجه(س) را ۲۵ سال و در سال بیست و ششم بعد از عام الفیل دانسته است. [۱۶] او همچنین به نقل از زهری، سن پیامبر(ص) را هنگام ازدواج، ۲۱ سال دانسته است. [۱۷] مسعودی نیز خدیجه(س) را اولین همسر پیامبر(ص) میداند.[۱۸] «بسوی» و برخی دیگر ازمنابع نیز براین امرتأکید دارند. [۱۹] ابن اثیر ضمن تأکید بر اینکه خدیجه(س) اولین همسر پیامبر(ص) میباشد، قائل است که این ازدواج قبل از بعثت روی داده است. [۲۰] ابن اثیر دیدگاههای مختلفی را درباره سن پیامبر(ص) هنگام ازدواج که شامل ۲۱، ۲۲، ۲۵، ۲۸، ۳۰ و ۳۷ سال میشود، آورده است.[۲۱]
سن خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر
درباره سن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) دیدگاههای مختلفی از ۲۵ سال تا ۴۶ سال مطرح شده است. بسیاری سن خدیجه(س) را هنگام ازدواج با پیامبر(ص)، ۴۰ سال دانستهاند. [۲۲] مسعودی نیز احتمال سنی غیر از این را، از دیگران مطرح میداند. [۲۳]
برخی از منابع تاریخی نیز سن ازدواج خدیجه(س) با پیامبر(ص) را ۲۵سال [۲۴] و برخی دیگر،۲۸ [۲۵] ، ۳۰ [۲۶]، ۳۵ [۲۷]، ۴۴ [۲۸]، ۴۵ [۲۹]، ۴۶ سال [۳۰]دانستهاند.
بررسیها برای دست یافتن به سن دقیق حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) اندکی دشوار است. با این وصف با در نظر گرفتن این نکته که مدت زندگی مشترک پیامبر(ص) با خدیجه(س) ۲۵ سال بوده است(۱۵ سال، قبل از بعثت [۳۱] و ۱۰ سال، بعد از بعثت)، و منابع تاریخی نیز سن خدیجه(س) هنگام وفات را ۶۵ سال یا بنابر ترجیح «بیهقی» ۵۰ سال گفته اند، بنابراین به احتمال قوی سن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) مطابق با یکی از دوقولِ ۴۰ یا ۲۵ سال است. اگر خدیجه(س) هنگام رحلت، ۵۰ ساله بوده باشد، لذا هنگام ازدواج باید ۲۵ ساله بوده باشد، نظری که برخی محققان آن را ترجیح دادند.[۳۲] از آنجا که این قول در منابع وفور ندارد، پذیرش آن اندکی دشوار است، اما توجه به این نکته که قاسم فرزند پیامبر(ص) از خدیجه(س)، بعد از بعثت از دنیا رفته است، [۳۳] بدان معنی است که قاسم باید حداقل در ۵۵ سالگی خدیجه(س) یا بعد از آن به دنیا آمده باشد که محتمل و پذیرفتنی نیست.
این نظر به ضمیمه دیدگاه علمای شیعه که خدیجه(س) را هنگام ازدواج با پیامبر(ص) عذراء (دوشیزه )دانستهاند [۳۴] تقویت میشود. زیرا بعید به نظر میرسد زنی همچون خدیجه(س) با مقام و مکنت خود در قریش تا۴۰ سالگی ازدواج نکرده باشد. با این وصف به نظر میرسد سن خدیجه(س) هنگام ازدواج نباید از۲۵ یا۲۸ سال بیشتر بوده باشد.[۳۵]
فرزندان خدیجه(س)
ثمره زندگی مشترک پیامبر(ص) با خدیجه کبری(س) ۶ فرزند بوده است. با این حال ابن کثیر به نقل از ابن اسحاق و ابن هشام، نام ۷ فرزند پیامبر(ص) از خدیجه(س) را نام میبرد و بیان میکند همه فرزندان پیامبر(ص) به جز ابراهیم از خدیجه(س) هستند. [۳۶] او به نقل از یونس بن بکیر، نام ۶ فرزند پیامبر(ص) از خدیجه(س) را بیان میکند. [۳۷] ابن اثیر به نقل از زُبَیر بن بَکّار، وجه تسمیه یا ملقّب شدن فرزند پیامبر(ص) به طیب و طاهر را به دلیل ولادتش بعد از نبوت پیامبر(ص) میداند.[۳۸] سایر منابع نیز فرزندان پیامبر(ص) را به جز ابراهیم، از خدیجه(س) میدانند. [۳۹] البته برخی از منابع تعداد فرزندان خدیجه را ۷ یا۸ فرزند دانستهاند؛ برای مثال، ابن اثیرجزری به نقل از زُبَیر بن بَکّار، نام ۸ فرزند را برای پیامبر(ص) از خدیجه(س) ذکر میکند.[۴۰]
برخی گفته اند علت اختلاف در تعداد فرزندان پیامبر(ص) از خدیجه(س)، اشتباه بین اسم و لقب فرزندانِ آنها است. بنابراین دیدگاه تعداد فرزندان پیامبر(ص) از خدیجه(س)، ۶ نفر و شامل ۲ پسر به نامهای قاسم و عبدالله و ۴ دختر به نامهای زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه (س) است.[۴۱]
اسلام آوردن خدیجه
بسیاری از منابع تاریخی خدیجه(س) را اولین کسی میدانند که اسلام آورد.[۴۲] حتی برخی از منابع در این زمینه ادعای اجماع نمودهاند. [۴۳] ابن عبدالبر، علی(ع) را اولین ایمان آورنده به پیامبر(ص)، بعد از خدیجه(س) میداند. [۴۴] منابع همچنین در تعیین مصادیق السّابقون در اسلام، خدیجه(س) و علی(ع) را به عنوان اولین ایمان آورندگان برشمرده اند.[۴۵] این منابع همچنین به پیشگامی خدیجه(س) به همراه علی(ع) در برپایی نماز به همراه پیامبر(ص) اشاره کرده و آنان را به عنوان اولین نمازگزاران عالم اسلام معرفی نمودهاند. [۴۶]
نقش خدیجه(س) در اسلام
کمکهای مالی حضرت خدیجه(س) موجب غنای نسبی پیامبر(ص) گردید، به گونهای که پیامبر(ص) را بینیاز ساخت. خداوند در مقام بیان نعمتهای خود به پیامبراکرم(ص) میفرماید: «خداوند تو را فقیر یافت و بینیاز نمود.» [۴۷] رسول خدا(ص) نیز همواره میفرمودند:« که هیچ مالی به من سود نبخشید، آن گونه که ثروت خدیجه(س) به من سود بخشید».[۴۸] بنا بر رویات اسلامی پیامبر(ص) از اموال خدیجه(س) در راه کمک به آزادی بدهکاران یتیمان، و بینوایان استفاده میکرد.
در ماجرای محاصره شعب ابی طالب، اموال حضرت خدیجه(س) در حمایت از بنیهاشم مصرف گردید، تا آن جا که در روایت آمده است: «ابوطالب و خدیجه(س) همه اموال خود را برای حفظ اسلام و محاصره شدگان انفاق نمودند.» [۴۹] در جریان محاصره شعب ابی طالب، حکیم بن حزام برادرزاده خدیجه(س)، شترها را میآورد و با آن شترها، گندم و خرما را حمل میکرد و با زحمت و خطر زیاد، آنها را به بنیهاشم میرساند. [۵۰] این بخشش به گونهای بزرگ و خالصانه بود که خداوند آن را گرامی داشت و این کار بزرگ خدیجه(س) را در ردیف نعمتها و مواهب بزرگ خود، به بنده برگزیدهاش محمد(ص) برشمرد. [۵۱] پیامبر(ص) نیز همواره از بخشندگی و ایثار این بانوی گرامی، به عظمت و بزرگی یاد میکرد. [۵۲]
جایگاه خدیجه
خدیجه بانویی شریف، ثروتمند و دارای اعتبار در روزگار خودش بود. [۵۳] جابر بن عبدالله انصاری در روایتی از پیامبر(ص)، سرور زنان جهان را خدیجه(س)، فاطمه(س)، مریم و آسیه معرفی نموده است. [۵۴] همچنین پیامبر(ص)، خدیجه(س) را از جمله زنان کامل در جهان [۵۵] و نیز به عنوان بهترین زنان معرفی کرده است. [۵۶] در منابع اسلامی از خدیجه با القابی همچون طاهره، زکیه، مرضیه، صدیقه، سیده نساءقریش [۵۷]، خیرالنساء [۵۸] و بانوی بلند مرتبه [۵۹] و و نیز با کنیههای ام الزهرا و ام المؤمنین یاد شده است. [۶۰]
گزارشهای متعددی درباره جایگاه خاص خدیجه نزد پیامبر(ص) وجود دارد. در برخی منابع آمده است که حضرت خدیجه(س) بهترین و صادقترین وزیر، مشاور و مایه آرامش پیامبر(ص) بود. [۶۱] پیامبر(ص) سالها پس از رحلت خدیجه(س) به یاد او بود و بینظیر بودنش را مطرح مینمود. هنگامی که به پیامبر(ص) گفته شد خدیجه(س) بیش از همسری مسن برای شما نبود، پیامبر بسیار ناراحت شد، با رد این سخن چنین گفت: «خداوند هیچگاه برایم همسری بهتراز او جایگزین نکرد،او مرا تصدیق نمود هنگامی که هیچ کس مرا تصدیق نکرد، یاری ام کرد در زمانی که هیچ کس مرا یاری نکرد، از مالش در اختیارم قرار داد، زمانی که همه مالشان را از من دریغ کردند.» [۶۲]
ابن جوزی درباره او مینویسد: «خدیجه(س) این بانوی آگاه و پاک سرشت و این انسان شیفته معنویت که حق گرایی، فضیلت طلبی، نواندیشی، عشق به کمال و رشد و پیشرفت از ویژگیهایش بود، از همان روزگار جوانی نیز یکی از دختران نامدار و بافضیلت حجاز و عرب به شمار میرفت.» [۶۳] مهمتر از مکنت مادی وی، ثروت بیپایان معنوی او بود. او با رد درخواست بزرگان و اشراف قریش که به خواستگاری او آمده بودند و انتخاب پیامبر(ص) به عنوان همسر خود، نعمت برخورداری از ثروت مادی را با تضمین سعادت مندی آخرت و بهرهمندی از نعمتهای ابدی بهشت، کامل نمود و خردمندیاش را به رخ همگان کشید. او برای دستیابی به این نعمت، اولین مسلمان و اولین تصدیق کننده پیامبر(ص) شد و به همراه او اولین نماز را برپا داشت.
وفات خدیجه(س)
بیشتر منابع تاریخی سال وفات خدیجه(س) را دهم بعثت، یعنی ۳سال قبل از هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه ذکر کرده اند.[۶۴] این منابع، سن خدیجه(س) را به هنگام وفات، ۶۵ سال دانستهاند.[۶۵] ابن عبدالبر، سن خدیجه(س) را به هنگام وفات، ۶۴ سال و ۶ ماه ذکر میکند. [۶۶] برخی دیگر از منابع، سال رحلت خدیجه(س) را همان سال درگذشت ابوطالب و اندکی بعد از آن دانستهاند.[۶۷] ابن سعد، رحلت خدیجه(س) را ۳۵ روز بعد از وفات ابوطالب میداند. [۶۸] وی و برخی دیگر از مورخان، زمان رحلت خدیجه را، ماه رمضان سال دهم بعثت ذکر کردهاند.[۶۹]
بنا بر روایات اسلامی پیامبر(ص) ابتدا با ردای خودش و سپس با ردای بهشتی خدیجه(س) را کفن نمود و او را در قبرستان معلاة در دامنه «کوه حجون» که بر فراز شهر مکه است، به خاک سپرد.[۷۰] مدفن خدیجه بنای مختصری داشته و زیارتگاه حجگزاران و زائران مکه بوده. بسیاری از زائران و حجگزاران که پیش از حکومت آل سعود و تخریب بسیاری از اماکن تاریخی و مذهبی(1305ش.) به دست این حکومت، به مکه رفتهاند، از مقبره او یاد کرده و توصیفاتی از آن را ذکر کردهاند.[۷۱]
پانویس
-
ابن الجوزی، المنتظم، ج۳، ص۱۸.
-
ابن اثیرجزری، أسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶ ، ص۷۸.
-
ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸ ، ص۱۱، شماره ۴۰۹۶.
-
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۲۹۳؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۶۳.
-
ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۶۳.
-
بلاذری، الانساب الاشراف ، ج۱، ص۹۸.
-
بلاذری، الانساب الاشراف ، ج۱۵، ص۶۵.
-
ابن حبیب، المنمّق، ص۲۴۷.
-
ابن حبیب، المحبّر، ص۴۵۲.
-
جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، ج۲، ص۱۲۳.(به نقل از: الاستغاثة، ج۱، ص۷۰.)
-
جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، ج۲، ص۱۲۵.
-
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۲۹۳.
-
ابن سیدالناس، عیون الاثرفی فنون المغازی و الشمائل و السیر، ج۱، ص۶۳.
-
ابن اثیر جزری، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۲۳.
-
ابن عبدالبر ، الاستیعاب، ج۱، ص۲۵.
-
ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵.
-
ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵.
-
مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۲.
-
بسوی، المعرفةوالتاریخ، ج۳، ص۲۶۷؛ ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۳۰۷.
-
ابن کثیر، البدایةوالنهایة، ج۵ ،ص ۲۹۳.
-
ابن کثیر، البدایةوالنهایة، ج۵ ،ص ۲۹۳.
-
ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۳۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸ ،ص۱۷۴؛ ابن اثیرجزری، اسدالغابه فی معرفة الصحابه ، ج۱، ص۲۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱،ص۹۸ و ج۹ ،ص۴۵۹ ؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک ، ج۲ ،ص۲۸۰.
-
مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۷ :«و فی سنة ست و عشرین کان تزویجه بخدیجة بنت خویلد، و هی یومئذ بنت أربعین، و قیل فی سنها غیر هذا».
-
بیهقی، دلائل النبوة، ج۲، ص۷۱؛ السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۴۰؛ البدایة و النهایة، ج۲، ص۲۹۴: «وکان عمرها إذ ذاک خمسا و ثلاثین و قیل خمسا و عشرین سنه»؛ بلاذری انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
-
بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸: «وتزوّج رسول الله صلی الله علیه و سلم خدیجة و هو ابن خمس و عشرین سنه، وهی ابنة أربعین سنه.»
-
جعفرمرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، ج۲، ص۱۱۵. به نقل از السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۴۰؛ تهذیب تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۰۳؛ تاریخ الخمیس، ج۱، ص۲۶۴.
-
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۲۹۵ ؛ ابن کثیر، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۶۵.
-
واقدی، مختصر تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۰۳
-
واقدی، مختصر تاریخ دمشق، ج۲، ص۲۷۵؛ تهذیب الاسماء، ج۲، ص۳۴۲.
-
بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸: «یقال إنه تزوّجها و هی ابنة ست و أربعین سنه».
-
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۲۹۵؛ بیهقی، دلائل النبوة، ج۲، ص۷۲.
-
بیهقی، دلائل النبوة، ج۲، ص۷۱ ؛ جعفرمرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، ج۲، ص۱۱۴.
-
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۲۹۴: «و قال غیره بلغ القاسم أن یرکب الدابة و النجیبة ثم مات بعد النبوة».
-
ابن شهرآشوب، المناقب آل ابی طالب ، ج۱، ص۱۵۹: «روی أحمد البلاذری و أبوالقاسم الکوفی فی کتابیهما و المرتضی فی الشافی و أبوجعفر فی التلخیص:أن النبی (ص) تزوج بها و کانت عذراء».
-
جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، ج۲، ص۱۱۴.
-
ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸ ، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۲، ص۲۹۴.
-
ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸ ، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۲، ص۲۹۴.
-
ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۳۰۷.
-
ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۳۰۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۵، ص۳۰۶.
-
ابن اثیر جزری، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۸۱.
-
زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۳۰۲: «فولدت له القاسم (وکان یکنی به) و عبدالله (و هو الطاهر و الطیب) و زینب و رقیه وام کلثوم و فاطمه».
-
ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۱۰؛ ابن کثیر، البدایةوالنهایة، ج۳، ص۲۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۷.
-
ابن اثیر جزری، اسدالغابه فی معرفة الصحابه ، ج۶، ص۷۸.
-
ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۷.
-
مقریزی، امتاع الاسماء، ج۹، ص۸۸ .
-
ابن اثیر جزری،أسدالغابه فی معرفة الصحابه ،ج۶، ص۷۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۸۹
-
ضحی/ ۸ .
-
مجلسی، بحارالانوار، ج۱۹، ص۶۳.
-
مجلسی، بحارالانوار، ج۱۹، ص۱۶: «و انفق ابوطالب و خدیجه جمیع مالها».
-
ابن هشام، سیرة النبی، ترجمه: رسولی محلاتی، ج۱، ص۲۲۱.
-
مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵، ص۴۲۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۲۰.
-
ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۷.
-
طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۲۸۱.
-
ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۲، ص۱۲۹.
-
ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۲، ص۱۲۹.
-
مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۱۵، ص۶۰؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۱، ص۲۳۹؛ ابن الجوزی، المنتظم، ج۱، ص۳۴۶.
-
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۳، ص۱۵.( ابن کثیر در نقل جریان آغاز وحی به این لقب حضرت خدیجه(س) اشاره دارد)؛ بیهقی، دلائل النبوة، مقدمه کتاب، ص۱۶.
-
ابن اثیرجزری،أسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۸۳.
-
مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۸۹.
-
ابوالحسن بکری، الانوارالساطعه من الغرّاء الطاهرة، ص۷.
-
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۶۱ ؛ ابن اثیر جزری، أسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۲۶.
-
ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۲۴.
-
ابن جوزی، تذکرة الخواص، ج۲، ص۳۰۰.
-
مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۲؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۱۵۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸ ، ص۱۴.
-
طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۴۹۳: «و توفیت قبل الهجرة بثلاث سنین، و هی یومئذ ابنة خمس و ستین سنه».
-
ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۱۸.
-
طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۱۵۱.
-
ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۹۶.
-
ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۸ ، ص۱۴.
-
ابوالحسن بکری، الانوار الساطعه من الغرّاء الطاهرة، ص۷۳۵.
-
برای نمونه نک: حسام السلطنه، دلیل الانام فی سبیل زیارة بیت الله الحرام، ص126؛ فیروزعلی حیدرآبادی، روزنامچه سفر حج و عتبات: ص235.