احکام >
وفات بهاءالدين حسن اصفهانی=فاضل هندی(1137ق):
زندگینامه
فاضل هندی
شیخ بهاء الدین اصفهانی، معروف به «فاضل هندی » از فضلای قرن یازده و 12 هجری قمری و از نوابغ است. در فقه شیعه به علت تالیف کتاب «کشف اللثام » که شرح قواعد علامه حلی است جایگاه ویژه دارد، چنانچه به همین مناسبت او را «کاشف اللثام » می خوانند. آراء و عقائد و نظرات او کاملا مورد توجه فقهاء است وجامع معقول و منقول بوده است.
ولادت
فاضل اصفهانی (معروف به فاضل هندی) در سال 1062 هـ.ق در اصفهان متولد شد. پدرش، تاجالدین حسن اصفهانی، فرزند شرفالدین محمد مشهور به ملا تاجا مردی دانشمند و فاضل بود. وی نام این کودک را «ابوالفضل» نهاد که بعداً به «فاضل هندی»[۱] و «بهاءالدین محمد»[۲] معروف شد.
کودکی
از کودکی فاضل هندی اطلاع دقیقی در دست نیست. نوشتهاند: «چون در صغر سن با والد خود به هند رفت، به فاضل هندی مشهور شد».[۳] این کودک نابغه در 8 سالگی به تدریس شرح مختصر و مطوّل تفتازانی پرداخت و در 11 سالگی کتاب «منیة الحریص علی فهم شرح التخلیص» را تألیف کرد.
خاندان
تاجالدین حسن از علمای اصفهان در اواخر قرن یازدهم و از شاگردان علامه مجلسی بود و از وی روایت نقل میکرد. زادگاه این عالم فرهیخته «فلاورجان» ـ از توابع اصفهان ـ است.[۴] تخصص ملا تاجا در زمینه تصحیح کتب روایی بود.[۵] وی در هشتم رجب 1098 هـ.ق درگذشت.[۶]
خانواده
همسر فاضل از اهالی اِجِه (اژیه) از توابع اصفهان بود. نوشتهاند: «فاضل هندی» با علامه مجلسی اول نسبتی نیز داشته[۷] و باواسطه، داماد وی بوده است.[۸] تنها پسر فاضل هندی، محمدتقی همانند پدرش دانشوری فرزانه بود. محمدتقی را چنین ستودهاند: «خورشید آسمان فضل و دانش و قطب دایرة کمال، مولی محمدتقی بن فاضل هندی با سید نصرالله مکاتبه داشته است. وی اشعاری را در فضیلت مولی محمدتقی سروده است و برای وی ارسال داشته و از پسر فاضل هندی جواب خواسته است».[۹]
آثار
برخی از تألیفات تاجالدین حسن بدین شرح است:
شرح بر کافیه[۱۰]
شرح بر شافیه
شرح بر صحیفه سجادیه
جامع الفصول و قامع الفضول (به زبان فارسی)
رساله التزویجیه.[۱۱]
تحصیلات
فیلسوف معاصر، سید جلال الدین آشتیانی درباره تحصیلات فاضل، چنین میگوید: «حقیر در جُنگی قدیمی در زمان گذشته، عبارتی از شخصی که در اواخر صفویه میزیسته است دیدم که چنین نوشته است: در مدرسه، صبی مُراهقی (پسر نزدیک به بلوغ) را دیدم که در بحث، علیم ماهر و واجد مقام عالی در علوم عصر (روز) بود و آثار نبوغ از ناصیة(پیشانی) او آشکار بود. از نسبش پرسیدم، گفتند: او فرزند ملا تاج و نامش بهاءالدین محمد است».[۱۲] وی در 13 سالگی به اجتهاد رسید. فاضل اصفهانی در سال 1077 هـ.ق (تقریباً در 16 سالگی) در ردیف فضلای بنام بود.[۱۳]
استادان
درباره استادان فاضل هندی چیزی ننوشتهاند. برخی از پژوهشگران معاصر بر این باورند که اولین استاد فاضل هندی، پدرش (مولی تاجالدین حسن بن شرفالدین فلاورجانی اصفهانی) بود.[۱۴] فاضل درباره پدرش آورده است: «و اکثر روایاتی عن والدی العلامه تاج ارباب العمامه».[۱۵]
شاگردان
شیخ احمد بن حسین حلی: وی از فاضل، اجازه روایی نیز داشته و این اجازه را فاضل به خط خود، پشت کتاب «قرب الاسناد» نوشته است که در کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی موجود است.[۱۶]
سید محمدعلی کشمیری: وی در سال 1129 هـ.ق از فاضل اجازه روایی گرفت.[۱۷]
سید ناصرالدین احمد بن سید محمد بن سید روحالامین مختاری سبزواری (1080ـ1130 هـ.ق): وی مورد توجه فاضل هندی بود. فاضل هندی به وی اجازه روایی داد، سبزواری دارای آثار بسیاری است، از جمله: زواهر الجواهر، شرح بر احتجاج طبرسی و شرح نهج البلاغه[۱۸] قبر او در تخت فولاد اصفهان است.[۱۹]
ملا عبدالکریم بن محمدهادی طبسی: او از فاضل هندی اجازه روایی داشت. فاضل این اجازه را پشت کتاب من لایحضره الفقیه ـ که در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است ـ نوشت.[۲۰]
شیخ محمد بن حاج علی بن امیر محمود جزائری تستری، سید عبدالله جزائری وی را صاحب تألیفات فراوان دانسته است.[۲۱]
مولی نصیری امینی: وی از فاضل اجازه نقل روایت داشت.[۲۲]
میرزا عبدالله افندی: وی از شاگردان آقا حسین خوانساری، آقا جمال، فاضل هندی و علامه مجلسی بود.[۲۳]
میرزا بهاءالدین محمد مختاری (1080ـ1140 هـ.ق): وی فرزند سید محمدباقر حسینی مختاری سبزواری نائینی اصفهانی است و اجازهای از صاحب کشف اللثام دارد[۲۴] از او بیش از 40 کتاب و رساله به یادگار مانده است.[۲۵]
علیاکبر بن محمد صالح حسنی لاریجانی: وی نسخهای از کشف اللثام را به خط خود نوشته و اجازه استادش نیز در آن موجود است.[۲۶]
محمدصالح کزازی قمی: وی در سال 1126 هـ.ق به اصفهان رفت و نزد فاضل هندی به تحصیل پرداخت. وی فتواهای فاضل هندی را در رسالهای به نام «تحفة الصالح» گرد آورد[۲۷] و به شاه سلطان حسین صفوی اهداء کرد.[۲۸]
سید صدرالدین محمد حسینی قمی همدانی: وی شرحی بر «عدة الاصول» نوشته که تقریظی از فاضل هندی بر آن موجود است. این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است[۲۹] وی استاد وحید بهبهانی بود.[۳۰]
محمدتقی اصفهانی، مشهور به «ملا تقیا» اجازهای از فاضل هندی برای او در سال 1118 هـ.ق صادر شده است.[۳۱]
شیخ عبدالحسین بن عبدالرحمن بغدادی: فاضل در سال 1134 هـ.ق رسالة «الاحتیاطات اللازمة العمل» را بر او املا کرده است.[۳۲]
مقام علمی و مرجعیت
وی در مقدمه «کشف اللثام» میگوید: «در 13 سالگی از معقول و منقول فارغ التحصیل شدم» او تألیف را قبل از بلوغ آغاز کرد و پیش از بلوغ به اجتهاد دست یافت. فاضل هندی در 16 سالگی موفق شد شفای بوعلی را تلخیص کند، گرچه این نسخه سوخت و از میان رفت. فاضل در 22 سالگی، بار دیگر به تلخیص شفا پرداخت.[۳۳] مرجعیت علمی فاضل هندی پس از رحلت مرحوم مجلسی (1110 هـ.ق) و درگذشت آقا جمال خوانساری (1125 هـ.ق) فراگیر شد.[۳۴]
اجتهاد در عصر فاضل
فاضل هندی در عصری میزیست که اخباریگری در حوزههای علمیه رواج داشت. علامه محمدباقر مجلسی گرچه اخباری بود، روش میانه و معتدلی را در پیش گرفته بود و اکثر آثارش ـ حتی آثار فقهی و کلامیاش ـ در قالب ترجمه احادیث بود. در کنار این حرکت مقدس، مجتهدانی بودند که آثار آنها بر اساس استدلالهای عقلانی و بهرهگیری از دانش اصول بود. پیشتازان این اندیشه، آقا جمال خوانساری و فاضل هندی بودند.
فاضل هندی متن فقهی مفصلی را به عنوان شرح بر قواعد الاحکام علامه حلی نوشت و نام آن را «کشف اللثام عن حدود قواعد الاحکام» نهاد. او پیش از این شرح، شرحی بر لمعه با عنوان «المناهج السویه» را نوشت. آقا جمال خوانساری جز حاشیه بر لمعه و نگارش آثار فقهی کوتاه، متن مفصلی آماده نکرد. بعد از این دو شخصیت، تا مدتی طولانی یعنی در تمام قرن دوازدهم متن فقهی مفصلی نوشته نشد. بنابراین «کشف اللثام» موقعیتی ممتاز یافت. زمانی که صاحب جواهر و صاحب ریاض المسائل دست به نگارش کتابهای مفصل خود زدند، آخرین اثر فقهی مفصل عالمانه را همین کشف اللثام دانسته، از آن در تدوین کتاب خویش بهرهی فراوان بردند. صاحب جواهر اعتماد عجیبی به فاضل هندی و کتابش (کشف اللثام) داشت و چیزی از جواهر را نمینوشت مگر آن که کشف اللثام در دسترس او باشد.[۳۵]
از قول صاحب جواهر نقل کردهاند: «لو لم یکن الفاضل فی ایران ما ظننت أنّ الفقه صار الیه؛[۳۶] اگر فاضل (هندی) در ایران نبود، گمان نمیکردم فقه به آنجا برسد»
صاحب جواهر، از کشف اللثام در نگارش جواهر فراوان استفاده کرده است. از جمله: 80 مورد در جلد اول، 138 مورد در جلد هشتم، 80 مورد در جلد نهم، 85 مورد در جلد دهم، 150 مورد در جلد یازدهم، 200 مورد در جلد چهل و یکم و 280 مورد در جلد چهل و سوم. شیخ انصاری نیز در کتاب مکاسب خود، به کشف اللثام بسیار استناد کرده است.
بنابراین باید فاضل هندی را حلقه واسط مهمی در تاریخ اجتهاد شیعی برشمرد. این سلسله اجتهاد در عصر صفویه از محقق کرکی (متوفی: 940 هـ.ق) آغاز میشود. محقق، بنیانگذار مکتب فقهی منحصر به فردی است که تداوم بخش مکتب او عبارتند از:
شیخ حسین بن عبدالصمد (متوفی: 984 هـ.ق)
پدر شیخ بهایی، شیخ بهایی (متوفی: 1030 هـ.ق)
میرداماد (متوفی: 1040 هـ.ق)
حسین بن رفیعالدین معروف به سلطان العلماء (متوفی: 1064 هـ.ق)
آقا حسین خوانساری (متوفی: 1098 هـ.ق)
آقا جمال خوانساری (متوفی: 1125 هـ.ق)
و فاضل هندی.[۳۷]
این مکتب توسط صاحب جواهر و صاحب ریاض المسائل استمرار پیدا کرد. در این فاصله، نقش اصلی را در احیای مکتب اجتهاد، وحید بهبهانی بر عهده داشت. در امتداد حرکت پویای فقهی مکتب محقق کرکی، مکتب ژرفنگر فقهی مقدس اردبیلی است که توسط محمد بن علی موسوی عاملی (متوفی: 1011 هـ.ق) نویسنده مدارک الاحکام، حسن بن زینالدین عاملی(متوفی: 1011 هـ.ق) مؤلف کتاب منتقی الجمان، عبدالله بن حسین شوشتری (متوفی: 1021 هـ.ق) محقق سبزواری (متوفی: 1090 هـ.ق) نویسنده کتاب کفایة الاحکام و فیض کاشانی ادامه یافت.[۳۸]
وفات
او در سال 1137 ه.ق در همان سال فتنه افغان و تسلط آنان بر اصفهان درگذشت و در تخت فولاد، بالاتر از قبر خواجوئی مدفون گشت،و فاضل نامی حاج ملامحمد نائینی هم که از فضلای علمای اعلام بود،در سال 1263 ه.ق در اصفهان وفات یافت و در جنب آرامگاه فاضل هندی مدفون گردید و به همین مناسبت این آرامگاه رامردم اصفهان «فاضلان» گویند.
پانویس
1. تاریخ حزین، ص 64.
2. ریاض العلما، ج 7، ص 36.
3. تاریخ حزین، ص 64.
4. ترجمه روضات الجنات، ج 7، ص 115.
5. وقایع السنین والایام، میر عبدالحسین حسینی خاتونآبادی، ص 542.
6. زندگینامه علامه مجلسی، ج 2، ص 82؛ تذکرة العلما، محمد بن سلیمان تنکابنی، ص 169.
7. تذکرة الانساب، ص 107، و نجوم السماء، ص 212.
8. مفاخر اسلام، ج 8، ص 328.
9. اعیان الشیعه، ج 44، ص 135؛ ج 9، ص 197 و ج 1، ص 197.
10. زندگینامه علامه مجلسی، سید مصلح الدین مهدوی، ج 2، ص 83.
11. طبقات اعلام الشیعه، ج 5، ص 90.
12. منتخب آثار الحکماء، ج 3، ص 544، پاورقی.
13. ترجمه روضات الجنات، ج 7، ص 357.
14. زندگینامه علامه مجلسی، ج 2، ص 82 و تذکرة العلماء، محمد بن سلیمان تنکابنی، ص 169.
15. بهجة الآمال، ص 375.
16. ترجمه روضات الجنات، ج 7، ص 113؛ طبقات اعلام الشیعه، ص 548 و الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج 18، ص 56.
17. تلامذة العلامة المجلسی و المجازون منه، ص 63.
18. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 1، ص 232، شماره 1220.
19. اعیان الشیعه، ج 3، ص 111.
20. مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص 131.
21. الاجازه الکبیره، ص 177.
22. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 18، ص 57.
23. الاجازه الکبیره، ص 147 و تلامذه العلامه المجلسی والمجازون منه، ص 37.
24. الکواکب المنتشره، ص 109.
25. طبقات اعلام الشیعه، ص 109، 108، و الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 4، ص 423.
26. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 18، ص 57.
27. تراجم الرجال، ج 2، ص 726.
28. اعیان الشیعه، ج 9، ص 138.
29. مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص 132.
30. طبقات اعلام الشیعه، ص 576. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 1، ص 232، الکواکب المنتشره، ص 116.
31. الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج 1، ص 232؛ الکواکب المنتشره، ص 116.
32. همان، ج 11، ص 34.
33. مقالات تاریخی، دفتر سوم، رسول جعفریان، ص 133.
34. دستور شهریاران، ص 273.
35. احوال و آثار بهاءالدین محمد، رسول جعفریان، ص 36 و 34.
36. فوائد الرضویه، ص 478.
37. مقدمهای بر فقه شیعه، ص 56.
38. همان، ص 57