احکام >
روز قلم:
«نوالقلم و ما يسطرون»
«نوالقلم و ما يسطرون»
نون و القلم
اشاره
به پيشنهاد انجمن قلم ايران و تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، روز چهاردهم تيرماه، به عنوان «روز قلم» در تقويم رسمي جمهوري اسلامي ايران به ثبت رسيده است. اين روز را، به همه قلم به دستانِ متعهد و دلسوز، که از قلم به نيکي استفاده و در راه کمال آدمي و انسان سازي کوشش ميکنند، تبريک ميگوييم که عرصه جولانِ قلم، نمايشگاه توانمنديهاي انديشمندان بوده است و امير بيان، حضرت علي عليهالسلام در اين مورد ميفرمايد: «انديشههاي دانشمندان، به بلنداي قدرت قلمهاشان است».
سخن قلم
آن روز که خداوند مرا آفريد و با دست قدرت خويش، بر سينه «لوحم» کشيد تا سرنوشت همگان را بر آن صفحه رقم زنم، موقعيت و منزلتم آن چنان بالا رفت که آفريننده همه آفريدهها، بر من و آثارم سوگند ياد کرد و فرمود: «ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه مينويسند».
مرحوم علامه طبرسي رحمه الله ، در تفسير مجمع البيان، در مورد قلم مينويسد: «پايه امور دين و دنيا بر دو چيز است: قلم و شمشير و شمشير زير پوشش قلم قرار دارد».
من که آمدم، حيات معنوي انسان را جاني تازه بخشيدم و در درون جانها، راهي تازه گشودم. با رنگ عشق، هستي را نورباران کردم؛ هر چند اين رنگ چون شب، سياه و ظلماني بود، ولي ميوهاي سرخ، به سرخي خورشيد به گاه طلوع و غروب داشت و آن ميوه سرخ و شيرين، «شهيد» بود که شهيدان، ميوه درخت توانمند قلماند؛ مگر آن سيد ابرار و رسول بزرگوار نفرمود که: «مرکب سياه دانشمندانِ آگاه، برتر از خون شهيدان است»؟ و نيز امام شهيدان، خميني بت شکن فرمود:«قلمها شهيد پرور هستند. اهميت انتشارات، مثل اهميت خونهايي است که در جبههها ريخته ميشود».
محتواي قلم
سوگند خداوند به «قلم» و «نوشته»، قلم را قداست و نوشتن را حرمت بخشيده است. درخت قلم، اگر ريشه در «تعهّد» و «تديّن» داشته باشد، ميوهاش شيرين و ماندگار است. ارزش هر قلم، به «پيام» آن است و عظمت نوشته، به محتوايش. قلمهاي شهيد پرور، عشقهاي برتر را بذرافشاني ميکنند و شور شهادتطلبي را در رواق دلها ميتابانند و شهيدان را در معراج شهادت، از «خاک» تا «خدا» پيش ميبرند. چه دستهايي قلم شده تا قلم در دست پاکان قرار گيرد و چه بسيار نويسندگان شجاع که «شهيد قلم» شدهاند. نويسنده متعهّد، تکتيراندازِ ميدان نبرد انديشههاست و براي پيروزي، نيازمند «مهارت»، «دقت»، «هدفگيري»، «لحظهشناسي» و «سرعت عمل» است.
قلم، رازدار بشر
«قلم»، حافظ علوم و دانشها، پاسدار افکار انديشمندان، حلقه اتصال فکري عالمان و پُل ارتباطي گذشته و آينده بشر بوده، و حتي ارتباط آسمان و زمين نيز از راه لوح و قلم به دست آمد. «قلم»، انسانهايي را که از نظر زمان و مکان جدا از هم زندگي ميکنند، پيوند ميدهد؛ گويي همه متفکران بشر را در تمام طول تاريخ و در تمام نقاط زمين، در يک کتاب خانه بزرگ جمع ميبيني! در اين کتاب خانه، سخنان آسماني و زميني جمع است، از سقراط گرفته تا ابنسينا و معاصرانمان. از قرآن و نهج البلاغه تا اَوسْتا و انجيل. همه و همه هستند. «قلم»، رازدار بشر و خزانه دار دانشها و جمع آوري کننده تجربههاي قرنها و دورانهاست و اگر قرآن به آن سوگند ياد ميکند، به همين دليل است؛ زيرا هميشه، سوگند به امري بسيار پرارزش و محترم ياد ميشود. شاعر خوشبيان، مسعود سعد سلمان، موقعيت حسّاس قلم و نوشتن را چنين ترسيم ميکند:
نبشتن ز گفتن مهمتر شناس
به گاه نوشتن به جايْ آرْ هوش
اگر در نبشتن خطايي کُني
سرت چون قلم دور مانَد ز دوش
قلم، منشأ هدايت و آگاهي
خداوند متعال در قرآن مجيد، افزون بر آن که نام سورهاي را «قلم» مينهد، تا آنجا براي اين موضوع به ظاهر کوچک اهميت قايل است که به آن و آنچه با آن نوشته ميشود، سوگند ياد ميکند. چه سوگند عجيبي! در واقع آن چه به آن در اينجا سوگند ياد شده، ظاهرا موضوعي کم اهميت است؛ يک قطعه ني يا چيزي شبيه به آن و کمي مادّه سياه رنگ، سپس نوشتههايي که بر صفحه کاغذ ناچيز رقم زده ميشود؛ اما در واقع، اين قلم، همان چيزي است که سرچشمه پيدايش تمام تمدّنهاي انساني، تکامل دانشها و بيداري انديشهها به شمار ميآيد.
قلم، منشأ هدايت و آگاهي بشر است تا آنجا که زندگي بشر را به دو دوران تقسيم ميکنند: دوران تاريخ و دوران پيش از تاريخ. دوران تاريخ، از زماني آغاز ميشود که خطْ اختراع و انسان دست به قلم شد و توانست ماجراي زندگي و تجربههاي خود را بر صفحههاي کاغذ بنويسد.
اسلام و قلم
دين مبين اسلام، براي قلم و نوشتن، ارزش خاصي قائل است. گاه در کلام امير بيان، حضرت علي عليهالسلام ميخوانيم که: «عقلِ نويسنده، در قلم اوست» و گاه از زبان رسول مکرّم اسلام ميشنويم که سه صداست که حجابها را پاره ميکند و به پيشگاه با عظمت خدا ميرسد و يکي از آنها صداي گردش قلمهاي دانشمندان به هنگام نوشتن است. خداوند متعال در قرآن مجيد هم، گاه به قلم و نوشته آن سوگند ياد ميکند و گاه، آن را وسيله تعليم خود برميشمارد، هر آينه عظمت و بزرگي قلم، اين سلاحِ انسانساز را بيشتر درک ميکرديم.
گردش نيش قلم بر صفحه کاغذ است که سرنوشت بشر را رقم ميزند. چه عهدنامهها و صلح نامهها که ملّتي را ذليل و کوچک ساخت و چه فتواها که مردماني را از زبوني نجات داد.
چشمه قلم
«قلم» چشمه است، آن را نخشکانيم. «قلم» چشم است تا قدم از قدم برداريم و پيش پايمان را ببينيم، آن را کور نکنيم. «قلم» عصاست، نه فقط براي پيران که همگان بدان تکيه ميکنند. قلم، تنها عصاي دست نيست، فرهنگ، انديشه، تفکر و فرهيختگي،همه بر اين عصا تکيه کردهاند، اين عصا را نشکنيم. «قلم» زبان است، سخن ميگويد، جنبش دارد، حيات قلم را نگيريم. «قلم» مقدّس است. «قلم»، همان وسيلهاي است که خداوند با آن تعليم نمود. پس هشدار که قلم را به خواهشهامان نيالاييم و بيحرمتش نسازيم؛ چنانچه در کتاب مقدس ميخوانيم: «زينهار، تا کلام را به خاطر نان نفروشي و روح را در خدمت جسم درنياوري... اگر ميفروشي، همان بِهْ که بازوي خود را، امّا قلم را، هرگز!».
جاودانگي با قلم
در فرهنگ اسلامي، مسأله قلم و نويسندگي، از موقعيت و ارزش بسيار والايي برخوردار است. در حديثي آمده است که نوشته تو، بهترين چيزي است که از تو سخن ميگويد؛ يعني تنها نشانهاي که از تو در روزگاران آينده باقي ميماند و تو را جاودانه ميسازد، نوشتهات است. اين که در روايات ميخوانيم: «دانشمندان، تا دنيا باقي است، در طول زمان جاودانه ميمانند» هم، مخصوص عالمان و دانشمندان قلم به دست است که با نوشتههاي پُربار و بيبديل خود، فرهنگ غنّي اسلام را پُربارتر ساخته، به انسانسازي اين مکتب سراسر نور، کمک کردهاند؛ آنها که به اين کلام گهربار وليّ امر خويش، حضرت امام خميني رحمهمالله لبيک گفتند که: «بايد براي آتيه دنيا، امروز نويسندگان و گويندگان فکر بکنند و مردم را آگاه بکنند».
امتيازهاي قلم
«قلم» سه امتياز دارد که در «بيان» آنها را نميبينيم:
1. باقي بودن:
سخن فرار ميکند و نوشته باقي است. امير مؤمنان علي عليهالسلام در سخن جالبي ميفرمايد: «دانش را با نوشتن در بند کنيد» تا باقي بماند و از کفتان نرود.
2. دقيق بودن:
بيان و سخن معمولاً دقيق نيست. اگر قرار بود کتابي که هزار سال پيش نوشته شده، زباني به ما ميرسيد و در جايي نوشته نميشد، هيچ گاه به طور دقيق به ما نميرسيد و در واقع ما کتاب ديگري را پيش روي خود ميديديم.
3. عميق بودن:
مطالب نوشته عميق و فکرشده است؛ در حالي که به طور معمول سخنان، بدون تأمل گفته ميشود و کم محتواست. نويسندگان گاه يک ساعت فکر ميکنند و يک خط مينويسند، ولي در سخن نميتوان آن دقت را رعايت کرد.
علامه طبرسي رحمهالله در اين مورد مينويسد:«بيان دو گونه است: بيان زبان و بيان قلم. بيان زبان، با گذشت زمان کهنه ميشود و از بين ميرود، ولي بيان قلم تا ابد باقي است».
قلم و شمشير
مرحوم علامه طبرسي رحمه الله، در تفسير مجمع البيان، در مورد قلم مينويسد: «پايه امور دين و دنيا بر دو چيز است: قلم و شمشير و شمشير زير پوشش قلم قرار دارد».
گردش نيش قلم بر صفحه کاغذ است که سرنوشت بشر را رقم ميزند. چه عهدنامهها و صلح نامهها که ملّتي را ذليل و کوچک ساخت و چه فتواها که مردماني را از زبوني نجات داد. توجه به عهدنامههايي چون «ترکمان چاي» و «گلستان»، در مقابل فتواي تاريخي «ضد تنباکو»ي ميرزاي شيرازي يا «حکم ارتداد سلمان رشدي» از قلم آن يگانه دوران، حضرت امام خميني رحمه الله اهميت گردش قلم را بر صفحه سپيد کاغذ بيشتر نمايان ميکند. زور قلم، از توان شمشير بيشتر است. البته بايد قلم را به دست صالحان داد وگرنه به قول عارف معروف، شيخ محمود شبستري در منظومه عرفاني گلشن راز:
چون قلم در دست غدّاري بُوَد
لاجرم منصورْ برداري بُوَد
چون سفيهان راست اين کار وکيا
لازم آيد يقتلون الانبيا
سوگند خداوند به «قلم» و «نوشته»، قلم را قداست و نوشتن را حرمت بخشيده است. درخت قلم، اگر ريشه در «تعهّد» و «تديّن» داشته باشد، ميوهاش شيرين و ماندگار است.
جامعه مطلوب
قلم را نبايد به دست نااهلان سپرد. قلم در دست نابخردان که نميدانند چگونه از آن استفاده کنند يا غرضورزان که نميخواهند از آن به شيوه صحيح استفاده کنند، همان تيغِ از نيام برکشيده به دست زنگي مست است که لجام گسيخته، کيانِ اسلام و انقلاب را به مخاطره مياندازد. همه نوشتهها، اعم از کتاب و مطبوعات، بايد در راستاي اهداف والا و گهربار اسلام و انقلاب اسلامي باشند تا آن جامعه مطلوب اسلامي که مقام معظم رهبري، در پيام خود، به مناسبت سالگرد ارتحال حضرت امام رحمهالله ترسيم کردند، محقق شود:
« جامعه مطلوب اسلامي، جامعهاي است که در آن، گنجينههاي فکر و ذهن انسانها که گران بهاترين ثروت ملّيِ هر جامعهاي است، استخراج و به کار گرفته شود، بيسوادي ريشه کن گردد، مدارس،... دانشگاهها و حوزههاي علميه پررونق، مراکز تحقيق فعّال و پيشرو،... مطبوعات پرمغز و آگاهي بخش، دانشمندان و اساتيد با نشاط و پرانگيزه... و نويسندگان... فيضبخش باشند».