احکام >
نامه كوفيان به امام حسين برای رفتن به عراق(60 ق):
وصول نخستين نامه كوفيان به امام حسين علیه السلام (60 ق)
شهر كوفه در عصر امام حسين علیهالسلام از شهرهاي تازه تأسيس و پرجمعيت عراق و جهان اسلام بود و بيش از چهار سال مقر خلافت امام علي بن ابيطالب علیهالسلام و كانون شيعيان مخلص و وفادار آن حضرت بشمار ميآمد.
مؤمنان و دوستداران اهل بيت علیهمالسلام در اين شهر در پيروي از امامان معصوم علیهمالسلام و فداكاري در راه اهداف آنان، هميشه پيشتاز و پرتحرك بودند؛ گرچه وجود افرادي دو چهره، منافق و سست ايمان در ميان آنها در مواقع حساس و خطرناك، زيانهاي زيادي متوجه اهل بيت علیهمالسلام نمود ولي با اين حال، شيعيان و محبان اهل بيت علیهمالسلام در اين شهر هميشه مورد توجه اهل بيت علیهمالسلام و حساسيت دشمنان اهل بيت علیهمالسلام و زمامداران غاصب عصر خويش قرار داشتند.
اهالي كوفه پس از آن كه از هجرت اعتراضآميز اباعبدالله الحسين علیهالسلام از مدينه منوره به مكه معظمه باخبر شدند، انجمنهاي چندي برگزار كرده و به اين نتيجه رسيدند كه آن حضرت را به كوفه دعوت كرده و وي را ياري دهند[1] و بار ديگر شاهد عدالت علوي از سوي امام حسين علیهالسلام در اين شهر باشند.
آنان نامههايي براي امام حسين علیهالسلام نوشته و وي را به كوفه دعوت كردند. اسامي برخي از امضاكنندگان نامهها عبارت بود از: حبيب بن مظاهر، سليمان بن صرد، مسيب بن نجبه، رفاعه بن شداد، شبث بن ربعي، حجّار بن ابجر، عبدالله بن وال، يزيد بن حارث، عروه بن قيس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمر تميمي.[2]
برخي از آنها از ياران معروف حضرت علي علیهالسلام و در ركاب آن حضرت بر عليه دشمنانش جنگها و نبردهايي كرده و هم اينك قصد ياري فرزندش امام حسين علیهالسلام را نمودند. به هر روي، نخستين نامه كوفيان در دهم ماه مبارك رمضان سال 60 قمري به دست امام حسين علیهالسلام رسيد و از آن پس نامههاي فراوان ديگري پي در پي به محضر آن حضرت ارسال ميشد.[3]
در برخي از اين نامهها آمده بود: اما بعد، باغهاي كوفه سبز و خرم گشته و ميوههاي آن رسيده است. هرگاه ارادهات تعلق گرفت با لشگريان پيروزت به سوي ما بيا. در نامه ديگر آمده بود: اما بعد، با سرعت و بزودي به سوي ما حركت كن كه همه چشم انتظار توييم و به غير تو كس ديگر را نميخواهيم.[4]
امام حسين علیهالسلام در آغاز، سكوت اختيار كرد و پاسخي به نامههاي كوفيان نداد، تا اين كه نامههاي آنان به حدود دوازده هزار عدد كه پاي هر يك از آنها را چندين نفر و يا دهها نفر امضا كرده بودند، رسيد.[5] در آن زمان به آنان پاسخ مثبت داد و درخواستشان را پذيرفت.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی
[1] الارشاد (شيخ مفيد)، ص 378؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1، ص 302.
[3] وقايع الايام (شيخ عباس قمي)، ص 30.
[4] الارشاد، ص 378؛ منتهي الآمال، ج 1، ص 302.
[5] منتهي الآمال، ج 1، ص 303؛ لهوف سيد بن طاووس، ص 51.