مشركان قريش براى اينكه پيامبر (ص ) و مسلمانان را در تنگنا قرار دهند و عهدنامه اىنوشتند و امضاء كردند كه بر طبق آن بايد قريش ارتباط خود را با محمّد (ص ) وطرفدارانش قطع كنند. با آنها زناشويى و معامله نكنند. در همه پيش آمدها با دشمنان اسلامهمدست شوند. اين عهدنامه را در داخل كعبه آويختند و سوگند خوردند متن آنرا رعايت كنند.ابوطالب حامى پيامبر (ص ) از فرزندان هاشم و مطلب خواست تا در دره اى كه به نام(شعب ابوطالب ) است ساكن شوند و از بت پرستان دور شوند.
مسلمانان در آنجا درزير سايبانها زندگى تازه را آغاز كردند و براى جلوگيرى از حمله ناگهانى آنهابرجهاى مراقبتى ساختند. اين محاصره سخت سهسال طول كشيد. تنها در ماههاى حرام (رجب - محرم - ذيقعده - ذيحجه پيامبر (ص )و مسلمانان از (شعب ) براى تبليغ دين و خريد اندكى آذوقه خارج مى شدند ولى كفار- بخصوص ابولهب - اجناس را مى خريدند و يا دستور مى دادند كه آنها را گران كنند تامسلمانان نتوانند چيزى خريدارى نمايند.
گرسنگى و سختى به حد نهايت رسيد. امّامسلمانان استقامت خود را از دست ندادند. روزى از طريق وحى پيامبر (ص ) خبردار شد كه عهدنامه را موريانه ها خورده اند و جز كلمه (( (بسمك اللهم ) )) چيزى باقىنمانده . اين مطلب را ابوطالب در جمع مشركان گفت . وقتى رفتند و تحقيق كردند به صدق گفتار پيامبر پى بردند و دست از محاصره كشيدند.
مسلمانان نيز نفس براحت كشيدند... امّا... امّا پس از چند ماهى خديجه همسر با وفا و ابوطالب حامى پيغمبر (ص )دار دنيا را وداع كردند و اين امر بر پيامبر گران آمد. بار ديگر اذيت و آزار مشركان آغازشد[1].
[1] - چهارده اختر تابناک، احمد احمدی بیرجندی