احكام بلوغ و تكليف - فتاوای آیت الله العظمی بهجت (قدس سره)

استفتائات رساله نوین احکام برگزیده

العروه الوثقی وسیلة النجاة منهاج الصالحین تحریر الوسیلة آراء المراجع

احکام > فتاوای آیت الله العظمی بهجت (قدس سره):

احكام بلوغ و تكليف

سن بلوغ پسران و دختران

سؤال1. به نظر حضرتعالى سن بلوغ پسران و دختران داخل شدن در پانزده سال و نه سال قمرى است يا تمام كردن پانزده سال و نه سال قمرى؟

جواب: تمام كردن آن سال ها، ميزان بلوغ دختر و پسر است.

رابطه بلوغ و رشد

سؤال2. آيا كسى كه بالغ شد، رشيد هم هست؟

جواب: غالبا بلوغ و رشد با هم ملازمت دارند، مگر در بچّه هايى كه به نوعى عقب افتادگى داشته باشند.

جهل به تاريخ تولد

سؤال3. برخى از افراد به علت آن كه تاريخ موجود در شناسنامه، تاريخ واقعى تولد آن ها نيست؛ تاريخ تولد و در نتيجه تاريخ بلوغ خود را نمى دانند، وظيفه چنين كسانى در محاسبه ى سن بلوغ چيست؟

جواب: تا يقين ندارند، تكليف ندارند؛ اگرچه احتياط خوب است.

اختلاف زمان تكليف به اصول و فروع

سؤال4. آيا به نظر حضرتعالى زمان مكلف شدن به اصول دين همان زمان مكلف شدن به احكام شرعى است؟ يا تفاوتى بين اين دو وجود دارد؟

جواب: تفاوتى وجود ندارد.

تفصيل بين احكام نسبت به دختران

سؤال5. آيا براى دختر از حيث بلوغ مى توان بين عبادات و عقود و ايقاعات تفاوتى قايل شد؟ براى اجراى حدود و قصاص چه طور؟

جواب: خير، تفاوتى نيست؛ مگر در موردى خاص كه بنابر يك جهتى تفاوت وجود داشته باشد.

خون ديدن قبل از نه سالگى در دختران

سؤال6. آيا ديدن خونى كه داراى صفات حيض است، قبل از نه سالگى علامت بلوغ دختر است؟

جواب: اگر علم به تاريخ تولّد خود دارد، خير علامت بلوغ او نيست و اگر علم ندارد، پس اماره بودن صفات حيض بر حيضيّت و بلوغ محلّ تأمّل است، بلى اگر علم به حيض بودن پيدا كرد، اين اماره است بر بلوغ مجهول كه محتمل است.

تغيير جنسيّت

سؤال7. آيا تغيير جنسيّت، كه موجب تغيير در تكاليف شرعى مى شود جايز است؟

جواب: خير، حرام است.

غسل هاى واجب شده قبل از بلوغ

سؤال8. چه غسل هايى ممكن است قبل از بلوغ بر انسان واجب شده باشد؟

جواب: غسل مسّ ميّت، در صورتى كه به بدن سرد شده ميتى قبل از تمام شدن سه غسل دست زده باشد و نيز غسل جنابت، در صورتى كه پيش از بلوغ، تجاوز جنسى به او شده و يا تجاوز جنسى نموده باشد و هم چنين غسل استحاضه ى متوسطه و كثيره، اگر قبل از بلوغ ديده است.

غسل هاى قبل از بلوغ

سؤال9. اگر يكى از اسباب وجوب غسل براى انسان نابالغ رخ داده و او در همان زمان غسل كرده باشد، آيا همان غسل كفايت مى كند يا پس از بلوغ بايد مجددا غسل نمايد؟

جواب: اگر غسل صحيح انجام داده كافى است.

اتّصاف اطفال بر صفت كفر و اسلام

سؤال10. آيا اطفال پيش از بلوغ، متصف به صفت اسلام و كفر مى شوند؟

جواب: متصف نمى شوند، لكن بر اطفال كفار احكام كفار و بر اطفال مسلمين احكام مسلمين به تبعيت جارى مى باشد.

وجوب يادگيرى عقايد

سؤال11. وجوب يادگيرى اصول عقايد، وجوب شرعى است يا وجوب عقلى؟ و ترك اين واجب چه عواقب و پى آمدهايى به دنبال خواهد داشت؟

جواب: وجوب عقلى و شرعى است؛ البته يادگيرى اجمالى هم كافى است، ولى اگر آموزش، تفصيلى و برهانى باشد؛ انسان از اضلالات و گمراهى ها مصون است.

قدرت انجام تكاليف

سؤال12. معناى قدرت در انجام تكاليف چيست؟

جواب: قدرت عادى و عرفى ملاك است.

اصول اسلام و اصول ايمان

سؤال13. آيا اصول اسلام و اصول ايمان با هم فرق مى كند؟

جواب: اصول اسلام سه امر: توحيد، نبوت و معاد است و اصول ايمان عدل و امامت مى باشد.

آثار انكار اصول اسلام

سؤال14. انكار اصول اسلام چه آثار شرعى به دنبال دارد؟

جواب: اگر انكاركننده محكوم به اسلام و پس از بلوغ اِبايى از وصف اسلام داشته باشد، اجراى احكام مرتدّ بنابر احتياط واجب بايد پس از اقامه ى براهين محكم و ادلّه ى روشنگر باشد به گونه اى كه معلوم شود اباى او بعد از آن ها، از روى عناد و لجاج دشمنى و براى اغراض فاسد دنيوى بوده است. تفصيل احكام راجع به كافر و مرتد در رساله ى توضيح المسايل آمده است كه اجمال آن عبارت است از: 1) نجاست؛ 2) صحيح نبودن عقد او براى مسلمان؛ 3) ارث نبردن او از مسلمان، اگرچه پدر او باشد؛ 4) مالك نشدن كنيز و غلامى كه مسلمان باشند؛ 5) حلال نبودن حيواناتى كه ذبح مى كند؛ 6) واجب نبودن غسل، كفن و نماز بر جسد او؛ 7) ميته بودن پوست، كفش، دنبه و هر چيزى از اجزاى حيوانات كه در دست او است؛ 8) عدم جواز دادن قرآن به دست او؛ 9) عدم جواز دخول در مسجد و مشاهد مشرفه.

آثار بى اعتقادى به اصول ايمان

سؤال15. آثار بى اعتقادى به اصول ايمان چيست؟

جواب: 1) عدم صحت عبادات؛ 2) جايز نبودن دادن زكات و خمس و فطريّه به او.

تحقيقى بودن اصول دين

سؤال16. مراد از تحقيقى بودن اصول دين چيست؟

جواب: مراد اين است كه هر كسى بايد با دليل و برهان آن ها را تحصيل كند و مجرّد تقليد از ديگران نباشد، البته دليل اجمالى و ارتكازى هم كافى است.

اعتبار يقين در اصول دين

سؤال17. يقين در اصول دين به چه معنا است؟ و آيا اين يقين هر چند از گفته ى علما و مبلّغين و پدر و مادر به دست آمده باشد، كفايت مى كند يا بايد به پشتوانه دليل هاى كلامى به دست آمده باشد؟

جواب: مقصود از يقين، در اين جا، يقين به معناى عرفى است كه از هر طريق حاصل شود كفايت مى نمايد.

شك و ظن در اصول دين

سؤال18. اگر كسى اصول دين خود را بنابر اعتقادات پدرى و مادرى خود فراگرفته و به آن يقين دارد، آيا همين مقدار كافى است يا لازم است آن ها را با دليل هاى برهانى و طرق يقينى فراگيرد؟

جواب: همان يقين كه سبب عقد و پيوند قلبى شود كافى است؛ ولى به دست آوردن دليل و برهان تفصيلى براى عدم انحراف و گمراهى انسان با شبهات گمراه كنندگان، مطلوب است.

ايام تحقيق در اصول دين

سؤال19. حكم كسى كه مدتى در صدد تحقيق و بررسى از اصول دين بوده است، به لحاظ نجاست و طهارت و... چيست؟ و اگر در چنين ايامى بميرد، آيا در پيشگاه خداوند مؤاخذه مى شود؟

جواب: اگر تقصير و كوتاهى در تحقيق نكرده، مؤاخذه ندارد؛ ولى اگر عقد قلبى نداشته و به شهادتين اقرار نكند، حكم كافر را دارد.

وجوب نماز در ايام تحقيق

سؤال20. كسى كه در پى تحقيق از اصول دين است و هنوز اعتقادى به دين اسلام پيدا نكرده است، آيا نماز بر او واجب است؟

جواب: نماز بر همگان واجب است و تحقيق در اصول پنج گانه دين سهل الوصول و هم چون امور ضرورى و بديهى است و نياز به زمان طولانى ندارد، به خلاف جزييات و فروعات اعتقادى كه زمان زيادى نياز دارد.

عدم توانايى تقرير عقايد

سؤال21. اگر همه ى عقايد حقّه در ذهن فردى ثابت باشند و آن ها را بداند؛ اما اگر از او بپرسند نتواند تقرير كند، آيا همين مقدار دانستن كفايت مى كند؟

جواب: بله كفايت مى كند.

اقرار به شهادتين و شك قلبى به اصول دين

سؤال22. اگر كسى به شهادتين اقرار زبانى نمايد؛ امّا در دل خود نسبت به يك يا چند ركن از اصول دين مثل توحيد، ترديد و شك داشته باشد، عقد نمودن زن مسلمان براى او چه حكمى خواهد داشت، حكم طهارت بدن و ذبيحه او چه مى باشد؟

جواب: محكوم به اسلام است.

برخى عبارت هاى رايج كفرآميز

سؤال23. در ميان مردم عبارت هايى رايج است كه بوى كفر مى دهد، مثل اين كه فرد مى گويد: اگر قيامتى باشد، به هم مى رسيم، اگر خدايى بود، نمى گذاشت او اين عمل را انجام دهد، كى از آن دنيا برگشته كه بگويد خبرى هست؟! چه خدايى، چه پيغمبرى؟! و... آيا با به زبان آوردن چنين كلماتى حكم بر كفر اين شخص مى شود؟

جواب: موارد آن مختلف است و بعضى از اين عبارت ها با مسلمان بودن سازش ندارد.

ظنّ به مضمون شهادتين

سؤال24. اگر كسى به مضمون شهادتين ظن داشته باشد، ولى در عين تمكن از تحصيل يقين، به دنبال به دست آوردن يقين نباشد، آيا حكم شاكّ و مردد را دارد؟ و آيا در قيامت نجاتى براى او متصور است و در دنيا آيا حكم مسلمين بر او جارى مى گردد؟

جواب: اگر اقرار زبانى و عقد قلبى دارد، مسلمان است.

وسوسه هاى اعتقادى

سؤال25. اگر كسى به عقايد صحيح معتقد باشد، ولى برخى خيالات و وسوسه ها در قلب او رسوخ كرده است و يا بعضى كلمات كفرآميز در ذهن او مى آيد ـ كه از وجود آن ها كراهت دارد و از آن ها اذيت مى شود ـ ، راه خلاصى از چنين وسوسه هايى چه مى باشد؟

جواب: ذكر تهليل (لا اله الا اللّه ) و معوذتين (سوره هاى قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس) را زياد بخواند و اختيارا آن فكرها را نكند.

ديوانگى پس از بلوغ

سؤال26. اگر كسى پس از بلوغ درصدد تحصيل يقين نسبت به اعتقادات صحيح برنيايد و پس از آن ديوانه شود، آيا حكم به مسلمان بودن او مى توان كرد؟

جواب: اگر اقرار به شهادتين مى كرده است مسلمان است.

مستضعف اعتقادى

سؤال27. در اين عصر مستضعف اعتقادى (در اصول اسلام و در اصول ايمان) به چه كسى اطلاق مى شود؟

جواب: كسى كه زمينه ى فهم و يا زمينه ى دست يابى به اصول اسلام برايش فراهم نباشد.

مستضعفين شيعى

سؤال28. مستضعفين از شيعه كه اعتقاد به خدا و پيامبر داشته و وصايت حضرت على ـ عليه السّلام ـ را نيز قبول دارند، لكن ائمه ـ عليهم السّلام ـ را به ترتيب نمى شناسد يا معنى امام را نمى فهمند، آيا احكام ايمان بر آنان جارى مى شود؟ و دادن زكات و فطره و ردّ مظالم به ايشان صحيح است؟

جواب: در مسأله ى 1583 رساله حكم مصارف نسبت به مطلق استضعاف بيان شده است، امّا نسبت به شيعه ميزان، معرفت به ركن اخير ايمان ـ كه حضرت حجّت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ هستند ـ مى باشد.

عدم اعتقاد به غيبت و حيات امام عصر ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف

سؤال29. كسى كه به غيبت و حيات حضرت ولى عصر ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ اعتقاد نداشته باشد، آيا احكام مؤمن بر او جارى مى شود؟

جواب: خير، مؤمن نيست.

شك نسبت به انگيزه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در جنگ

سؤال30. فردى نسبت به انگيزه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در جنگ با يزيد ترديد كرده و مى گويد: حضرت ـ نعوذ باللّه ـ براى كسب قدرت و مقام جنگيدند، چنين شخصى چه حكمى دارد؟

جواب: عقايد او ناقص است.

ترديد پس از ايمان

سؤال31. اگر كسى سال ها بر اساس اعتقاداتى كه از طريق تقليد به دست آورده بود زندگى كرده و در آن ها راسخ نبوده و سپس به شك و ترديد افتاده است و درصدد تحقيق برآمده و پس از يك يا دو سال به عقايد صحيح يقينى دست يافته است، آيا در ايام ترديد حكم به ارتداد او مى شود؟

جواب: خير.

مخالفت عملى و قولى و موافقت قلبى

سؤال32. اگر كسى در گفتار و يا عمل منكر خدا و پيامبر و يا يكى از ضروريات دين شود؛ امّا قلبا به آن معتقد باشد، چه حكمى دارد؟

جواب: اعتقاد قلبى فقط كافى نيست؛ مگر در موارد اكراه با عدم تمكّن از توريه با التفات و توجه و بدون عسر و فشار، جهت اطلاع بيشتر به مسأله ى 110 رساله رجوع شود.

شرايط سبّ و دشنام براى ارتداد

سؤال33. سبّ و دشنام به خداوند و پيامبر و اولياى الهى در چه صورتى باعث ارتداد مى شود؟

جواب: در صورتى كه شرايط زير در فرد موجود باشد: 1) بلوغ؛ 2) عقل؛ 3) اختيار؛ 4) گفتن بدون سهو و غفلت، بلكه با قصد و آگاهى؛ 5) دانستن معنى لفظ سبّ و آن چه مى گويد و قصد آن.

استخفاف و سبك شمردن مستحبات

سؤال34. آيا استخفاف و سبك شمردن مستحبات ـ مثل اين كه انسان بگويد، نماز شب چيست؟! ـ يا التزام به عدم انجام يك عمل مستحبى، حرام است؟ و آيا چنين عملى موجب ارتداد مى گردد؟

جواب: اين اعمال، مذموم؛ بلكه در بعضى موارد حرام است، ولى تا وقتى كه به انكار رسالت برنگردد، سبب ارتداد نمى شود.

ياد نگرفتن نماز در اوايل بلوغ

سؤال35. اگر كسى در اوايل بلوغ نتواند نماز را به درستى ياد بگيرد و بخواند، آيا مى تواند مثلاً عوض گفتن تكبيرة الاحرام ترجمه آن به فارسى يعنى «خدا بزرگ تر است» را بگويد؟ عوض از حمد كه از يادگيرى آن عاجز است چه بايد بكند؟

جواب: گفتن تكبير كه سهل و آسان است و در غير آن به مسأله ى 821 و 822 رساله رجوع شود.

يادگيرى بخش هايى از حمد پس از بلوغ

سؤال36. فردى فقط بخشى از حمد را پس از بلوغ ياد گرفته است و نسبت به يادگيرى بقيه آن مشكل دارد، تكليف او نسبت به نمازهايى كه تا وقت يادگيرى كامل مى خواند چيست؟

جواب: در اين رابطه به مسأله ى 821 و 822 رساله رجوع شود.

حكم گناهان قبل از سن تكليف

سؤال37. اگر قبل از سن تكليف گناهانى داشته باشيم كه گفتن آن ها موجب رسوايى است، حكم آن چيست؟

جواب: لازم نيست آن ها را بگوييد.

قضاى نمازهاى اشتباه

سؤال38. بعد از سن تكليف بعضى از واجبات را درست انجام نداده ام، الآن چگونه بايد آن ها را قضا نمايم؟

جواب: هر مقدارى كه باطل بوده را بايد قضا كنيد.

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال انهار میباشد.
پورتال انهار

این وب سای بخشی از پورتال اینترنتی انهار میباشد. جهت استفاده از سایر امکانات این پورتال میتوانید از لینک های زیر استفاده نمائید:
انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس