جواب سلام علیکم. دخترم انتظار ندارم که شما بخاطر پاسخ احتمالاً اشتباهی، پاسخگویان زحمت کش و پرتلاش احکام شرعی را ملامت کنید.
امروز ظهر وقتی دو خط اول سؤال شما رو خوندم و متوجه شدم در اثر پاسخ برخی بزرگواران دچار وسواس شدید شده اید و در اذیت هستید تصمیم گرفتم شب با حوصله پاسختان را بدهم و با نوشتن عین عبارات مراجع عظام و ارسال آنها برایتان به شما بگویم اتفاقاً هیچ یک از مراجع عظام تصریح به نجاست نکرده اند. و البته برخی از مراجع عظام تقلید حکم به احتیاط اجتناب داده اند و البته همیشه در احتیاط ها میتوان به فتوای برخی از مراجع که حکم به پاکی داده اند رجوع کنید و البته به مرجعی که مراجعه میکنید باید پس از مرجع تقلیدتان از سایرین اعلم باشند.
بزرگوار نه بنده الان که ساعت دو و نیم بامداد است و دارم بخاطر علاقه به خدمت به اسلام و همکیشانم از خواب خود میزنم و پاسخ میدهم و نه سایر عزیزان پاسخگوئی که با ایثار و از خود گذشتگی پاسخگوی شما مؤمنان هستند حتماً مستحق ملامت نیستیم.
=====
پاسخ مراجع عظام شیعه:
آیات عظام: امام خمینی، گلپایگانی، صافی، نوری همدانی، وحیدخراسانی: پوستهاي مختصر لب و جاهاي ديگر بدن كه موقع افتادنشان رسيده، اگر چه آنها را بكنند پاك است، ولي بنابر احتياط واجب بايد از پوستي كه موقع افتادنش نرسيده و آن را كنده اند اجتناب نمايند.
آیةالله العظمی امام خامنه ای: پوست نازکى که خود بخود از دستها، لبها، پاها و ساير قسمتهاى بدن جدا مىشود، محکوم به طهارت است.
آیةالله العظمی فاضل لنکرانی: پوستهاي مختصر لب و جاهاي ديگر بدن كه موقع افتادنشان رسيده، اگر چه آنها را بكنند پاك است.
آیةالله العظمی شبیری زنجانی: پوستهاي مختصر لب و جاهاي ديگر بدن كه موقع افتادنشان رسيده، اگر چه آنها را بكنند پاك و پوستی که موقع افتادنش نرسیده و آن را کنده اند بنابراحتیاط از آن اجتناب نمایند.
آیةالله العظمی اراکی: پوستهای مختصر لب و جاهای دیگر که از بدن جدا می شود پاک است.
آیات عظام: خوئي، تبريزي، مظاهری: اگر پوستهاي مختصر لب و جاهاي ديگر بدن را بكنند پاک است.
آیةالله العظمی سيستاني: اگر پوستهای مختصر لب و جاهای دیگر بدن را بکنند چنانچه روح نداشته باشد و به آساني كنده شود پاك است.
آیةالله العظمی مكارم: پوستهايي كه از لب و سر و جاهاي ديگر بدن انسان جدا مي شود پاك است، امّا اگر آن را با فشار جدا كنند احتياط واجب اجتناب است.
=====
دخترم اتفاقاً بنده بخاطر اینکه شدیداً با وسواس مخالفم و مطالبی که پیرامون وسواس تنظیم شده است را برای وسواسیها ارسال میکنم که عیناً همان مطالب را خدمت شما ارسال میکنم.
=====
واجب هست وسواس را رها کنید چون وسواس تلقین شیطان است و موجب دوری از خدا و باطل شدن اعمال هست و آقا امام صادق علیه السلام وسواسی را عاقل نمیداند و او را عمله شیطان معرفی میکند.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: شيطان با وسوسه نميتواند عليه آدمي اقدام كند، مگر آن كه آدمي از ياد خدا روي برگرداند و فرمان خدا را گردن ننهاده و نهي وي را بي اهميت بنگارد.
عبدالله بن سنان میگوید: به امام صادق (علیه السلام) قضيه مردي را گفتم كه در وضو وسواس دارد، آن گاه گفتم: او مردي عاقل است، امام فرمود: چگونه عاقل است، در حالي كه از شيطان پيروي ميكند؟
بنابراين وسواسي قبل از آن كه پيرو خدا و عقل باشد، تابع شيطان است و به جاي آن كه از حكم خدا و پيامبر اطاعت كند، از شیطان اطاعت ميكند.
ايمان و اطاعت از خدا، وسواس را از بين ميبرد. و اگر انسان در مسائل ديني افراط و تفريط كند، مرتكب حرام شده است.
امام خمینی (قدّس سرّه) در هواپيماي خارجي به دستشويي رفت، وضو گرفت و با دست تر دستگيرة دستشويي هواپيما را لمس كرد. سپس شروع به نماز خواندن نمود.
امام در نوفل لوشاتو خانهاي كرايه كردند كه موكت داشت. امام رفت، وضو گرفت و پاهاي خود را شست و روي موكت راه رفت و در گوشهاي نماز خواند. با اين كه حضرت امام اهل كتاب را نجس ميدانست، اين گونه رفتار ميكرد.
اين كه فردي بگويد: «به دلم نميچسبد»، وسوسه ی شيطان است.
اعمال وسواسي بازتاب بدي براي ديگران دارد و آنان را نسبت به دين و ايمان بدبين ميكند . گناهش را مضاعف ميكند. چنين شخصي تنها براي خود مشکل ايجاد نميکند، بلکه ديگران را نيز اسير وسواسي خود ميسازد. بيماري وسواسي به تدريج حلاوت ايمان را در ساية تكرار اين گناه از بين ميبرد و فرد را به جايي ميرساند كه مرتكب گناهان بزرگ ميشود حتي به خدا جسارت ميكند.
اصولا عمل وسواس مخالفت با خدا و رسول است.
ورد زبان و حالت درون وسواس اين است كه به من نميچسبد . عملي را كه خدا صحيح دانسته است، او صحيح نميداند! دراحکام ديني آمده است كه بايد به نجاست يقين داشته باشد تا حكم به نجاست شود، اما هنگامي كه در جايي که شك در نجاست چيزي دارد، حكم به نجاست ميدهد، در حالي كه دين اسلام، در مورد شك به نجاست ،حكم به طهارت داده است.
وسواسی بر خلاف حكم خدا، خودش حكم صادر ميكند، يا بهتر بگوييم شيطان براي او حكم صادر ميكند. با كمك شيطان براي خود احكامي درست ميكند و به آن ها عمل مينمايد و از حكم خدا و پيامبر دوري ميكند، و اين اطاعت از شيطان و روي گرداندن از خدا و حكم الهی است.
در زمان رسول خدا، پاكترين و بهترين انسانها زندگي ميكردند. آب لوله كشي و امكانات امروز نبود.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید: بهترين امت من آن است كه با يك مد (750 گرم) آب، وضو بگیرد و با يك من(سه ليتر) آب، غسل کند.
علماي اسلام ميفرمايند: وسوسه يك حالت نفساني و تخيل شيطاني است و عمل به آن حرام است.
امام خميني(قدّس سرّه) ميفرمايد: وسوسه از شيطان است و جايز نيست شخص به آن اعتنا نمايد، بلكه بايد در طهارت و نجاست و غسل و وضو، مثل متعارف مردم عمل كند.
درجايي ديگر ميفرمايد: وسواسي نبايد به شكهاي خود اعتنا كند . اگر اعتنا كند، كار حرامي كرده است . هر عملي را بيش از يك بار نبايد انجام دهد .اگر انجام دهد، حرام است.
برخي از علما ميگويند: حرام است انسان خود را در معرض وسواس قرار دهد، چون در معرض وسواس قرار داد، اطاعت از شيطان است و مطیع شيطان، مبغوض خداوند متعال است.
آیةالله العظمی مكارم شيرازي در پاسخ شخصي كه از بيماري وسواسي رنج ميبرد و به دعا و توسلات روي آورده بود، فرمود: مشكل شما در واقع از خود شما است . مقصر اصلي خودتان هستيد .به همين دليل دعاي شما مستجاب نميشود .علت اصلي آن ندانستن مسئله است. مسئله اصلي اين است كه بر شما واجب نيست يقين به طهارت و غسل و مانند آن پيدا كنيد.
آنچه بر شما به عنوان يك وظيفه شرعي لازم است، اين است كه به مقدار ساير مردم آب بريزيد . به همان قناعت كنيد، هر چند شك در غسل و طهارت داشته باشيد . ما مسئوليت شرعي اين حكم را ميپذيريم. شما از امروز فقط به مقدار مردم آب بريزيد و با بدن نجس و حالت جنابت (به گمان خودتان) نماز بخوانيد .هيچ اشكالي هم ندارد و نماز و روزه شما كاملاً صحيح است . ما به اين وسيله بر شما و تمام افراد وسواسي اتمام حجت ميكنيم و مخالفت با آن گناه است. از خداوند ميخواهيم كه به شما توفيق توجه به اين مسئله را عنايت كند و از دام شيطاني نجات پيدا كنيد وبا تصمیمی شجاعانه پوزه شیطان به خاک بسایید. یاحقّ.
جواب دخترم از پیامتان خوشحال شدم که حالتان بهتر شده و از وسواس نجات پیدا کرده اید و از اینکه از راه دور رفع نگرانی از بنده نمودید سپاسگزارم.
بله دخترم دین اسلام دین «سهله و سمحه» است؛ بدلیل اینکه پیامبر اکرم (صلى الله عليه وآله و سلّم) فرموده: «بُعثت بالحنيفيةِ السمحة السهلة»
{بحارالانوار 72/234 - فروع كافى، 5/494}
یعنی من به شريعتى مبعوث شده ام كه راحت و آسان هم هست.
بنابراین اسلام دينى است كه انجام فرمان ها و احكامش آسان است و خداوند، در مرحله تشريع احكام و قانون گذارى، به مردم سخت نگرفته بلکه آسان گرفته است تا بندگان دچار مشكلات و رفتار غيرقابل تحمّل نشوند؛ خدای متعال در قرآن سوره حجّ، آیه 78: میفرماید: ما جعل عليكم فى الدين من حرج؛ یعنی برای شما در دین حرج و سختی قرار داده نشده است.
و البته کسانی که دین را سخت میدانند یا سخت معرفی میکنند در اشتباه هستند.
آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) میفرماید: ...أحب دینکم إلی الله الحنیفیة السمحة السهلة. ...محبوب ترین دین شما نزد خداوند، حنیفیه آسان و سازگار است.
نتیجه اینکه دين مبین اسلام و احكام آن بر اساس سهل و آسانی تنظيم شده به طورى كه پيچيدگى و ابهامی در آن وجود نداشته باشد نه برای یاد گیری و نه هنگام عمل و اجرا. بخاطر حفظ همين سادگى و سهولت، در دین از زیاد سؤال کردن و دقت در جزئيات و توسعه در تکثیر فروع، جلوگيرى شده است.
از آقا امام رضا (علیه السلام) نقل شده: مردم اصل را رعايت نكرده و با سؤال زیاد و فرض كردن فروعات بسيار و تعيين جواب براى آنها سهولت و سادگى احكام اسلام را به پيچيدگى و عسر و حرج تبدیل نمودند.
در حقیقت اگر معارف پاك و زلال اهل بيت (علیهم السلام) و زیبایی های فرهنگ و فقه شيعه، بدون وسواس و پيرايه به ارواح و قلوب و فطرت مردم دنيا برسد؛ چنانكه آقا امام هشتم (علیه السلام) فرموده: «...إن الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا» ...مردم دنيا اگر محاسن و زیبائیهای دین . آسانی آن را بدانند هرآینه به مكتب اهل بيت روى می آورند و تبعیّت می کنند. موفق باشید. یاحقّ.