احکام >
احادیثی در امر به معروف و نهی از منکر::
امر به معروف و نهی از منکر در روایات
سفارشهای پیامبر گرامی اسلام،به معاذبن جبل در مورد توصیه به امر به معروف و نهی از منکر
ای معاذ! تو را به تقوا و خدا ترسی،سفارش می کنم و نیز تو را به راستگویی، وفاء به عهد، ادای امانت، نرمش در سخن، ابتدا در سلام، رسیدگی به همسایه، ترحّم بر یتیم، کردار نیک،آرزوی کوتاه،دوستی و محبت نسبت به آخرت، ترس از حساب (پروردگار)، همراهی با ایمان (و لحظه ای از آن جدا نشدن)، تامل و اندیشیدن در قرآن، فرو بردن خشم و فروتنی، سفارش می نمایم. و مبادا مسلمانی را ناسزاگویی یا از گناهکاری پیروی نمایی یا پیشوای عادل را سرپیچی کنی،یا اینکه راستگویی را تکذیب کرده و دروغگو را تصدیق نمایی،و در هر جا که هستی پروردگارت را از یاد نبر[1].
امام صادق علیه السلام: در بنی اسرائیل پیر مردی عابد وجود داشت،یک وقت در حالی که مشغول نماز بود چشمش به دو پسر بچه افتادکه خروسی را گرفته و پرهایش را میکنند،ولی او با(بی اعتنایی به این قضیه)به عبادت خویش ادامه داد و آن دو را از این کار نهی نکرد و باز نداشت.خداوند (از این کار او به خشم آمده)،به زمین وحی فرستاد که این بنده ام را در خود فرو بر،و زمین او را فرو برد.[2]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم: زمانی می رسد که اگر دنیای فرد سالم بماند از اینکه دینش در معرض تلف و نابودی واقع گردد،باکی ندارد!(یعنی از بین رفتن غیرت دینی).[3]
امام صادق علیه السلام: زمانی خواهد آمد که در آن،چیزی کمیاب تر از برادری همدم (و مهربان)و بدست آوردن یک درهم حلال در بین مردم نخواهد بود.[4]
امام محمد باقر علیه السلام: در آخرالزمان، گروهی از مردم ریا می کنند.تا اینکه فرمود: اگر نماز ( به گمان آنان) به محصول کار مالی و بدنی آنها ضرر وارد کند،آن را رها می نمایند،همانگونه که برجسته ترین و شریف ترین واجبات را که (امر به معروف و نهی از منکر است) رها می سازند.[5]
امام علی علیه السلام(از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده است): ای مردم امر به معروف و نهی از منکر کنید(و ترسی به دل راه مدهید) چرا که امر به معروف ونهی از منکر نه اجلی را نزدیک و نه رزقی را دور.[6]
یکی از اصحاب امام موسی علیه السلام بنام هشام بن احمد با یکی از مخالفین نزاعی لفظی می کرد. امام به او فرمود: با آنها به نرمی رفتار کن،زیرا کفر آنان در خشم آنهاست (چون خشمگین شوند سخن کفرآمیز گویند) و در کسی که کفرش در خشمش است،خیری نیست.[7]
حسن بن ابی الحسن بصری گوید: آنگاه که امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وارد بصره شد،....به دنبال او به راه افتادم، حضرت به من نگاهی کرد و فرمود: ای جوان آیا حاجتی داری؟ گفتم: آری، به من سخنی بیاموز که خداوند مرا بدان سود بخشد، فرمود: ای جوان هرکس با خداوند با صداقت رفتار کند،نجات یابد. و هرکس نسبت به دین خود بهراسد از هلاکت سالم بماند، و هرکس در دنیا به زهد روی آورد،چشمش به دیدن ثواب و پاداش خداوندی روشن گردد. ای جوان آیا بیش از این برایت بگویم؟گفتم: آری،ای امیر مومنان. فرمود: هرکس سه خصلت (و ویژگی) را دارا باشد،دنیا و آخرتش سالم بماند: (آن سه عبارت اند از): کسی که امر به معروف کند و خود نیز بدان گردن نهد،(و به آن معروف عمل کند) و کسی که نهی از منکر نماید و خود نیز از آن دوری جوید. و آنکه از حدود(احکام و قوانین) الهی مراقبت و پاسداری نماید. آنگاه حضرت امیر علیه السلام داخل بازار بصره شدند،نگاهی به مردم انداختند،مردمی را که به دادو ستد مشغول بودند. علی علیه السلام گریه سختی سر داد و خطاب به آنان فرمود: ای بندگان دنیا! وای کارگزاران دنیا دران! شما که در روز( برای گذاران زندگی) به سوگند خوردن اشتغال دارید و در شب به بسترِ خواب روی می آورید،و در خلال آن (بین کار و استراحت) از آخرت غافلید.پس کی به جمع ِ زاد و توشه(برای آخرت)می پردازید و کی در اندیشه(و فکر) معاد هستید مردی به حضرت عرض کرد: ای امیر مومنان! کار و تلاش برای امرار معاش از راه حلال انسان را از عمل برای آخرت باز نمی دارد. آنگاه حضرت این کلام خداوند را تلاوت نمودند: «فامّا من طغی و اثر الحیوة الدّنیا فانَّ الجَحِیمَ هی الماوا» «اما کسی که سرکشی و طغیان نماید و زندگی دنیا را برگزیند(دنیا را هدف و همت خویش قرار دهد)، دوزخ جایگاه اوست.»[8].
امیرالمومنین علی علیه السلام: در راه دین خدا از سرزنش ملامتگران نترسید،اگر کسی بخواهد علیه شما اقدامی کند و ستمی بر شما وارد آورد،خداوند(در حمایت شماست و او) کافی است شما را.[9]
ابوذر غفاری(ره) از پیامبر صلی الله علیه و آله می خواهد وی را پند و اندرز دهد و راهنمایی کند،پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «حق را گرچه به مذاق برخی تلخ باشد،بگو» ابوذر می گوید:گفتم بیشتر پندم دهید.رسول خدا فرمود: «در راه خداوند از سرزنش هیچ کس هراسی به دل خویش راه مده».[10]
امام باقر علیه السلام فرمود: (منکرات را) با قلب خویش انکار کنید(و در دل بد بدارید)و با زبان بگویید(امر و نهی زبانی کنید) و با آن بر پیشانی شان زنید و از سرزنش هیچ کس در راه خدا مهراسید. [11]
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند به جبرئیل وحی فرستاد و وی را فرمان داد تا شهری را که مردمی کافر و فاجر داشت،نابود سازد.جبرئل عرض کرد:پروردگارا، همه را نابود می کنم بجز فلان انسان زاهد را،جبرئیل این را گفت تا بداند فرمان خداوند در مورد ابن شخص چیست،خداوند فرمود:بلکه آن شخص را پیشتر از دیگران نابود کن! جبرئیل پرسید: پروردگارا به من بگو که با اینکه او انسانی زاهد و عابد است،چرا باید از بین برود!؟ خداوند فرمود: چون با وجود اینکه قدرت و امکانات در اختیارش نهادم،امر به معروف و نهی از منکر نمی کند و گناهکاران را با اینکه مورد خشم و غضب من هستند بسیار دوست دارد. اصحاب عرض کردند: ای رسول خدا پس حال ما جگونه خواهد بود، با اینکه بران کار (ونهی) منکراتی که میبینیم توانایی نداریم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: حتما امر به معروف و نهی از منکر کنید(در غیر این صورت) عذاب خداوندی همه شما را در بر خواهد گرفت، آنگاه فرمود: هر یک از شما منکری را دید،اگر می تواند با دست(و قدرت) جلوی آن را بگیرد و اگر نتوانست با زبانش،و اگر نتوانست با قلب و دلش،(قلبا ناراحت باشد) و برای چنین شخصی همین بس،که خداوند می داند او قلباً از آن منکر ناراحت گشته است.[12]
امام علی علیه السلام فرمود: خداوند مردم زمان های گذشته را از رحمت خویش دور نساخت مگر به جهت ترک امر به معروف و نهی از منکر.پس خداوند افراد سفیه(و کم خِرَد) را بخاطر انجام گناهان و افراد عاقل را بخاطر باز نداشتن آنان از گناه لعنت (و از رحمت خویش دور) نموده است.[13]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: (خطاب به مسلمانان)حالتان چگونه خواهد بود زمانی(در آینده) که زنانتان فاسد و جوانانتان فاسق گردند(و به دنبال فسق و فجور بروند) و شما (مسلمانان) امر به معروف و نهی از منکر را ترک گوئید؟ گفته شد: ای رسوا خدا،آیا چنین چیزی خواهد شد؟!فرمود:آری،(بلکه)بدتر از آن نیز خواهد شد،(و ادامه دادند:)چه خواهید کرد آنگاه امر به منکر(و بدیها) کنید و نهی از معروف(و خوبیها)؟گفته شد: ای رسول خدا آیا چنین خواهد شد؟!فرمود:بلی، و بدتر از آن (هم خواهد شد)حالتان چگونه خواهد بود آنگاه که معروف را منکر بدانید و منکر را معروف؟![14]
امام علی علیه السّلام در باره توجه والدین به بُعد«تربیت مذهبی و دینی» فرزندان خود، آنان را به تعلیم نماز و آموختن راز و نیاز و بندگی در برابر خداوند،می فرماید: «عَلَّموا صبیانَکُم الصّلاةَ وَ خذُوهم بها اذا بلغُوا ثمانی سِنین» نماز را به فرزندانتان تعلیم دهید و آنگاه که به هشت سال رسند آنان را درباره نماز،مورد بازخواست قرار دهید.[15]
[1] تحف العقول،مواعظ النبی(ص)
[2] بحارالانوار-جلد 100-ص88-حدیث67
[3] تحف العقول ص52 و سایل الشیعه ج11 ص452
[4] تحف العقول،بخش مواعظ امام صادق علیه السلام،حدیث 102
[7] وسائل الشیعه،ج11،ص214
[11] وسایل الشیعه ج11 ص403
[12] وسائل الشیعه ج11،ص406 و بحارالانوار ج100، ص85
[13] نهج البلاغه خطبه 192
[14] تهذیب الاحکام ج6 ص177،حدیث 8 و وسائل الشیعه ج11 ص396 و کافی ج5،ص59 حدیث14