سؤال١٢٧۵: -شخصى قوچ خود را كه عادت جنگيدن داشت در گلّهاى رها كرد كه آن گلّه از خودش نيست، قوچ وى با قوچ گلّه جنگيد و آن را كشت، آيا صاحب قوچ بايد قيمت قوچ مرده را بپردازد؟ نيز اگر اين قوچ عادت جنگيدن نداشت چطور؟
جواب: باسمه تعالى؛ در فرضى كه قوچ عادت به جنگيدن دارد، رها كردن آن در گلّه و كشتن حيوان ديگر موجب ضمان است؛ و در فرض دوم، ضمانى نيست، و الله العالم.
سؤال١٢٧۶: گوسفندى مريض بوده و نمىتوانست با گله راه برود؛ چوپان كه صاحب آن را نمىشناخت، سر راه خود تحويل خانهاى مىدهد كه صاحب آن را بيابند و در خانه هم جز فرزندان نابالغ نبودند، شامگاه گوسفند مرده بود، ضمان آن بر گردن كيست؟
جواب: باسمه تعالى؛ اگر چوپان در گذاشتن گوسفند به آن محل كوتاهى نكرده، مثل اينكه به مالك دسترسى نداشته و مكان ديگرى هم نبوده كه در آنجا از مردار شدن حيوان جلوگيرى شود، در اين صورت ضامن نيست، و الله العالم.
سؤال١٢٧٧: منظور از ضمان در اين فتوا از مرحوم حضرت امام ( ره) چيست: « زيادهروى در مصرف آب و برق حرام و موجب ضمان نيز مىگردد» ؟
جواب: باسمه تعالى؛ مراد اين است كه اگر در مصرف آب و برق زيادهروى كند، قيمت آن را بايد بپردازد، و الله العالم.
سؤال١٢٧٨: اگر كسى بگويد: من ضامن فلانى هستم اگر پول شما را نداد، من مىدهم، آيا به اين صورت ضامن خواهد بود؟
جواب: باسمه تعالى؛ ضمان شرعى به اين معنى كه دَين به ذمۀ او منتقل شود، ندارد، ولى ضامنِ ادا مىباشد، اگر مديون نداد او بايد بپردازد، و الله العالم.
سؤال١٢٧٩: اگر دو نفر ضامن كسى شدند و وى وجه را نپرداخت، آيا از هر دو ضامن گرفته مىشود؟
جواب: باسمه تعالى؛ چنانچه مديون پول را نداد، مبلغ مذكور را از هر دو نفر به تنصيف مىگيرند، و الله العالم.
سؤال١٢٨٠: كسى مىگويد: او پول شما را نداد، من هستم؛ اين انصراف دارد به اينكه از هم اكنون ضامن هستم، يا هنگام پرداخت ضامن مىشوم؟
جواب: باسمه تعالى؛ ضامن ادا از حال است، اگر مديون پول را در آن وقت نداد او بايد بپردازد، و الله العالم.
سؤال١٢٨١: در ميان برخى دامداران رسم است كه دامهايشان را هر خانه به نوبت به چرا مىبرد، بعضى در نوبت خود كودكان را همراه دامها روانه مىكنند، و گرگها نيز به گله مىزنند و آنها را مىخورند، آيا تاوان آن به گردن كسى مىآيد؟
جواب: باسمه تعالى؛ اگر متعارف اين بوده كه بعضاً بچه را مىفرستادهاند، بر كسى ضمان نيست، و الله العالم.
سؤال١٢٨٢: شخصى كارگرى مىكرد، كارگر از نردبان يا ساختمان مىافتد، آيا صاحب كار ضامن است؟
جواب: باسمه تعالى؛ ضامن نيست، و الله العالم.
سؤال١٢٨٣: آيا حبس كردن شخص حُر به اين دليل كه در شخص مؤمن بدون رضايت تصرف كرده، ضمانآور است يا تنها معصيت دارد؟
جواب: باسمه تعالى؛ اعمال حُر موجب ضمان نيست، مگر قبلاً عمل خود را به ديگرى تمليك كرده باشد، در اين صورت حبسكننده بر آن شخص ضامن مىشود، و الله العالم.
سؤال١٢٨۴: اطفال، اموال يا اثاثيۀ ديگرى را از بين مىبرند يا هيزم جمع شده را به آتش مىكشند، آيا ضامن هستند؟
جواب: باسمه تعالى؛ اطفال از مال خودشان ضامن هستند، و اگر در حال صغر مالى ندارند بعد از بلوغ بايد از عهدۀ ضمان خارج شوند، و الله العالم.
سؤال١٢٨۵: شخصى كه مال ديگرى را معيب نموده ضامن است؟
جواب: باسمه تعالى؛ شخصى كه مال ديگرى را معيوب نموده، ما به التفاوت بين صحيح و معيب را ضامن است همانطور كه اگر مال ديگرى را تلف كند ضامن آن مال خواهد بود، لكن چنانچه صاحب مال به او گفته كارى بكن كه لازمۀ آن معيوب شدن مال يا تلف آن باشد، آن شخص ضمانى ندارد، و الله العالم.
سؤال١٢٨۶: شخصى جهت خواندن نماز وحشت ميت پول دريافت نمايد لكن فراموش مىكند، چه بايد بكند؟
جواب: باسمه تعالى؛ پول را ضامن است و بايد به صاحبش برگرداند، و الله العالم.
سؤال١٢٨٧: اگر ميت وصى را ملزم به يك ختم قرآن نموده باشد و او كسى را جهت تلاوت اجير نمايد و اجير قرآن را ختم نمايد، ولى وصى از پرداخت اجرت خوددارى كند، آيا به وصيت ميت عمل شده يا خير؟ در صورت نپرداختن، ثوابى به ميت مىرسد يا نه؟
جواب: باسمه تعالى؛ به وصيت عمل شده است، و لكن اجير ضامن اجرت است، و الله العالم.
سؤال١٢٨٨: كارگرى پيش من كار مىكرد و حقوق يك ماه او را بيش از بيست سال است ندادم، آيا بايد مطابق آن را به نرخ اين زمان بدهم يا بايد مزد همان زمان را بدهم؟
جواب: باسمه تعالى؛ مزد زمانى كه نزد شما كار مىكرد را ضامن مىباشيد، و الله العالم.
سؤال١٢٨٩: -شخص زراعت مىكند و مرغان خانگى اهل آن قريه تخم زراعت را مىچينند از بين مىبرند، صاحب زراعت براى جلوگيرى از مرغان، دانۀ زهرآلود مىپاشد و مرغان مىخورند و مىميرند، بعضى صاحبان مرغها را نيز از كار خود با خبر كرده، آيا تاوان آن دسته از مرغان كه با زهر از بين مىروند به گردن صاحب زراعت است؟
جواب: باسمه تعالى؛ اگر اعلام كرده باشد، ضمان ندارد، و در غير اين صورت مصالحه نمايد، و الله العالم.
سؤال١٢٩٠: با توجه به اينكه پزشكى دندان بيمار را نيمه يا شكسته مىكشد و باعث اذيت بيمار شده و چند روز از كارافتادگى او را به دنبال داشته است، پزشك كه از اين كار ناتوان بود، بيمار را بر آن داشت تا به پزشك ديگرى مراجعه كند، آيا بيمار به پزشك اول بدهكار است؟
جواب: باسمه تعالى؛ بيمار مديون اجرت براى پزشك اول نيست، و الله العالم.
سؤال١٢٩١: آيا پزشك اول ضامن مخارجى چون هزينۀ دارو، عكسبرداريهاى گوناگون و رفت و آمدهاى پىدرپى، كه بر او تحميل شده، مىباشد؟
جواب: باسمه تعالى؛ پزشك اول نسبت به مخارجى كه بيمار براى كشيدن دندان پيش پزشك دوم متحمل شده ضمانى ندارد، مگر آنكه شكستن دندان سبب خسارتى براى بيمار-زايد بر اجرت كشيدن دندان-شده باشد كه كشيدن دندان پس از آن موقوف به تحمل آن باشد كه در اين صورت پزشك اول ضامن آن خسارت است، و الله العالم.
سؤال١٢٩٢: آيا پزشك اول ضامن اجرت كار روزانۀ بيمار مىباشد؟
جواب: باسمه تعالى؛ ضمانى ندارد، و الله العالم.
سؤال١٢٩٣: چند رأس گوسفند خريدم، سپس به كسى فروختم، خريدار گوسفندان را تحويل گرفت و برد، وى هنگام غروب همان روز آمد و گفت: يكى از گوسفندان مرده، چه كسى ضامن است؟
جواب: باسمه تعالى؛ چنانچه مشترى، خيار حيوان خود را ساقط كرده و از فروشنده گوسفندها را سالم تحويل گرفته است، خود مشترى ضامن است؛ و در غير اين صورت ضمان آن به عهدۀ فروشندۀ دوم است، و الله العالم.
سؤال١٢٩۴: زمينهايى قبلاً جهت كشاورزى استفاده مىشده و بعض مصالح از قبيل شن و ماسه در آنها وجود داشته، بر اثر سيل زمينها از بين رفته است لكن صاحبان زمين راضى به تصرف ديگران نيستند، در اين فرض:
-آيا ديگران مىتوانند در آن محلها تصرف نمايند؟
-آيا ديگران مىتوانند از آن محلها شن و ماسه برداشت نمايند؟
-آيا ديگران مىتوانند آن محلها را بدون اجاره و يا با اجاره در اختيار شخص ثالث قرار داده و به ايشان واگذار نمايند؟
-اگر كسى اين كارها را انجام داده چه حكمى دارد؟
جواب: باسمه تعالى؛ در فرض مزبور زمينها به ملك مالكين سابق باقى هستند و ديگران نمىتوانند بدون اجازۀ مالكين در آن زمينها تصرف كنند، يا آن را در اختيار شخص ثالث قرار دهند، و نمىتوانند از آن زمينها شن و ماسه بردارند، و چنانچه كسى بدون اجازۀ مالكين در آن زمينها تصرف كند حقى نسبت به آن زمين پيدا نمىكند و بايد آن را به صاحبش برگرداند، و الله العالم.
سؤال١٢٩۵: آيا پدر يا مادر در حال حيات اولاد در صورت نياز يا غير نياز و بدون اجازۀ اولاد مىتواند در مالش تصرف كند يا خير؟
جواب: باسمه تعالى؛ پدر در صورت ضرورت مىتواند در مال فرزند براى خودش و در مال صغير در صورت عدم مفسده براى صغير مىتواند تصرف كند، ولى مادر ولايتى بر مال فرزند ندارد، و الله العالم.
سؤال١٢٩۶: آيا اولاد در صورت نياز و غير نياز، از مال پدر بدون اجازۀ او مىتوانند بردارند؟
جواب: باسمه تعالى؛ اولاد از مال پدر نمىتوانند بردارند، ولى اگر منعى از جانب پدر نباشد، صرف غذا و مانند آن از غذاى موجود در خانۀ پدر جايز است، و اگر نفقۀ فرزند بر پدر واجب بود و امتناع كرد مىتواند به حاكم شرع مراجعه كند، و الله العالم.
سؤال١٢٩٧: با توجه به اينكه با اجازۀ شوهر به كار مشغول شده، استفاده از حقوق همسر چه حكمى دارد؟
جواب: باسمه تعالى؛ تصرف در اموال همسر بايد به اذن او باشد، و الله العالم.
سؤال١٢٩٨: آيا شوهر بدون اذن همسر مىتواند از حقوقش استفاده كند؟
جواب: باسمه تعالى؛ تصرف در اموال همسر بايد به اذن او باشد، و الله العالم.
سؤال١٢٩٩: كسى كه نمايندۀ يكى از مراجع مىباشد، صدها هزار روپيه نگه مىدارد و جهت آن حساب بانكى هزاران روپيه سود بدست مىآورد، آيا مىتواند به نحوى حق زحمت آن را مال شخصى حساب كرده براى موارد شخصى خرج بكند؟
جواب: باسمه تعالى؛ مقدارى كه حاكم شرع جامع الشرائط، اجازه مىدهد مىتواند تصرف كند، و الله العالم.
سؤال١٣٠٠: استفاده از اموال دولتى به عنوان شخصى چه حكمى دارد؟
جواب: باسمه تعالى؛ استفاده از اموال مذكور جايز نيست، مگر با كسب اجازه از مسئول مربوطه كه احتمال بدهد اجازۀ وى بر طبق مقررات است، و الله العالم.
سؤال١٣٠١: آيا شهريه گرفتن طلبهاى كه در درس غيبت مىكند و در كلاس كمتر شركت مىكند، صحيح است؟
جواب: باسمه تعالى؛ بايد طبق متعارف در درس حاضر شده و بدون عذر غيبت نكند، و الّا جبران درس اوقات گذشته را بنمايد، و الله العالم.
سؤال١٣٠٢: آيا مىتوانيم در ساعات ادارى كه مراجعهكننده نداشته و بيكاريم از وقت خود جهت درس خواندن در همان رشتهاى كه ارتباط با شغل ما دارد استفاده نماييم؟
جواب: باسمه تعالى؛ در صورتى كه مخالف مقررات مربوطه باشد، جايز نيست، و الله العالم.
سؤال١٣٠٣: تقلب كردن در مدارس جديد يا قديمى جايز است؟
جواب: باسمه تعالى؛ اينكه انسان چيزى را كه از او نيست اظهار كند از اوست، دروغ عملى و حرام است، و الله العالم.
سؤال١٣٠۴: اموال دولتى ( در مملكت غير اسلامى) ملك چه كسى مىباشد؟ و اگر ملك حاكم شرع باشد آيا تصرف در برق و گاز و آب و. . . بدون پرداخت عوض مالى با اجازۀ وكيل حاكم شرع جايز است يا خير؟
جواب: باسمه تعالى؛ در مثل اين موارد بايد عوضش را بپردازد و مخالفت مقررات حتى در مملكت غير اسلامى جايز نيست مگر اينكه ضرورتى باشد، و الله العالم.
سؤال١٣٠۵: زمينهايى كه بعد از انقلاب توسط ادارۀ كشت و صنعت دولت تمليك شده، آيا جايز است خريدارى نمود؟
جواب: باسمه تعالى؛ چنانچه موات بوده و بعداً كشت و صنعت احياء نموده و فروخته، تصرف در آن مانعى ندارد؛ و چنانچه آباد بوده و لو آنكه بعداً باير شده، اگر مالك شرعى معلوم داشته بايد به رضايت وى تصرف شود، و در صورت عدم رضايت بايد به خود وى برگردانده شود؛ و اگر مجهول المالك باشد با اجازۀ حاكم شرع مىتوان تصرف نمود؛ و در هر حال گذشت زمان اثرى ندارد، و الله العالم.
سؤال١٣٠۶: رودخانهاى در سالهاى قبل در تصرف گروهى بود و گروهى آمدند و از تصرف آنها خارج كردند، آيا جايز است از اين آب استفاده كرد؟ ميوۀ حاصل از آن چه حكمى دارد؟
جواب: باسمه تعالى؛ چنانچه رودخانه از قبيل نهرهاى عمومى باشد، گروه سابق حق دارند و بايد آنها را راضى كنند؛ و براى مردم و ميهمانان، خوردن ميوه و تصرف در آن اشكالى ندارد، ولى اگر ملك سابقين بوده بايد در مقابل استفاده از آن، قيمت آب را به مالكان بپردازند، و خوردن ميوه و تصرف در آن مانعى ندارد، و الله العالم.
سؤال١٣٠٧: در بعضى جاها در حدود ٨٠ ركعت نماز وحشت براى ميت مىخوانند، ورّاث ميتى مبلغ دو هزار تومان به من دادند تا ٨٠ ركعت نماز وحشت بخوانم، چون رسالهها آن را ٢ ركعت دانستهاند، فقط به ٢ ركعت اكتفا نمودهام؛ همچنين چون احتمال مىدادم نماز قضا داشته باشد، براى او نماز قضا خواندهام؛ اينك به اشتباه خويش پى بردهام، تكليف چيست؟
جواب: باسمه تعالى؛ فقط به اندازۀ دو ركعت حق اجرت داريد، بقيه را مديون ورّاث هستيد، و الله العالم.
سؤال١٣٠٨: اگر شخصى كسى را اجير نموده تا يك ختم قرآن براى پدر او قرائت نمايد و در برابر آن دستمزدى را دريافت نمايد، پس از ختم قرآن او از پرداخت اجرت خوددارى مىكند، آيا اجرت را ضامن است يا خير؟
جواب: باسمه تعالى؛ ضامن است، و الله العالم.
ج2:
سؤال١٢٢٠ -اگر انسان مالى را قرض كرد و با آن مال بنايى كرد بعد معلوم شد مال وقفى بوده، آيا با اداء مال به همان مقدار ضمان و اثر و منع تصرف در مال وقف از بين مىرود يا نه؟
سؤال١٢٢١ -مادرم حدود ده سال پيش دو تكه طلا پيدا كرده است مىخواستم بپرسم آن را چه بايد بكنم؟
سؤال١٢٢٢ -شخصى چند سال پيش مبلغى دزديده، آيا اگر بخواهد برگرداند همان مبلغ دزديده شده را بايد برگرداند يا به ارزش پول امروزى؟
سؤال١٢٢٣ -بعضى از وسايل برقى براى تعمير آورده مىشود، آيا در مدتى كه آن وسايل در اختيار تعميركار است، تعميركار مىتواند از آن استفادۀ شخصى كرده در صورتى كه اينگونه استفادهها كمكى به تعمير وسيله نمىكند؟
سؤال١٢٢۴ -در تصادفى شخصى كارگر كه داراى زن و چهار فرزند صغير و مادرى پير مىباشد فوت شده است. با توجه به اينكه جاده پانزده متر عرض داشته، خشك و مسطح بوده و نيز با توجه به عدم نصب وسايل ايمنى و حفاظتى براى اتوبان از جمله عدم وجود نرده و حصار كه عابرى نتواند وارد اتوبان شود و اينكه هيچ گونه مانعى براى ديد راننده وجود نداشته و راه مستقيم بوده و راننده نيز راه فرار داشته و اينكه تصادف در روز روشن و هواى صاف اتفاق افتاده و لباس متوفى نمايان و حركتش عادى بوده است، آيا رانندۀ اتومبيل كه داراى بيمۀ شخص ثالث نيز مىباشد نسبت به متوفّى ضامن است يا خير؟
سؤال١٢٢۵ -شخصى سالها پيش يك رأس گاو كه مال غير بوده تصاحب و مصرف كرده است حال توبه مىكند و تصميم بر جبران دارد. بفرماييد قيمت گاو با قيمت ناچيز آن روز محاسبه گردد يا اينكه قيمت مثلى بر عهدهاش است؟
سؤال١٢٢۶ -اگر شخصى كه به قصد دزديدن يكى از اموال خويشاوندان خود، قفل اتاق او را شكسته و وارد اتاقش شود و چون آن مال را نمىيابد، بدون برداشتن چيزى، محل را ترك مىكند، آيا فرد مذكور با توجه به آبرو و حيثيت خود، بازهم واجب است كه آن شخص را از شكستن قفل و بىاجازه وارد شدن به اتاقش آگاه سازد و او را راضى كند؟ اگر اين شخص غريبه باشد چطور؟
سؤال١٢٢٧ -آيا مال و جان بهايىها محترم است؟
سؤال١٢٢٨ -در صورتى كه مسلمانى اموال فرد بهايى را به سرقت برد آيا محكوم به ردّ اموال مىباشد؟
جواب:بسمه تعالى -از جواب سابق معلوم شد، و اللّه العالم.
سؤال١٢٢٩ -اگر اموال فرد بهايى محترم نباشد آيا سارق از باب اخلال به نظم عمومى قابل تعزير است؟
سؤال١٢٣٠ -در اين مورد آيا فرقى ميان سارق بهايى يا سارق مسلمان وجود دارد؟
سؤال١٢٣١ -اگر شخصى در كودكى، كتابى را از يك كتابفروشى بدون اجازه از صاحب كتابفروشى دزديده است و در آينده پشيمان شود و در صدد برگرداندن كتاب به صاحبش برآيد ولى متوجه شود كه صاحب كتاب فعلا در زندان است و راضى كردن شخص در زندان امكان فساد دارد، وظيفۀ شخص چيست؟
سؤال١٢٣٢ -مالى كه از دزدى به دست آمده است و صاحب مال نيست و مشخص نيست مال چه كسى است، آيا با خمس دادن آن مال پاك مىشود؟ يا بايد بگردم صاحبش را پيدا كنم يا اينكه به مسجد بدهم؟
سؤال١٢٣٣ -اگر حقّ شخصى مجهول بر گردن كسى باشد چگونه بايد آن را برگرداند؟
سؤال١٢٣۴ -شخصى پيش از بلوغ درختچهاى را از باغى آورده و در زمين يا حياط منزلشان كاشته است و اين درختچه تبديل به درخت شده و ميوه يا ساير فوايد مىدهد. اين شخص اكنون بين دو نفر شك مىكند كه كدام يك از آنها صاحب اين درخت مىباشد، حالا چطور خود را از دين آنها خارج كند؟
سؤال١٢٣۵ -آيا گنجاندن شرط ضمان در عقد اجاره جايز است؟
سؤال١٢٣۶ -اگر كارگر يا جراح يا صنعتگر و. . . را (كه كسب درآمد براى او محقق الحصول است نه ممكن الحصول) بازداشت كنند و سپس بعد از مدتى بىگناهى او ثابت شود آيا او مىتواند به جهت هدر رفتن نيروى كارى خويش ادّعاى ضرر و زيان نمايد؟ و سؤال ديگر اينكه آيا وقت و نيروى چنين افرادى را مىتوان در زمرۀ اموال محسوب نمود؟
سؤال١٢٣٧ -در يك حادثۀ رانندگى، اتومبيل تاكسى فرد غير مقصر متحمل خسارات گرديده است، با توجه به نظر كارشناس مدت يك ماه براى تعمير تاكسى مزبور وقت نياز است و در ماههاى معمولى رانندۀ تاكسى از اين اتومبيل ماهانه هشتاد هزار تومان درآمد داشته كه در اين ماه با توجه به تصادف واقع شده رانندۀ تاكسى از تحصيل درآمد مزبور محروم شده است، آيا رانندۀ تاكسى مىتواند از جهت عدم النفع مبلغ هشتاد هزار تومان علاوه بر خسارات وارده بر تعمير تاكسى از راننده مطالبه كند؟